خواهشا کمکم کنید
کسی مشاور در این رابطه سراغ داره که بتونه کمکم کنه
لازمه بگم شوهرم اصلا زیر بار اشتباهش نمیره
و تازه میگه به شرطی باهات زندگی میکنم که تو چند تا قول بدی که یکیش اینه که به گوشی من دست نزنی
خیلی سخته دیگه تحمل این شرایط
نمایش نسخه قابل چاپ
خواهشا کمکم کنید
کسی مشاور در این رابطه سراغ داره که بتونه کمکم کنه
لازمه بگم شوهرم اصلا زیر بار اشتباهش نمیره
و تازه میگه به شرطی باهات زندگی میکنم که تو چند تا قول بدی که یکیش اینه که به گوشی من دست نزنی
خیلی سخته دیگه تحمل این شرایط
سلام دوست عزيز حالا شما اسم تاپيكتون رو گذاشين خيانت شوهر نمي دونم تا چه قدر مطمئن هستيد كه ايشون به شما خيانت مي كنند. خدارو شكر اين خانم تا جايي كه من از حرفاتون فهميدن يه شهر ديگه زندگي مي كنند پس نمي تونه اگه رابطه اي هم باشه( به فرض) فراتر بره. ولي احساس مي كنم شمام مشغله كاريتون زياده و همچنين درستون هم تموم نشده و دفاع داريد. پس اول بايد برا همسرتون وقت بزاريد. خانمهاي شاغل مشكلشون اينه كه واسه همسرهاشون وقت نمي زارن. من خودم با چك كردن گوشي همسر اصلا موافق نيستم چون اگه چيزي هم نباشه شما زمينه سازي مي كنيد و افكار منفي باعث ميشه كه همه چيزو بزرگ كنيد و دستي دستي يه مشكل بزرگ ايجاد كنيد. مهمترين بنا در زندگي اعتماد متقابل به يكديگره. شما اگه ايشون از اين خانم كمك براي تقويت زبانشون مي خوان مي تونيد بگيد من خودم كمك مي كنم و يه وقت تعيين كنيد كه هر دو وقت آزاد داريد و با هم كار كنيد به جاي اينكه بهشون گير بديد بيشتر براشون وقت بزاريد تا ايشون هم اين نياز رو نداشته باشند تا با افراد ديگه در ارتباط باشند. گفتيد رفيق بازند كه من خودم اصلا دوست ندارم همسر آيندم رفيق باز باشه باهاشون صحبت كنيد بگيد من دوست دارم وقتي من هستم دوستانتون با همسراشون بيان تا من هم بيشتر آشنا شم و باهام باشيم. ولي هيچ وقت عجولانه تصميم نگيريد عواقب بعد از طلاق رو در نظر بگيريد پس بهتر تلاشتون و براي بهبود زندگيتون بكنيد نه متلاشي كردن اون. خودتون همسرتون رو از محبت سيراب كنيد تا ايشون اصلا به شخص سومي فكر نكنند.
