-
سلامmarinux عزیز.
شاید نظر من با دوستانی که تا الان نظر دادن متفاوت باشه و شمارو ناراحت کنه اما لطفا روش فکر کنین.
من هم شرایط مشابه شما رو داشتم اما مسائل خیلی عمیق تر و بزرگتری مطرح بود.مثل تظاهر های مالی و اعتقادی و...
پس خیلی خوب میفهمم اینکه آدم بعد عقد رودست بخوره چه حسیه، اما حتی مورد شما متفاوته
اینکه شما قبل عقد حق طلاقو عنوان کردی یعنی با این ذهنیت منفی ازدواج کردی که احتمال زیادی داره همسرم ادم نادرستی باشه و این حس بی اعتمادی رو هم به طرف مقابلت انتقال دادی،اگر اینقدر با بی اعتمادی و چشم بسته میخواستید جواب بدید خوب به جای این شرط ،کمی تحقیق میکردید و مشاوره میرفتید.در ثانی شما مگه مذهبی نیستید؟چطور شزطی خلاف حکم خدا میذارید؟از وظایف شما اینه که کسب اجازه کنید از همسرتون،خیلی عجیبه که سعی میکردید به طور شرعی از وظیفتون شونه خالی کنید!
من فکر میکنم شما خیلی حس برتری نسبت به این اقا قبل ازدواج داشتید و همین امر سبب اینهمه شرط و شروط شده...
خوب اگه این حسو داشتید چرا جواب مثبت دادید؟میخواستید منت سرش بذارید؟
نظر حداقل یک مشاور دیگه هم بپرسید و بعد برای طلاق تصمیم بگیرید، شاید همه این مشکلاتی که دارید نیاز به این داره که فقط چند قدم شما و همسرتون از منیت خودتون فاصله بگیرید و حس فداکاری رو تجربه کنید،به نظر من زندگی شما اصلا بحران های حادی نداره که به طلاق فکر میکنید،اینکه همسرتون اختیارشون دست خانوادشونه خیلی از اقایون دارن و شما با درایت خودتون میتونین کم کم همه چیزو بسازید.
انشاالله که بهترین تصمیمو در زندگیتون بگیرید
-
شمیم جان این تاپیک قدیمیه.
تاپیکهایی که باز کننده اش بیشتر از دو هفته پی گیری نکنه، قدیمی محسوب می شه.