كمك كمك دوستان

اون اصلا حاضر به اين رفتن پيش روانپزشك نيست شما بگيد پسر الان بايد چه كار كنه نا دختره دست از سرش برداره؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sania

با عرض سلام خدمت آقاي سنگ تراشان و بقيه دوستان
مشكلي كه مطرح ميشه مربوط به يكي از دوستامه از شما خواهش مي كنم هر چه زودتر راهنماييم كنيد ممنون ميشم
دوست هم اتاقيم 3 سال پيش با پسري آشنا ميشن و دوستم به دوستش ميگه كه اون دختر نيست و قبل از اون با يكي بوده كه الان دختر نيست و دوستش هم اونو خونش دعوت ميكنه دوستم خودش شروع كننده رابطه بوده خودش اجازه دخول رو بدون نگراني به دوستش ميده و بعداز دخول متوجه ميشه كه دختر بوده و دختره به خاطر اينكه باهاش ازدواج كنه اينو گفته اين 2تا از نظر اخلاقي اصلا به هم نمي خورن پسر از يك خونواده كاملا تعصبي و دختر بالعكس هميشه كه باهم صحبت مي كنن كارشون به دعواهاي خيلي سخت ميكشه دختر به خونوادش گفته كه مياد خواستگاري البته پسر هيچ علاقه ايي به دوستم نداره و فقط به خاطر اون صبر كرده به خاطر زجه ها و التماس هاي اون و هميشه گفته دوستت ندارم الان خونواده دختر منتظر كه اينا برن خواستگاري از طرفي مادر پسر گفته حتي برا فيلم بازي كردن حاضر به خواستگاري رفتن اين دختر نيست الان دوستش ميگه بيا عمل كن خرج هزينه شو ميدم ولي ازدواج نميتونم از روز اول هم گفته من تورو هيچ وقت واسه ازدواج نمي خوام الان دختر زير بار نمي ره ميگه نميام درست كنم بايد بياي خواستگاري البته خودشون ميدونن به هم نمي خورن اگرم ازدواج كنن دو روز بعدش بايد طلاق بگيرن دوستم خيلي اخلاق تندي داره با همه دعوا داره الان دوست دوستم از من راهنمايي خواسته كه من هرراهي كه گفتم به نتيجه نرسيد چون دوستم اصلا زير بار نميره اوايلش ميگفت ميخوام از راه قانون پيگيري كنم كه پسر گفته هر كار دلت ميخواد بكن ولي حتي حكمم اعدام باشه تن به اين ازدواج نميدم حالا به نظر شما كدوم راه بهترين راه حله چون دو طرف از اين مسئله در عذابن مخصوصا خونواده پسر كه دختر هر دو سه روز يه بار مياد شهر اينا و دم درشون آبروريزي راه ميندازه

---

خدا همچین دختری رو نصیب گرگ بیابون نکنه .

من که تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم.این دختر خانم با وجود اینکه میدونه مناسب ازدواج با اون آقا پسر نیست یا بلعکس .چرا پا فشاری بیخود که کار به آبرو ریزی بکشه . نمی دونم بگم عاشقه یا ......اگه عاشقه !خوب من یه جای خوندم که اینجور عشقها از نظر روانشناسان به یک نوع بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری شباهت داره .که افکاری به ذهن هجوم میارن که راه فرار نداره .این افکار اون رو مجبور به ایجاد رفتار های خاصی مسیکنه که اگه انجام نده دچار تنش واضطراب میشه .یا شاید خواسته با اون آقا رابطه ی جنسی برقرار کنه و توان کنتر خودش رو نداشته وآخر سر فهمیده چه گندی بالا آورده .
در مورد اون آقا پسر .اگه قانونی برخورد بشه باید باهاش ازدواج کنه .در غیر این صورت اگه بتونه با خانواده ی دختره صحبت کنه که جریان از چه قرار بوده .....حقیقتش ذهنم به جای قد نمیده

سانیا جان دوستت حتما باید به روانپزشک مراجعه کنه و خانواده اش هم باید برای این کار اقدام کنند. دوست شما احتمالا باید تحت درمان دارویی هم قرار بگیرند. حتما این پیشنهاد رو با خانوادشون مطرح کنید

فکر کنم دوست شما دندون تیز کرده برای مهریه که ازدواج کنه و بعد هم طلاق و مهریه. نمی دونم ولی اگر نظر منو می خوای دوست خوبی انتخاب نکردی. این خانم یا هنوز پسرهای این دور و زمون و نشناخته و یا واقعا هدفش گوش بریدن هست . و از این بابت هم خوشحالم که پسرهایی مثل این آقا تو این دامها می یوفتند چون واقعا حقشون هست و هر چی سرشون بیاد کم هست. خوب هر کی خربزه می خوره پای لرزش هم باید بشینه.