من درسته شاغلم و درس میخونم اما هیچوقت جلو ایشون درس نخوندم
ایشون خودشون شبا دیر میاد خونه میگه کارام زیاده حدود 9 شب
بعد از اون ساعت هم من حتی 1 دقیقه سراغ درس نمیرم
در حالیکه ایشون از محل کار با این خانم تماس میگیرن و صحبت میکنن
در مورد دوستاش بارها باهاش صحبت کردم، حتی پدرمادر خودم و پدرمادر خودشون
ولی میگه خونه خودمه میارم، به کسی ربط نداره
جالبترش اینه مادرشون هم میگن چی میشه مگه بیاره دوستاشو
اینم بگم من اصلا از مادر ایشون دل خوشی ندارم
مدام با طعنه و کنایه حرفهاشون رو میزنن، پدرشون فوق العاده عصبی هستن و بارها شده حتی در حضور خانوادم سر من داد کشیدن و گفتن تو بیخود میکنی
مسئله اینه که ایشون خودشون رو مبرا از هر اشتباهی میدونن و فکر میکنن کاراشون کاملا درسته
من دوست دارم زندگی حفظ کنم ولی واقعا نمیتونم هیچی رو فراموش کنم، به یاد گذشته میفتم میبینم اشتباهه ادامه دادن زندگی. یعنی عقلانی به این نتیجه رسیدم که جدا بشم اما احساسی نه چون از تنهایی بعدش خیلی میترسم
عزیزم اینهایی که میگم تجربه شخصیم بهشون فکر کن
الان همسرت کنار کی زندگی میکنه؟ اگه پیشت نباشه ارام تری؟
اگه ساعت 9 شبش خدای ناکرده بشه 2 نصف شب بهتره؟
اگه تماساش و پیامکشاش تبدیل بشه به مسافرت چند روزه یا ملاقات حضوری .... تصورشم برات کشنده میشه نه؟
دوست خوبم میدونم حس میکنی لیاقت بهترینها را داری ولی اگه قدر چیزی را که داری ندونی از کجا معلوم بهتر از این بدستت برسه؟:rugby:
پیامبر میفرمایند: ایمان دو نیم است یکی شکر یکی صبر
برای چیزی که داری شاکر باش و بر چیزی که نداری صبر کن
من پیشنهاد میکنم سی دی های خانواده موفق دکتر فرهنگ رو تهیه کنید و گوش کنید..من خیلی ایشون رو قبول دارم..در موردی این مساله به تفضیل صحبت کردن..اینکه وقتی مورد مشکوکی میبینید اول سعی کنید به شکتون دامن نزنید و دنبال ماجرا رو نگیرید..عین جملاتی که میگن..انشالا طوری نشده..انشالا خبری نیست..وااما اگه مشخص شد که همچین ماجرائی بوده کاری نکنید که بخواید بطور کامل مطمئن شید .. تو این شرایطم میگن..همسر باید 1000 بار عاشقتر..1000 بار رمانتیک تر..با شوهرش برخوردد کنه که اصلا شوهره بگه زن خودم که خیلی بهتره اشتباه کردم! بعدم میگن درسته مرد کار اشتباهی کرده..گناه کبیره کرده..اما زن اون آدم باید اون آقا رو از منجلاب بیرون بکشه...ناراحت نشید..بخدا قصدم کمکه..اما اگر روزی دیدین همسرتون بی توجهه..خیانت میکنه..یا هر چیزی که باب میلتون نیست..اول انگشت اشاره ی تقصیر رو بگیرید سمت خودتون.. از همه این ماجرا ها بگذریم..شما که نمیخوای اگه خدای ناکرده خطائی هم از شوهرت سر زده زندگیتو دو دستی تقدیم دیگران کنی که..میخوای؟پس سعی کن با توجه زیاد به شوهرت دیگران رو از زندگیت بیرون کنی..یه زن که تو یه شهر کوچیک زندگی میکنه و هیچ صنمی با شوهرت نداره از شما که تحصیل کرده ای و همسر اون آقائی و اینقد خاطرتو میخواد میتونه پیشی بگیره؟تمام سعیتو بکن که شوهرتو مال خودت نگه داری
- - - Updated - - -
