واقعاً صمیمانه سپاسگزارم ار وقتی که می گذارید خدا خیرتون بده
سلام سرافراز
من به عشق اون جوری معتقد نیستم. به این اعتقاد دارم که بعد چندین وقت باهم بودن محبت ایجاد میشه شاید همون عشق باشه این :D
مشکل من اینه که من اجازه دادم خانواده ام برای من چند گزینه در نظر بگیرند و برم واسه انتخاب نهایی. هیچ وقت به خودم اجازه ندادم تو محیط اینجا عاشق بشم چون نمی خوام از اینجا زن بگیرم. الان هم به خانواده سپردم که تاکید ویژه ای رو زیبایی داشته باشند.
mozhan
سلام. من خیلی موافق نیستم. من خودم الان 4 ساله اینجام هنوز نمازم روزه ام رو پایبندم گوشت غیر ضبح شرعی به هیچ وجه نمی خورم. مشروب و اینا که معلومه. اهل بار و اینا نیستم (البته خداییش وقتی دوستام تعریف می کنم بعضاً دلم هوس می کنه اما چون تا حالا نرفتم سخته واسم رفتن اینجور جاها)
البته خوب عقاید سیاسیم شاید یه کم عوض شده باشه. رو بعضی چیزا دیگه خیلی سخت گیر نیستم. مهم ترینش اینه که یه زمانی اصلاً به خانم غیر چادری فکر هم نمی کردم اما الان میگم خوب اگه خودش خواست حجاب نذاره فقط در حد روسری رو مخالفت نمی کنم .
دلیل اینکه دختر 20-23 ساله می خوام جدای از مسائل ظاهری بحث فکریش هست. به من ثابت شده که یه دختر 25 ساله از من بلوغ فکریش بیشتره. واسه همین فکر می کنم یه دختر 20-22 ساله تقریباً اندازه من هست. و خوب اینو هم دیدم که هرچی دختر سنش به پسر نزدیک تره دختر خود رای تر هست و کمتر حرف گوش کن. بعدشم من می خوام دختر خانم اینجا لیسانس بگیره ( اگه تحصیلات خوب نداشته باشه) و این خودش سن کمتر رو می طلبه
می دونم تغییر خواهد کرد اما انشاءلله که کنترل شده باشه. من فقط نمی خوام اینقدر تغییر کنه که یه روز بیام خونه و ببینم یک مرد دیگه .... یا اینکه یه روز بگه می خوام ازت جداشم چون من از تو حیفم . اگرنه من خیلی مذهبی خشکی نیستم.
اینکه می گید به حرف بقیه اهمیت ندم نمیشه. این جزیی از شخصیتم شده. زود تحت تاثیر حرفای دیگران قرار می گیرم. نمی تونم عوض بشم. دارم سعی می کنم کمش کنم اما مطمئنم صفر نمیشه.
تشکر ویژه از بهار.زندگی
خیلی وقت گذاشتی مرسی.
ببخشید یه ذره رک میگم اینجا. من به خواهرم سپردم که دختری باشه از نظر ظاهری نه خیلی لاغر نه چاق (تقریباً مثل خودم یک کم لاغر تر). اندام زنانش هم طوری باشه که از روی مانتو مشخص باشه. قدش تقریباً 155-175 باشه ( من خودم 180 هستم) صورتش هم طوری باشه که دلنشین باشه و وقتی هم که می خنده خنده هاش دل زننده نباشه. حتی عکس چند تا از خانم های دوستام که ظاهرشون از نظر من عالی بود رو بهش نشون دادم که این طوری عالی هست.
و مسلماً بهش گفتم که نجیب و اینا هم باشه. بهش گفتم کسی رو می خوام که وقتی 12 ساعت میرم سر کار اصلاً فکر هم نکنم که خانمم چی کار می کنه....
ولی خوب وقتی باهاشون راجع به انتخاب همسر صحبت می کنم خیلی رو ظاهر مانور می دم و تاکیید می کنم. روز به روز هم سخت گیریم زیاد میشه. مثلاً 4 سال پیش 90% دخترا رو جذاب می دیدم اما الان شاید 25% واسم جذاب هستند.
