اصلا من رو نمی فهمه و .... (عاجزانه کمک می خوام ....)

نامزد منم فوری تا چسزی میشد گوشیو ورمیداشت یا زنگ میزد به خانوادش یا به خانواده من..منم یه بار بدجور عصبانی شدم و تهدیدش کردم که اگه یه مورد دیگه همچین چیزی ببینم این رابطه رو از بیخ و بن میکنم..با پدرمم صحبت کردم وادارش کردم زنگ بزنه اونم باهاش حجتو تمام کنه و سفت و محکم پا حرفم وایسادم..نصف مشکلات زن و شوهرا برمیگرده به اینکه میذارن خانواده ها دخالت کنن تو بحثاشون..اگه مادرش باز خواست حرکتی کنه خیلی محکم و قاطع بهش بگو اجازه بدین خودمون مشکلاتمون رو حل کنیم که اگه الان نتونیم مشکلاتو حل کنیم در آینده هم شما میخواید بیاید مشکلات مارو حل کنید؟
یکم با قاطعیت با شوهرت حرف بزن..بهش بگو که اگه مشکلشو حل نکنه حاضر نیستی باهاش ازدواج کنی..اگه شروع کرد به اینکه کسی منو دوست نداره تهدیدش کن که اگه یهبار دیگه از این جملات بشنوی عصبانی میشی..بهش بگو تو مرد منی من میخوام بهت تکیه کنم این کارا چیه؟اما سعی کن گریه زاری راه نندازی
اینکه خانوادت میگن به تفاهم برس خوب معلومه..طلاق آخرین راهه..وقتی همه راههارو رفته باشی و به نتیجه نرسی معلومه که ازت حمایت میکنن.اما اگه تا چیزی بشه بگی طلاق مسلما خانوادت پشتتو خالی میکنن
فقط محکم باش . سعی کن این عادتارو ازش دور کنی

دوباره سلام
1- فکر نکنید کاری می تونید انجام بدید که یکهو همه چی درست بشه .
2 – به نظر میرسه شوهر شما احتیاج داره یکی مدام تاییدش کنه و بهش انگیزه ، قدرت و اعتماد به نفس بده .
3 – از نظر من(باز نظر منه) اصلا خوب نیست مرد در رابطه با همسرش زیاد پر حرفی کنه . پس سعی کنید اجازه این کار رو بهش ندید و در عوض با مشورت کردن باهاش ، دخیل کردنش در انتخاب های کوچک و بزرگ زندگیتون ، تعریف از نقاط قوتش (به صورت غیر ملموس) کمی بهش اعتماد به نفس بدید .
4 – همیشه در زندگی چیزهایی هست که دو طرف به راحتی درک اش می کنند . به جای اینکه درباره هر چیزی صحبت کنید ، مسائلی که مورد علاقه و تفاهم هر دو طرف هست رو به میان بکشید و کم کم در لابه لاش از موارد دیگر صحبت کنید .
5 – بررسی کنید که از نظر اون چه چیزی برای زن قوی بودن فرض میشه یکم خودتون رو شبیه چیزی که شوهرتون دوست داره بکنید .
6 – مطمئن باشید اگر بتونید با درایت این مشکلات را پشت سر بزارید آن وقت در زندگی احساس خوبی بهتون دست خواهد داد .
پیروز و موفق باشید

خانم دلپذیراد تاحالا سعی کردید تو زندگیتون چرخ زیرین اسیاب باشید؟ یعنی انعطاف بیشتری به خرج بدید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط TikTak

دوباره سلام
1- فکر نکنید کاری می تونید انجام بدید که یکهو همه چی درست بشه .
2 – به نظر میرسه شوهر شما احتیاج داره یکی مدام تاییدش کنه و بهش انگیزه ، قدرت و اعتماد به نفس بده .
3 – از نظر من(باز نظر منه) اصلا خوب نیست مرد در رابطه با همسرش زیاد پر حرفی کنه . پس سعی کنید اجازه این کار رو بهش ندید و در عوض با مشورت کردن باهاش ، دخیل کردنش در انتخاب های کوچک و بزرگ زندگیتون ، تعریف از نقاط قوتش (به صورت غیر ملموس) کمی بهش اعتماد به نفس بدید .
4 – همیشه در زندگی چیزهایی هست که دو طرف به راحتی درک اش می کنند . به جای اینکه درباره هر چیزی صحبت کنید ، مسائلی که مورد علاقه و تفاهم هر دو طرف هست رو به میان بکشید و کم کم در لابه لاش از موارد دیگر صحبت کنید .
5 – بررسی کنید که از نظر اون چه چیزی برای زن قوی بودن فرض میشه یکم خودتون رو شبیه چیزی که شوهرتون دوست داره بکنید .
6 – مطمئن باشید اگر بتونید با درایت این مشکلات را پشت سر بزارید آن وقت در زندگی احساس خوبی بهتون دست خواهد داد .
پیروز و موفق باشید

