نمایش نسخه قابل چاپ
از مهربونیاش برای خواهرتون تعریف کنید و بگید این مسئله ی خیلی پیش پا افتاده ای هست
که بخواد باعث کدورت بشه .. بگو از قصد که این کارو نکرده از این جور حرفا
تازه بگو اگه برای جشن دعوتش نکنی میتونه ناراحتی هایی رو بوجود بیاره که باعث
ناراحتیه برادرتونم بشه .. بگو بزرگ تره گذشت کنه ..
من تمام تلاشمو مو ميكنم اميدوارم موفق بشم.شما هم واسه قلب خواهرم دعا كنيد.ممنونم از همتون
سلام به همه دوستاي گل ومهربونم.بالاخره موفق شدم با كمك خدا خواهرمو راضي كنم.عروسمونو دعوت كنه.خداروشكر.:323:
من خصوصيات افراد كمالگراروخوندم بيشترش شبيه من بود.چطور بايد تغيير كنم؟
من خودم کلا می گم ما وقتی که مهربونی می کنیم اول بخاطر آرامش و حس رضایتی که خودمون پیدا می کنیم خوبه و بعد واسه خاطر دیگران یا بخاطر دیگران . ولی به هر حال همه مثل ما فکر نمی کنن و وقتی که مجبور باشم (مثلاً در مورد یکی از خاله هام اینجوریه ) معمولاً از روش رفتار متقابل استفاده می کنم و جواب می گیرم . البته سعی میکنم اول باهاش صحبت کنم و بعد رفتار متقابل می کنم و منتظر می شم که اعتراض کنه و اون موقع است که من بهش می گم مگه کاری که عوض داره گله داره؟؟ و مساله رو واسش باز می کنم و اون موقع است که چون خودش اون شرایط رو حس کرده وقتی باهاش صحبت می کنم تاثیر میزاره