من معمولاً دوست ندارم عکس بندازم چون فکر می کنم عکسام خوب نمیشه ... :(
اتفاقاً وقتی با دوستام صحبت می کنم همیشه می گم که ای بابا کی به من زن میده اما اونا همش میگن نه بابا از خداشونم باشه. اصلاً یه روز با یکی از دوستای خیلی صمیمیم صحبت می کردم بعد گفت بیا خواهر من رو بگیر :) بعد که اینو گفت یه کم به خودم امیدوار شدم ;)
آره خوب باید به همه چی نگاه کرد. یه دختر خانم ایران هم کلاسیم بود که همه چیش عالی بود. از هر نظر . حتی اندامش هم عالی بود. اما وقتی می خندید یه جوری بود که اصلاً به دلم نمی نشست. واسه همین یه مورد فکر کردم به درد هم نمی خوریم.
آره خوب تا حدودی به چشم معامله بهش نگاه می کنم. من جذب یه دختر میشم چون فرضاً در وهله اول خوشگله. خوب اونم جذب میشه واسه موقعیت شغلیم و تحصیلاتم. خوب بعد مسائل دیگه هست. یکی از دوستام میگفت تو ازدواج دو کفه ترازو هست و دختر و پسر هر چی هست رو میذارن رو کفه خودشون. واسه یه ازدواج موفق باید دوکفه برابر بشن ولی ممکنه دختر خوشگلیش زیاد باشه ولی موقعیتش نه و پسر عکسش. البته نمیخوام بگم که ادامش هم معامله هست . شاید شروعش اینطوری باشه.
من خودم آدمی نیستم که بخوام ولش کنم چون زود وابسته میشم و اینقد تنهایی کشیدم که قدر یه همدم رو خوب میدونم. فقط ازاین می ترسم که حالا خدایی نکرده طرفم این کفه ها رو بعداً در نظر نگیره. یعنی خوب الان شاید وزنه من هم یک کم سنگین تر باشه اما وقتی باید اینجا، کمکش کنم ادامه تحصیل بده و بره یر کار، بعدش فکر نکنه خوب الان وزنه من سنگین تر شد. از این یه ترسی تو دلم هست خوب. ولی مطمئن باشید من الان نخواهم کرد. من الان می خوام خوب چشمام رو باز کنم (واسه همین رو ظاهر تاکیید می کنم) که بعدش دیگه ببندمشون.
الان انگیزه واسه به خود رسیدن ندارم. مطمئن باشید اگه بدونم این واسه یکی مهمه قضیه فرق خواهد کرد. :o
خوش سلیقه بودن از محدوده من در وهله اول خارجه. همون طوری که گفتم من سپردم خانواده واسه من چند گزینه مشخص کنند و من برم ایران و بینشون با توجه به مجموعه ملاک هام انتخاب کنم. ولی مرسی. من بهشون میگم که ملاک خوش سلیقه بودن هم رو درنر بگیرند.
یکی از دلایلی که می خوام خانم از من 4-5 سال کوچکتر باشه می تونه ظاهر باشه. فکر می کنم اینطوری همیشه اونو زیبا خواهم دید چون همیشه از نگاه من خوشگلیشو داره. البته قبول دارم که خیلی هم به سن نیست. من چندوقت پیش یه خانم ایرانی اینجا دیدم 50-52 سال ولی ماشالله اینقد خوشگل بود که اصلاً 30 هم بهش نمی خورد. خیلی تو دل برو بود (آرایشش هم زیاد نبود). البته اینم هست که اینطور موارد خیلی کم هستند.
sci سلام
جوونیم دیگه. وقتی عکسی می بینیم از یه خانم تو ذهن بررسی می کنم که مثلاً خوشگله یا نه. در همین حد.
فیس بوک رو مثال زدم. که مثلاً شاید فقط 20-30% عکس هایی که فیس بوک از بچه های ایرانی می بینم از نظرم خوب باشه. اینم می دونم که شاید از نظر اون 70% من 1/10 اونا هم نباشم اما چه کنم دیگه.
