-
ممنون از همتون یه بار گوش دادم شاید لازم باشه دوباره گوش بدم آره خیلی ساده و روراسته اصلا شیله پیله نداره مسافرت و دوست ذاره چند بار هم مسافرت رفتیم تنهایی 1بار هم با خانواده ولی تو این دوبار تا فرصت پیدا میکرد میشست پای لب تاب دفعه اول کمتر بودش چون مجبور بود خودش من و ببره بیرون اما دفعه دوم میگفت من نمیام تو با بابام برو جلو مامان من این حرف و میزدش خیلی ساده است آخه اصلا سیاست ندارهمیدیدش من ناراحت شدم میگفت باشه بریم و چند بار هم دوتایی رفتیم تهران خونه پدرش موقع کارش که سر لب تابه 24 ساعت اونجا هم میگفتم بیا بریم بیرون میگفت چند روز اومدیم استراحت بزار پای لب تاب باشم اگه دو ساعت بازی نکنه یا یک روز بازی نکنه و تو کلوپ نره عوضش باید 48 ساعت حتی از خوابشم شده میزنه که جبران اون چند ساعت و بکنه هر جا بخواد بره حتی یه مهمونی 2 ساعته دوست داره لب تابشو ببره خودم فکر میکنم چون این دوستی نداره چون تنها دوستش چه دختر چه پسرش من بودم از سنه 20 سالگیش دوست داشت خیلی گذرا و با پدرشم رابطه صمیمی نداشتش الان بهتر شدن مادرشم اکثرا با خواهرش بودش به خاطر این با لب تاب انس گرفته دوست دارم نظر دوستانم بدونم و در ضمن نسبت به اینکه من به کسی محبت بکنم خیلی حسود حتی به خانواده خودش سریع میگه چرا به بابا گفتی فلان و بهمان
-
چیکار کنم 24 ساعت توی اینترنته و اخبار میخونه و توی کلوپ میره اصلا انگار نه انگار بازی کمتر میکنه بعضی وقتا الان دستون تنگ رفته دوباره شارژ اینترنت خریده تا 2 شب بیداره و تو ملوپ با این و اون حرف میزنه چیکار کنم به هیچی اهمیت نمیده چیزی هم میگم بد اخلاقی میکنه
- - - Updated - - -
چون من و بدست آورده فکر میکنه خوب هستمو وقت برای محبت و توجه هستش و منم دوستش دارم با هه اوضاعی میسازم
-
سلام دوست عزيز
شما كه هفت سال دوست بودين متوجه اين موضوع نشده بودي ؟
يعني توي دوران دوستي هم رفتار شوهرت اينجوري بود يا بعد از عقد توجهش كم شد به شما ؟
-
بعد عقد اینجوری شده فکر میکنه به هم رسیدیم دیگه تموم شد هیچ چیزم جدامون نمیکنه چرا اون موقع شوهرم تنها بود پیش خانواده اش نبود میگفت تو باشی کمتر میشینم سرش بزار به هم برسیم اون موقع توهستی آخه الان تنهام چیکار کنم برعکس شده الان بیشتر شده
- - - Updated - - -
بله تو دوران دوستی هم میدونستم که میشینن
-
دیروز صبح پاشوده رفته داده لب تابشو درست کردن تا 7 شب اسیر اون بوده واقعا درک نمیکنه تو این وضعیت بیکاره فقط فکرو ذکرش لب تابشه:97: کمکم کنید دیشب تا 4 پای لب تاب بودش داغون شدم سرش قاطی کردم به من میگه عین مامانم شدی تا مخالفتی میکنم راجبه لب تابش سریعا میگه از دست مادر و پدرم راحت شدم گیر تو افتادم واقعا بعد جروبحثمون حالم بد بودش متوجه شد بغلم کرد خوابیدیم نمیدونم چیکار باید بکنم دیگه این چند وقتم دوستانه داشتم باهاش تا میکردم دیشب میخواستم پاشم لب تابشو بدم زیر بغلش بگم هر وقت سیر شدی بیا سراغ من:sorrow: یه لحظه هم دلم خواست از پنجره پرتش کنم بیرون نمیدونید دیشب بهم چی گذشتش شده کابوس زندگیم داره در مقابل زندگیش بی مسئولیت میکنتش
-
عزیزم من خودم وقتی از همه جا کلافه ام و سردرگمم و هیچ انگیزه و حوصله برای کاری ندارم میشینم پای لب تابم مخصوصا شبا که فکرای بیخود واقعا اذیتم میکنن و خواب رو از چشمام میگیره . شاید شوهر شما هم احساس تنهایی و سردرگمی توی خودش داره که مثل من میخواد از ش فرار کنه
-
احتمالا درگیر بازیهای مرحله ای شده از اینا که باید آنلاین باشی یه چیزی مثل بازی سیمس
این یه جور اعتیاده و تا خودش نخواد هیچ کس نمیتونه تغییرش بده
میتونی براش انگیزه ایجاد کنی خارج فضای اینترنت
-
همون طور که دوستان گفتن باید باهاش راه بیای یکباره نمی شه عوضش کرد معتاد شده به لب تاب باید صبور باشی تا بتونی عوضش کنی
-
اعتیاد به وسایل الکترونیکی مثل گوشی ،لپتاپ و... خیلی سخته ترک کردنش...من خودم داشتم.