من پیشنهاد میکنم سی دی های خانواده موفق دکتر فرهنگ رو تهیه کنید و گوش کنید..من خیلی ایشون رو قبول دارم..در موردی این مساله به تفضیل صحبت کردن..اینکه وقتی مورد مشکوکی میبینید اول سعی کنید به شکتون دامن نزنید و دنبال ماجرا رو نگیرید..عین جملاتی که میگن..انشالا طوری نشده..انشالا خبری نیست..وااما اگه مشخص شد که همچین ماجرائی بوده کاری نکنید که بخواید بطور کامل مطمئن شید .. تو این شرایطم میگن..همسر باید 1000 بار عاشقتر..1000 بار رمانتیک تر..با شوهرش برخوردد کنه که اصلا شوهره بگه زن خودم که خیلی بهتره اشتباه کردم! بعدم میگن درسته مرد کار اشتباهی کرده..گناه کبیره کرده..اما زن اون آدم باید اون آقا رو از منجلاب بیرون بکشه...ناراحت نشید..بخدا قصدم کمکه..اما اگر روزی دیدین همسرتون بی توجهه..خیانت میکنه..یا هر چیزی که باب میلتون نیست..اول انگشت اشاره ی تقصیر رو بگیرید سمت خودتون.. از همه این ماجرا ها بگذریم..شما که نمیخوای اگه خدای ناکرده خطائی هم از شوهرت سر زده زندگیتو دو دستی تقدیم دیگران کنی که..میخوای؟پس سعی کن با توجه زیاد به شوهرت دیگران رو از زندگیت بیرون کنی..یه زن که تو یه شهر کوچیک زندگی میکنه و هیچ صنمی با شوهرت نداره از شما که تحصیل کرده ای و همسر اون آقائی و اینقد خاطرتو میخواد میتونه پیشی بگیره؟تمام سعیتو بکن که شوهرتو مال خودت نگه داری
دوستان ممنونم از راهنماییهاتون
باور کنید همه این حرفها رو خوب میدونم اما همیشه دوست داشتم زنونگی کنم، دوست داشتم ایشون ناز منو بکشه، بارها بهش گفتم نیاز دارم به محبتتو ایشون نظرش اینه که من پرتوقع هستم و
اما خیلی برام سخته با غرور شکستم دوباره بخوام برم سراغش و ایشون منو طرد کنه
خیلی سخته که ایشون اشتباه کنه و اشتباهشو قبول نکنه و من بخوام اینقدر زجر بکشم
امیدوارم هیچ زنی چنین روزی رو نبینه که "احساس سوختن به تماشا نمیشود"
احساس میکنم جای زخمی که رو قلبم گذاشته هیچوقت از بین نخواهد
عزیزم،
اختلاف سنیت با همسرت زیاده،
همسرت توی سن بالا ازدواج کرده،
تا 35 سالگی چیکار می کرده؟
الان هم که هفته ای یک شب می ذاریش و می ری.
همسر شما به زندگی مجردی، دوستی با دخترها و ... عادت داره.
دوران مجردی که طولانی می شه در بیشتر مواقع یا علتش علافمندی به روابط بدون تعهد است
یا این که بخاطر شرایط اینگونه روابط شکل می گیرند و عادت می شن.
باید اون برنامه خونه نبودنت را به شکلی کنسل کنی.
و باید برنامه و وقت بیشتری برای عادت دادن همسرت به زندگی متاهلی و تعهد به زندگیش کنی.
همسر شما به خاطر تجرد طولانی هنوز متوجه شرایط تاهلش نیست!
دوستان از راهنمایی همتون ممنونم
من با همسرم صحبت کردم و اایشون بالاخره قبول کرد اشتباه کرده و قول داد تکرار نمیشه
اما ایا میشه به این حرف مطمین بود؟
ایشون حتی میگه که از نظر عاطفه 95 درصد تامین بوده
راهکارهایی که به نظرتون میرسه که مشکل حل بشه چیه؟
به نظر شما چرا دلایل کار ایشون چی هست که من جلوشو بگیرم
همسرم اهل نماز و روزه هست و مدام افرادی را که به همسرشون خیانت میکنن رو نکوهش میکنه
واقعا نمیدونم چرا اینکارو کرده؟
هر شب کابوس میبینم که با یک نفر دیگست و اصلا پیامکهاش از ذهنم بیرون نمیره
راهکار بهبود زندگی ما چی هست به نظرتون
صحبتهای اقای فرهنگ رو گوش دادم، به نظرم خیلی خوب بود
قرار شده بریم پیش مشاور
دوستان اگه مشاور خوبی سراغ دارن بهم معرفی کنن