سه تاش خیلی مهمه. ولی اینطوری اولویت داره. اول طرف بررسی میشه اگه اون زیبایی لازم رو داشته باشه یعنی اگه زیبایی معمولی داشته باشه جلو نمیرم حتی اگه همه چیش هم خوب باشه. همیشه واسه زیبایی سعی می کنم اینطوری فکر کنم که آیا از دیدن ظاهر این خانم لذت می برم یا نه. یک زمانی یه جا خوندم که با طرف 2-3 بار صحبت کنید اگه دیدید از نظر جنسی تحریک میشید کافیه. من اینو شدیداً رد می کنم. یه جوون مثل من اگه با سنگ هم صحبت کنه میتونه تحریک بشه و این اصلاً ملاک درستی نیست. میخوام طوری باشه که ببینمش واسم جذاب باشه و دوست داشته باشم نگاهم بهش ادامه پیدا کنه. و طوری هم باشه که با خوشحالی به دوستام معرفیش کنم. نمیتونم خیلی ریز بگم. واسه همین به خواهرم چند تا عکس نشون دادم و گفتم این طوری. چون اونم از من همینو پرسید. آها اینم هست که جدای از صورت دوست دارم اندام زنانه ش هم درشت باشه. شاید این بی حیایی باشه اما تو برخوردام دیدم تو اینجا که وقتی یه خانم با اندام درشت تر میبینم خیلی جذاب تر هست واسم. حتی (خدا ما رو ببخشه) صحبت کردن با این جور خانمی خیلی واسم لذت بخشه.
. بعد اگه خانوادش اصیل باشن و تحقیقات نشون بده که نجیبه و از اخلاقشم تعریف شده باشه و بدونم به اعتقادات اصلی مثل نماز و روزه پایبنده، میاد تو گزینه هام. بعدش دیگه سبک سنگین می کنم. مثلاً اگه 22-23 سالش باشه اگه یه لیسانس مقبول نداشته باشه یک منفی خیلی بزرگ میگیره. ولی اگه زیر 20 سال باشه اینو صرف نظر می کنم. مثلاً کم جمعیت بودن خونواده یه امتیاز مثبت هست. خوب وضع خانواده خوب بودن هم یه امتیاز مثبت هست. موقعیت اجتماعی پدر و مادرش هم یه امتیاز داره. اینکه چقد خونوادم میشناسشون هم یه ملاکه.
ضمناً واسه آمریکا هم یه فکری کردم. می خوام اگه یه نفر رو انتخاب کردم و بعد چند جلسه که یه خورده منو بیشتر بشناسه و یه کم محبتم بره تو دلش بگم (خدا ببخشه) که ویزام مثلاً درست نشد و دیگه نمیشه برم آمریکا. واسه همین دنبال کار هستم تو تهران. خوب اینجا اگه ببینم طرف بازم مثل قبل هست یه امتیاز خیلی بزرگه ( واسه جبران این شوخی بی مزه واسش یه کادو خیلی خوب میگیرم)
خلاصه sci جان یه همچین ملاک هایی دارم. ولی شروعش با ظاهر جذاب هست و اندامی که به دلم بشینه. من به این نتیجه رسیدم که اگه حتی طرف فرشته هم باشه و اندام و ظاهرش واست جذاب نباشه حداقل واسه من یکی فکر می کنم جواب نده. اینو هم راستی بگم که من شدیداً گرم مزاج هستم. با وجودی که قرص مصرف می کنم که میل جنسی رو کم کنه اما هیچ فرقی به حال من نمی کنه.
خیلی سعی می کنم که روی ظاهر اینقد تاکید نکنم اما چه کنم که نمیشه. یکی از دلایلی که سپردم دست خونواده همین ظاهره. فکر می کنم این طوری خونواده هم می تونه گزینه های زیادی رو بررسی کنه و اونایی رو به من معرفی کنه که در عین ظاهر خوب باطن خوبی هم داشته باشند. من فکر می کنم خودم اگه ظاهر خوب رو ببینم چشم رو باطن کور میشه.
واسه همین تاکید بیش از حدم رو ظاهر، خانواده تا الان فقط دو مورد بهم معرفی کردند که یکیشونم عقد کرد. من حدود 6 ماه دیگه برنامه سفر به ایران رو دارم.