---

شوهر ِ من از اول پر حرف بود حتی توی خواستگاری من ازش خواهش می کردم که اجازه بده منم صحبت کنم،

متاسفانه یا خوشبختانه در عمر این زندگی، ما در مورد همه ی مسائل با هم صحبت می کردیم، خیلی خیلی دوستانه، اما خب من دیدم خیلی هم این طوری خوب نیست چون گاهی ایشون نقطه ضعف من رو به روی من می آورد یا از بحث هایی که می کردیم نکته برداری می کرد و بعد تو بحث ها ازش استفاده می کرد ...

و باز هم متاسفانه چون شوهر ِ من از اول عاشق ِ من بود، اوایل هر چقدر ازش می پرسیدم من چطور باشم که شما دوست داشته باشی، می گفت همین که هستی رو خیلی دوست دارم و هیچ تغییری نمی خواد، اما خب بعدش کم کم خواسته هاشون شروع شد ...

بله دقیقا شوهر من همینطورن، اعتماد به نفسشون پایینه به خاطر مشکلات بچگی شون، و دوست دارن هر کار می کنند رو بزرگنمایی کنند مثلا همین کار کردن و اشتغال رو ! مدام تکرار می کنه که من دارم می رم سر کار در حالی که الان 7 ساله که شاغله ...

ازش خسته ام ... خیلی خسته ...

آقای فراسو، خداشاهده این قدر خستم که دیگه نمی تونم بشم چرخ زیرین آسیاب، چرا که الان می خوام این قدر بد باشم و راه نیام تا اون خودشو درست کنه ... هرچند می دونم دست خودش نیست و دوباره مثل قبلش می شه :(

باز سلام
ببخشید اگه زیاد میام توی این بحث پست میدم اما چون توی پست آخر دقیقا به مطلب من جواب داده بودید به همین دلیل دیدم بهتره نظرم روباز بگم :
1 – متاسفانه به نظر میرسه شوهر شما از آن دسته آدم هایی هست که برای اینکه بخواد اعتماد به نفسشون رو بالا ببرند کسی رو گیر میارند و دست به تخریب آن شخص می زنند (اینجور ادم ها یک صفت خاص دارند که صلاح نمی بینم اینجا بگم). در ضمن ایشون انگار خودش رو محور زندگی قرار داده(نوعی خودخواهی) و خودش را در همه زمینه محق میداند. حالا چی کار کنید واقعا من نمی دونم ، حتما مشاور که رودررو باهاتون صحبت می کنه بهتر می تونه کمکتون کنه . اما تجربه شخصی من در این زمینه اینه که در مقابل این جور آدم ها باید آنقدر خودتون رو خوب و برتر کنید تا در مقابلتون کم بیارند و از این رفتارشون دست بردارند که البته اولا به این راحتی نمیشه انسان خودش رو بالا ببره و نیاز به زمان و تلاش داره و دوم اینکه من نمی دونم در زندگی مشترک این رفتار جواب میده یا نه ، البته هر مشکلی راه حلی داره که با مشورت میشه بهش رسید.
2 – وقتی می خواهید ببینید کسی از چه رفتار و شخصیتی خوشش میاد اشتباه ترین کار اینه که ازش بپرسید . در عوض به رفتار و واکنش هاش نسبت به دیگران و در کل زندگیش دقت کنید می توانید بسیاری از موارد را پیدا کنید .

در پایان از صمیم قلب آرزو می کنم مشکل شما و همه به زودی حل بشه .
پیروز و سربلند باشید و خدانگهدار