مذاکره وقتی انحام می شه که دو طرف بخوان یکدیگر رو به انجام کاری قانع کنند.ولی
در خاستگاری هدف از صحبت کردن به دست اُِردن شناخت از طرف مقابل است نه
قانع کردنش.اگر چنین دیدی (قانع کردن) به ازدواج داری،ازدواج موفقی نخواهی داشت.
نمایش نسخه قابل چاپ
مذاکره وقتی انحام می شه که دو طرف بخوان یکدیگر رو به انجام کاری قانع کنند.ولی
در خاستگاری هدف از صحبت کردن به دست اُِردن شناخت از طرف مقابل است نه
قانع کردنش.اگر چنین دیدی (قانع کردن) به ازدواج داری،ازدواج موفقی نخواهی داشت.
دوست عزیز مرسی بله درسته که شناخت از طرفین امریست واجب ولی بازم میگم ادم تیزی هستم بیشتر می خوام با طرفم به قول معروف وارد مذاکره بشم که بیشترین شناختو پیدا کنم از این خانوم به نحوی خوشم اومد چون به من می خورد از حجب و حیا و اینا ولی میدونم اینا دلیل شناخت بیشتر نمی شه ولی بعد این یکم خنده های بیجای دختر عموهاش بود نمی دونم ولی یکی از اشناهاش بود هنوز تو مخم هست یکم رو شناخت اطرافیانش دچار ابهام شدم که شناخت این اطرافیانشم میشه با صحبت کردن با این خانوم پی برد و شناخت خانوادشونم گذاشتم پای پرسش و پاسخ از محل کار پدر ایشون و برادر ایشون و همسایه های ایشون و دور و اطراف محل زندگی و محل کار
منظور بنده از این حرف ها مذاکره بود که کی باید انجام بشه بنده حرف بد و تندی نزدم که شما اینجور با تندی و عصبانیت جواب دادی;)
باز می گه مذاکره ... باز می گه مذاکره ... باز می گه مذاکره
اونی که تو می گی مذاکره نیست.حالا کلمات زیاد مهم نیستن.
دختر عموش خندید که خندید این چه ربطی به شما یا دختر داره؟ببینم
جلسه اول که یه جلسه بین والدین دو طرفه دخترعموهاش که احتمالن
همراه پدر مادرشون بودن اونجا چه کار می کردن؟یا عمه و عموی شما
چه لزومی داشت بیان؟بله برون که نبود.
هرچند اشتباه ولی تموم شده ولی یادت باشه اصل خود دختر و خانوادشه
اینکه روی شناخت اطرافیانش دچار شک شدی ینی داری وارد فرعیات می شی.
تمرکزتو بذار روی دختر و خانوادش.
:dوای چقدر خندم گرفت بابا منظور من از مذاکره همون قرار ملاقات بین زن و مرد بابا
تو شهر ما رسم و رسومه که بزرگای فامیل باید اونجا باشن منم از همین بدم اومد که چرا دختر های عمو بودن یا کس دیگه نمی دونم باید اونجا باشن
درسته بیشتر تمرکزم رو شناخت ایشون خانواده ایشونه بازم مرسی ولی خندمو در اوردیا مذاکره مذاکره:d
- - - Updated - - -
مرسی از دوستان عزیز بنده دیگه این 5شنبه قرار شد بریم بار دیگر به خواستگاری ایشون
این جلسه دومه ایا میشه تو حرف زدن با این خانوم نمی گم نذاکره چون فهنگ الان میاد دعوا میکنه
به نظرتون در این صحبت دو طرفه سوالات و نظرات و معیار هارو بگیم یا بذاریم برا جلسات بعدی
با عرض معذرت بنده سوالاتم به جا نیست دلیلشم اینه من تک فرزندم و کسی نیست که ازش به عنوان یه فرد سوالاتی کنم و به خاطر اولین تجربه خواستگاری بنده است که اینقدر دستپاچم انشااله این عذر خواهی بنده و بپذیرید
تشکر از همه
به نظر من بعضی خانواده ها کلا شاد و خوش خنده هستند
یه کم اعتماد به نفستون زیاده