بهترین راه اینه که مثلا اینرتنت خونه رو از adsl به مثلا dial up تغییر بدید.هم سرعتش پایینه،هم هزینه بیشتری داره و ادم مجبور میکنه کمتر بره و لذت استفاده از اینترنت کم میشه.
نکته بعدی هم اینه که اگر مخالفت کرد،بهتره مودم اینترنت رو بذاری داخل کمد یا ... و فقط تو ساعت های خاصی روشن کنی(با خودش برنامه ریزی کن،به هیچ عنوان مثل بابا باهاش رفتار نکن،با کمک خودش این راه حل ها رو پیشنهاد بده)
من خودم به روش تایمر اعتیادم رو ترک کردم.
به این شکل که با زمان سنج همیشه زمان که پای سیستم بودم رو اندازه میگرفتم،بعد مینوشتم.روزی 15 دقیقه کمش میکردم....
تو هم میتونی با همکاری باهاش از این روش استفاده کنی.
در کل باید حالیش کنی که به اینرتنت و لپتاپش معتاد شده و این نوع اعتیاد اثبات شده است در خارج(سرچ کن و مطالبو بهش نشون بده )
و سعی کن با کمک خودش ترکش بدی
-
ساحل 75
آره واقع این حاتی را که شما میگید و داره هم بیکاره شده هم از طرف خانواده اش ترک شده پدرو مادرش به فکر خودشون هستن اصلا بهش یه زنگم نمیزنن خیلی داره عذاب روحی و روانی میکشه خیلی داره اذیت میشه
جوانه عزیز
چه جوری براش انگیزه ایجاد کنم بیشتر راهنماییم بکن؟؟؟؟ فقط دوست داره در بره بشینه سر لب تاب مثلا 2 ساعت بریم مهمونی باید اون دو ساعت و جبران بکنه تو یه زمانی بله آنلاین بازی میکنه دیشب بهش میگم بعد ازظهرا بیکاری بازی بکن میگه یه کاری پیش میادش نمیشه
angry boy
تازه رفته adsl گرفته قبلا از وایرلس استفاده میکردش مشکلش اینه که قبول نمیکنه اعتیاد داره بهش میگم میگه خداتو شکر بکن که چیزی مصرف نمیکنم یه جوری حرف میزنی انگار داری با آدم معتاد حرف میزنه واقعا داره هم خودش هم به من ضربه میخوره
چه جوری باهاش حرف بزنم که بتونم متقاعدش بکنم ؟؟؟ من 7 صبح پا میشم به نظرتون از خوابم بزنم باهاش شبا یه ساعت بازی بکنم بعد بگم بیا بخوابیم حداقل اینجوری شبارو کم بکنم بخدا حتی واسه حموم رفتنشم بزور باید بفرستمش من نگم حموم هم نمیره یا امروز و فردا میکنه خانواده منم رو این موضوع خیلی حساس شدن چیزی هم نمیتونم بهش بگم چون خونه ماست فعلا ناراحت میشه و بهم میریزه