[QUOTE=hanie_66;268782]آقای mercedes62 ممنون که وقت گذاشتین و درددل های طولانی منو خوندین:72:
آره,کاملا درست میگین.اونایی که میان خونه مون(البته بیشترشون) فک میکنن میشه هرچیز دنیا رو با پول خرید.من به خاطر مسائلی که برام رخ داد هم کفو بودن برام خیلی خیلی مهم شد.برای همین ترجیح میدم که آدمایی که سراغم میان وضع مالی مثل خونواده م و تحصیلاتی در حد قابل قبول داشته باشن.این خونواده ها اما توی مورد فرهنگ داشتن این موارد واقعا لنگ میزنن.خوب تا خونه مون نیان که نمیتونیم بفهمیم فرهنگ برخوردیشون چطوره چون غریبه هستن و شناختی نداریم ازشون.
هانیه بانو متاسفانه حق داری چون اینجور ادمارو خوب میشناسم تقریبا ، فک میکنن بیزینس میکنن و فرهنگ هم با پول میشه خرید
بنظر من شما رو خوده پسر زوم کن و بعدش خانواده و مستقل بودن پسر ، استقلال فکری عقلی و مالی اینا خیلی مهمه به نظر من و مرد بودن طرف این خیلی خیلی مهمه
چون اگه پسر خوب باشه از خانواده خوب بوجود اومده و اگه بعد باشه از خانواده بد
درمورد پسرا 1 آنلیز کردم شاید بدرد شما هم بخوره تو 1 پست دیگه این جواب رو دادم به 1 کی از خانومهای اینجا
-مرد باشه
-با شخصیت و با اصالت باشه (حالا تو تاکسی یا......)
- انسان باشه در هر صورت
-بچه نه نه نباشه
-از نظر عقلی و فکری و مالی مستقل باشه اینن خیلی مهمه و تاثیر گذار
- با گذشت و فداکار باشه و جوانمرد باشه
- اهل بازی دادن یا 1000 تا دوست دختر داشته باشه یا عوض کرده باشه
- کسی که به دیگری خیانت کرده شک نکنید به شما هم خیانت میکنه
- حرفش حرف باشه اگه مردن پای حرفش باشه و از طرف دیگه شجاع باشه و به اشتباهش اعتراف کنه و....
اینو در جواب شیدا خانم که گفتن اینا خیلی کلیه دادم
ویژگیهایی که شما گفتید اکثرشون خیلی کلی است. دیگه این که کیفی هست و معیار مشخصی برای تعریف و سنجش بعضیهاش وجود نداره.
مثلا گفتید مرد باشه!!
من نامرد را بلدم تعریف کنم، اما مرد؟؟!؟!؟
شیدا خانم درسته کلیه ، ولی به قول خودتون نامردو تعریفشو میدونید و بلعکسش میشه مرد
البته میدونم تو این بحث هر کی از دیده خودش هر شاخصو 1 جور تعریف میکنه ولی از نظر هر کی ممکنه متفاوت باشه
منتها چارچوبش یکیه ،برا اینکه قضیه بیشتر بازش کنم مثال میزنم گرچند با صحبت در موردش سخته در عمل خوده ادم متوجه میشه یعنی چی.
ببینید برا مردی مثلا طرف خیلی چیزارو میبینه به روی خودش اصلا نمیاره ، دیدرو ندیده میکنه ، با خیلی مشکلات و عیب ایراد دوست یا همسر یا هرکس دیگه که براش عذاب آور و سنگین هست به دوش میکشه ولی خم به ابروش نمیاره ، خیلی سختی هارو تو رابطش میکشه ولی صداش در نمیاد و ممکنه تا آخر عمرش طرف مقابلش اصلا ندونه همچین اتفاقی افتاده ، طرف خودش تو سختیه (حالا مالی ، روحی جسمی وهرچی...) ولی نمیذاره طرف دیگش متوجه بهشه که مبادا ناراحت بشه ، طرف خودش تو اوج سختیه ولی نمیارزه اطرافیان کوچکترین نارحتی یا سختی بکشن ، طرف تو اوج فشار مالی و مشکلاته ولی بهترین کادو در حد No1 برا خانومش میخره ،طرف حاضره بمیره ولی کسی رو نمیفروشه ، حاضر سرش بره ولی دیگری رو پله یا سکوی پرتاب خودش نمیکنه تو تجارت یا زندگی ، زیراب زنی نمی کنه ، حرفش حرفش سرش بره حرفش نمیره ، یکش 2 نمیشه ، چیزی که برا خودش نمیخاد برادیگران هم نمیخاد ، نونه کسی رو آجر نمیکنه به مظلوم یا ضعیفتر از خودش ظلم نمیکنه چیزی که تو کشور ما بابه ضعیف کشی (هرچی سنگه واسه پای لنگه ) ، جلو ظللم یا ظالم سینه سپر میکنه و....
خلاصش :مردی با معرفتی اینه که با کسی بازی نکنه دلی رو نشکونه و خیانت نکنه و زیر اب کسی رو نزنه کسی رو سر کار نزاره و دروغ نگه حتی اگه به ضررش باشه و خاکی باشه و چیزی رو که برای خودش دوست داره برای دیگران هم دوست داشته باشه بچه ننه نباشه غیرت داشته باشه و پخته و فهمیده باشه و کار بدی نکنه که دیگران از دستش عذاب بکشن
مثلا جوانمردی میشه گفت زیر مجموعه مردی هستش
ببینید ممکنه این قضایا یا شاخص ها خیلی با هم اشتراک داشته باشن یا تلفیقی از هم دیگه باشن منتها مهم اینه که باشه چه اسمش جوانمردی باشه چه شخصیت چه مردی یا لوتی یا....
شخصیت : خیلی موقع ها میبینم تو تاکسی (دنیا برعکس شده ) خانومه میاد خودشو مییچسبونه به آدم ، اونوقت پسر اگه شخصیت داشته و اصیل باشه فاصله میگیره خودشو میکشه کنار (البته به اعتقادات هم ربط داره )
ببینید 1 آدم اصیل و با شخصیت زمانی که فرصت و موقعیت سو استفاده براش فراهمه ، هم سو استفاده نمیکنه یا حتی اون موقعیت رو برا سو استفاده اصلا نمیبینه ولی بلعکسش 1 کی هم ممکنه به 1 پیرزن 98 ساله هم تو تاکسی رحم نکنه یا پول مقام و... به قولو زنجیرشن بکشنن بازش میره دنبال سو استفاده یا کثافت کاری و....
یاده جوانمرد قصاب افتادم البته اگه اشتباه نکنم ، اگه اشتباه میکنم کسه دیگه ای بوده به بزرگی خودتون ببخشید (البته اسمش مهم نیست واقعا )
جوانمرد قصاب با 1 دختر کنیز ازدواج میکنه بعد چند وقت متوجه میشه که دختره حاملست ولی چیزی نمیگه و به روش نمیاره ، بعد چند وقت که تابلو شده بوده دختره میاد قضیرو بهش میگه و میگه من عاشقه 1 پسری هستم و این بچه ام بچه اونه جوانمرد قصاب بهش میگه اگه میخای من ساپورتت میکنم میتونی بری با همون معشوقت ازدواج کنی ، اگرن خاستی بمونی قدم به روی چشم
که دختره تا آخر عمر با جوانمرد قصاب زندگی میکنه و میمونه (مفهومه داستان مهمه اسمش مهم نیست )
دوستان ببخشید سرتون رو در آوردم
موفق باشید