3.قسطش عقب میفته نمی دونم کسب و کارش کساد باشه ماشینش خراب بشه ...عصبی میشه بعدشم سر من خالی می کنه کلا ادم عصبی هست خوب زندگی هم بالا پایین داره نمیشه ادم انقدر کم جنبه تا تقی به توقی بخوره بیاد الم شنگه به پا کنه و سر من خالی کنه .
نمایش نسخه قابل چاپ
3.قسطش عقب میفته نمی دونم کسب و کارش کساد باشه ماشینش خراب بشه ...عصبی میشه بعدشم سر من خالی می کنه کلا ادم عصبی هست خوب زندگی هم بالا پایین داره نمیشه ادم انقدر کم جنبه تا تقی به توقی بخوره بیاد الم شنگه به پا کنه و سر من خالی کنه .
وقتی می یاد خونه با روی خوش ازش استقبال کن همون لحظه اول که تو جواب سلام بد و بیراه نمی گه یعد بگو خسته نباشی و چه خبر و ...
ولی حتما چند روز خونه مادرت نرو وقیافه ناراحت هم نگیر که بگه خونه مامانت نرفتی ناراحتی تو سر من خالی می کنی ... خیلی خوب برخورد کن
درین موردم که میگی نرم فکر نمیکنم جواب بده بااین خصوصیاتی که از شوهرم سراغ دارم چون خیلی مرد سالاره اگه نرم فکر می کنه روشش درست بوده و تونسته قطع رابطه کنه پررو تر از این حرفاست.در ضمن چون من هرروز میرم 2-3 ساعت خونه مامانم سر میزنمو میام اگه یه روز نرم نگران میشه مامانم می ترسم بو ببره مشکلی هست که نمیرم .خیلی بیچاره تر از این حرفام
ببین اون آدم مسئولیت پذیری هم هست که براش مهمه اقساطش به موقع پرداخت شه جنبه های مثبتش رو هم ببین
بعد هم اینطور مواقع باهاش همدلی کن بگو من می دونم چقدر زحمت می کشی درک می کنم چقدر ناراحتی
(تو این شرایط اقتصادی که برای همه سخت شده باید همسرامون رو درک کنیم)
- - - Updated - - -
نه قضاوت نکن حالا امتحان کن اونم آدمه اگه یه روز نری با خودش می گه این حتما فردا می ره اما اگه چند روز نری و هیچ حرفی هم راجع بهش نزنی حتما کنجکاو می شه می پرسه چرا نرتفی و چه خبر
بعد هم به مادرت بگو مامان این دفعه شما بیاین بذار اونا هم چند بار بیان خیلی ساده برخورد کن خیلی راحت چرا فکر می کنی اگه یه روز نری مامانت می گه حتما مشکل دارین ؟ بگو مامان چند روز کار دارم نمی تونم بیام
- - - Updated - - -
نه قضاوت نکن حالا امتحان کن اونم آدمه اگه یه روز نری با خودش می گه این حتما فردا می ره اما اگه چند روز نری و هیچ حرفی هم راجع بهش نزنی حتما کنجکاو می شه می پرسه چرا نرتفی و چه خبر
بعد هم به مادرت بگو مامان این دفعه شما بیاین بذار اونا هم چند بار بیان خیلی ساده برخورد کن خیلی راحت چرا فکر می کنی اگه یه روز نری مامانت می گه حتما مشکل دارین ؟ بگو مامان چند روز کار دارم نمی تونم بیام
زیاد صحبت سرش نمیشه ادم منطقی نیست که بشه با صحبت حلش کرد ادم لج باز و یه دنده ایه .می ترسم نرم خونه مامانم مامانم بفهمه
می دونم اولش برات خیلی سخته اما باور کن باید از جایی شروع کنی
با ترسیدن و .. کاری حل نمی شه
باید از یه جایی شروع کنی هیچ اتفاقی هم نی افته فقط باید اول به خودت مسلط باشی
شما حتی حاضر نیستی این راهو امتحان کنی مادرتون از کجا می فهمه خیلی راحت بهانه بیار بگو به این دلیل نتونستم بیام این دفعه شما بیاین
اخه با مامانم زیاد راحت نیستم که بگم اگه نیاید ناراحت میشه بعدشم من 4 ساله روشم اینه مامانم خبر داره که هیچ کاری هم ندارم می فهمه یه چیزی شده که نمیرم .مشکلم که یکی دوتا نیست مامانممم زیاد اهل رفت وامد نیست هیچ بهانه ای ندارم برای مامانم بیارم که نرم حالا مثلا خواهرم بچه داره در هفته یبار میره خونه مامانم مامانمم خیالش راحته که با بچه سختشه بیاد من اگه نرم مامانم می دونه که الکی نرفتم
- - - Updated - - -
من الن مشکلی با اجرای این راه حل ندارم به غیر از اینکه مامانم.مامانمم خیلی زود جوش میاره ازون مامانایی نیست که راحت بشه باهاش درد و دل کرد مثلا من بخوام یکی ازین مشکلات رو مثل همین در میون بذارم مثلا بگم یه چند روز نمیام می خوام شوهرم از حساسیت بیفته بیا و ببین چه قیل و قالی راه میفته از دوست داشتن زیادشه نمی خواد ماها یه لحظه هم ناراحت باشیم ولی من این اخلاق مامانمو دوست ندارم اگه اخلاقش یه جوری بود که راحت با قضیه برخورد می کرد باور کن الان هیچ مشکلی نداشتم
- - - Updated - - -
:54:
- - - Updated - - -
اخه با مامانم زیاد راحت نیستم که بگم اگه نیاید ناراحت میشه بعدشم من 4 ساله روشم اینه مامانم خبر داره که هیچ کاری هم ندارم می فهمه یه چیزی شده که نمیرم .مشکلم که یکی دوتا نیست مامانممم زیاد اهل رفت وامد نیست هیچ بهانه ای ندارم برای مامانم بیارم که نرم حالا مثلا خواهرم بچه داره در هفته یبار میره خونه مامانم مامانمم خیالش راحته که با بچه سختشه بیاد من اگه نرم مامانم می دونه که الکی نرفتم:moody:
خب عزیزم نگو می خوام حساسیت شوهرم کم شه اصلا یه کلاس ثبت نام کن
مثلا زبان بگو خیلی سنگینه چند روز می خوام درس بخونم تا قوی تر شم هفته دیگه می یام
اصلا نذار بویی ببره بگو شوهرم هم خوبه سلام می رسونه
من نرم مامانمم نمیاد اون عادت نداره بدون دعوت جایی بره بخوامم دعوت کنم شوهرم میگه نمی خوام دیگه دعوت کنی چرا خونه بقیه شب نشینی میزه اینجا نمیاد باید حتما دعوتش کنی تا بیاد
شوهرت تو دلش فکر می کنه تو مامانتو به اون ترجیح می دی اما باید بهش ثابت کنی اینطور نیست و هر دو عزیزن
اما اگر خود شوهرت اینطوری بود و تو بهش می گفتی نرو و باز می رفت انگار نه انگار چه احساسی بهت دست می داد ولی اگه خودت می دیدی چند روز نمی ره دلت به رحم می یومد می گفتی مادرش دلش براش تنگ می شه بره بهتره