یعنی اینکه شادی و خوش مشربی و خنده های اونا که چه بسا برای گرم تر شدن مجلس و برداشتن جو سنگین برای شما بوده رو بنا به این می ذاری که وای چقدر از من خوششون اومده که اینقدر شادن و میخندن. یه کم خودتونو زیاد تحویل گرفتین البته فقط تو این بحث
چون من دیدم خانواده هایی که خیلی می خندن همیشه هر جایی حتی تو شرایط ناراحتی و سختی باز خنده هاشونو دارن . شما بهتره تحقیقات کامل انجام بدین و با خود دختر خانوم مفصل صحبت کنید
و از قضاوت زودهنگام پرهیز کنید
موفق باشید
نه عزیز من خودمو نخیر دست بالا نمی گیرم خودمم به این موضوع پی بردم این 5شنبه میرم می بینم اگه بازم دیدیم تکرار شد پا جلو نمی زارم اگرم که نشد خودمون 2تایی میریم کافی شاپی پارکی یه جایی سوالامونو می پرسیم و از معیار های همیدیگر با خبر میشیم
مرسی
سوال و جوابو در جلسه دوم یا سوم حتمن در منزل خانواده دختر و در اتاقش با در باز
انجام بده.امکان عمومی محل مناسبی برای صحبت های قبل ازدواج نیست،فکر م
نمی کنم اجازه بدن دونفرتون تنها جایی برید اکر م بخوای یواشکی قرار بذاری قدم
تو راه اشتباهی گذاشتی.
سلام آقای بی وفا
راستش به نظر من هم خنده های اطرافیان خانواده دختر خانم ممکنه اصلا خیلی ربطی به حضور شما نداشته باشه
البته منظورم این نیست که از شما خوششون نیومده، نه. حتما اونا هم تا اینجا شما رو پسندیدن که اجازه دادن برای جلسه دوم برید.
ولی ما هم تو خونمون خواستگار داشتیم، که خیلی هم خانواده تحویلشون میگرفتن، بخاطر احترامی که واجبه گذاشته بشه، نه چیز دیگه ای!
یعنی از اولش هم احتمال منتفی شدن قضیه خیلی بیشتر از جور شدن بود، ولی بازم خانواده ذره ای براشون فرق نمیکرد. انگار که قراره با این خانواده فامیل بشن، همونقدر احترامشون میکردن و....
یا دیدم خانواده هایی که خیلی خونگرم هستن.خب خانواده دختر بالاخره باید کمی جدی تر باشن که همین برداشت هایی که شما الان کردی!! رو خانواده پسر نداشته باشن، ولی اطرافیان معمولا راحت ترن...یه جورایی میخوان جو صمیمی تر بشه، وهمونطور که وقتی افراد فامیلشون دور هم جمع هستن با هم حرف میزنن وشوخی میکنن، حالا وقتی یه غریبه هم(مثل شما) مهمانشون هستن، همونطور برخورد میکنن
البته به نظر منم این درست نیست!! ولی خب دیگه . بعضی افراد اینجورین
شما ببین خانواده خودش هم همینطورن؟
اگه شما از همچین ویژگی ای اصلا خوشتون نمیاد، و براتون قابل هضم نیست این برخوردها، بررسی کن ببین خود دختر خانم یا خانواده اش هم همینطور هستن یا نه؟
مخصوصا دختر خانم. چون ممکنه ایشون هم در مراسمی غیر از خواستگاری خودش همییجور خونگرم وصمیمی باشن،شما ببین با اینا مشکلی نداری؟
یا ممکنه ،خود این خانم رفتار دخترعموهاش رو قبول نداشته باشه!
خب همه اینا با حرف زدن و شناخت بیشتر بدست میاد.
یه نکته دیگه هم اینکه:
به قول دوست عزیزمون، خیلی از خانواده ها به همین راحتی خواستگار راه نمیدن تو خونه... نه اینکه اونی که اومده خواستگاری اولین خواستگار باشه، و این هیچ نکته منفی برای خانواده دختر و یا دختر محسوب نمیشه.
خب این جلسه که میرید خواستگاری ،حتما حتما باید با هم صحبت داشته باشید!
در مورد معیارهاتون باهاشون صحبت کنید
موفق باشید