RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آخه النا جان چرا باید برا خرید میوه منت کشی کرد!
حالا این پولم نده من خودم درامد دارم.ولی زورم میاد این چیزا رو من بخرم.
یه چیزایی و یه کارایی هست که این شوهرا با هزینه کم میتونند انجام بدند.ولی نمیدند.نمیدونند چقدر می تونه برامون ارزش داشته باشه.
اصلا زدن بعضی حرفها چقدر ارزشمند تر از کادوی میلیونی هست!
حیف که نمیدونند.حییییییف...:316:
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا...
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
منظورتون از بد عادت چیه؟ ایشون دارند از وظایف خونه داریشون کم می کنند به خاطر مسائل کاری. زن و مرد هردو وظیفه دارند برای تامین مخارج زندگی مشترک کار و تلاش کنند. اینها که این وظیفه زن نیست و... مال دوره ی بود که زنها رو توی خونه محبوس می کردند! الان زن می تونه کار کنه، درآمد داره، تحصیلات داره و.. این بهونه به گوش هیچ مردی نمی ره.
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آقای مهران کمک تو هزینه ی خونه واسه وقتی هست که در آمد مرد کافی نباشه چون در درجه اول این وظیفه ی مرده که مخارج خونه رو تامین کنه ولی در مورد مشکل نیلگون جون قضیه فرق داره چون شوهرش در آمد کافی و اضافی داره ولی کمتر ارز در آمدش خرج میکنه و در این موارد به نظر من اگر خانوم از در آمد خودش خرید خونه رو انجام بده (با وجود اینکه شوهرش توان تامین رو داره) مرد بد عادت میشه و منظورم از بد عادت شدن اینه که خساستش بیشتر میشه چون میدونه که آگه خرید نکنه خانومش خرید می کنه
من نمونش رو دیدم!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
خانم النای گرامی من ترجیح می دم در این طور موارد بحث نکنم. چون تجربه نشون داده احساس بر منطق تسلط کامل داره! در ایران فعلی خانمها تحصیل می کنند، درآمد دارند شغل دارند ولی هنوز انتظراات از وظایف سنتی 4-5 هزار سال پیش مردان سرجای خودش باقیه، مردان هم که همه ظالم!! فقط خواستم بدونم از چه زاویه ای می فرمایید. سپاسگزارم.
خانم نیلگون، این حساسیتها رو اگر همسرتون داشتند رابطه به جای دو ماه دو ساعت هم دوام نمی آورد. اینکه با وجود ضعفهای بسیاری که حتما شما هم دارید به ضعفهای شما اشاره نمی کند و خوبی ها شما رو می بینه وقتی ازش می پرسید هیچ نکته مثبتی محسوب نمی شه به نظرتون؟
شما ضعفی ندارید که انار خریدن یا نخریدن همسرتون توی چشمتون بزرگ اومده؟
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نیلگون
اگه بگم خندتون میگیره!
بهش گفتم سوسک ها رو به جای اینکه با دسمتال کاغذی بکشی! با دمپایی بکش!
داد زد که نمیشه تو حرف نزنی و نظر ندی و...!
جا پارک نشون دادم بازم یه جوری خاموشم کرد!
اینارو خیلی دوستانه و با آرامش گفته بودم.نه دستوری...
اینا جلوی پدر مادرم بودش که اونا هم خیلی تعجب کرده بودن از این بر خوردش
تو این حرکتش که واقعا بهم برخورده بود بهش فهموندم که اجازه نداره هرجوری که دلش میخواد با من رفتار کنه:101:.اگه صداش رو رو من بلند کنه منم بلدم بلند تر ازون کنم:D.گفتم عصبانی شدن و فریاد کشیدن کار آدمهای ضعیفه که چون حرفشون بی منطقه از این حربه استفاده میکنند:305:
تا حالا نشده شوهرم در مقابل تشکری که از خریدش کردم یا هدیه ای که گرفتم ازش بگه قابلت رو نداره!
شوهر خوبی داره.
منتها پدر و مادرش فرهنگی بودن!:311: دقیقن می دونم این یعنی چی! یعنی ندگی با دودوتا چهارتا ! این خساست نیست. فقط احتیاط و ترس از بی پولیه!
صبر داشته باش دختر جون. تازه اوله راهی. یه خورده مدل هاتون با هم فرق می کنه. سعی کن خودت رو بیشتر تطبیق بدی. درست میشه.
دختر خوب چرا تو هیچی شوهر داری بلد نیستی؟
چرا در مورد کشتن سوسک و این چیزای کوچیک بهش راهکار میدی؟ اونمن جلوی مامان و بابات؟!!! خوب معلومه که داد می زنه!
هیچ وقت بهش راهکار نده.
هیچ وقت بهش جای پارک نشون نده! :305:
چرا تو این چیزا رو نمی دونی؟!:163:
حداقل برو کتاب مردای مریخی زنان ونوسی رو بخون.
چرا انتظار داری بهت بگه قابل نداره؟ بجاش به ازای هر کار کوچیکی که انجام می ده ازش کلی تشکر کن. نگو از سر من زیاده ولی بگو که خیلی ازش ممنونی! بگو که یه کار خوب و باارزش انجام داده. تشویقش کن که خوشحالت کنه.
صبر داشته باش. درست میشه.
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
فقط ای کاش مشکلات خانومهای سایت رو یک نگاه بندازید تا قدردان برکتی باشید که خداوند به زندگیتون داده، که یک روز اگر گرفته بشه می بینید چی از زندگیتون کم شده.
این حساسیتها شاید همسرتون رو آزار بده ولی شما رو به مراتب بیشتر آزار خواهد داد. شما با هر مردی باشید یک بهانه ای برای حساس شدن به صورت ناخودگاه ونه عمدی پیدا خواهید کرد. من توی دوستان پسرم چنین کسی رو دیدم. ساعتها براشون وقت می ذاریم ولی آخرش مثلا سر اینکه دو ساعت از این 10 ساعت وقتش تلف شده چنان عصبی می شه که روزو بهت حروم می کنه.
خواهر گلم موضع نگیرید در برابر حرفهای من. فقط با چشمان باز نگاه کنید، به هر آنچه دارید!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehran21
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا...
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
منظورتون از بد عادت چیه؟ ایشون دارند از وظایف خونه داریشون کم می کنند به خاطر مسائل کاری. زن و مرد هردو وظیفه دارند برای تامین مخارج زندگی مشترک کار و تلاش کنند. اینها که این وظیفه زن نیست و... مال دوره ی بود که زنها رو توی خونه محبوس می کردند! الان زن می تونه کار کنه، درآمد داره، تحصیلات داره و.. این بهونه به گوش هیچ مردی نمی ره.
النا جات از این پیشنهاد خوشم اومد.حتما استفاده میکنم.
آقای مهران تو جواب سوالتون با پاسخ النا موافقم.
من هم پولم رو خرج زندگیمون میکنم.ولی نه برای خوراک و بعضی چیزها که وظیفه مرد هست.وقتی خرج خورد و خوراک میشه بعدا میگن تو که اصلا خرج نمیکنی .پس پولهاتو چیکار میکنی؟من ترجیح میدم لوازم منزل و لباس و...اینهارو بخرم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط she
شوهر خوبی داره.
منتها پدر و مادرش فرهنگی بودن!:311: دقیقن می دونم این یعنی چی! یعنی ندگی با دودوتا چهارتا ! این خساست نیست. فقط احتیاط و ترس از بی پولیه!
صبر داشته باش دختر جون. تازه اوله راهی. یه خورده مدل هاتون با هم فرق می کنه. سعی کن خودت رو بیشتر تطبیق بدی. درست میشه.
دختر خوب چرا تو هیچی شوهر داری بلد نیستی؟
چرا در مورد کشتن سوسک و این چیزای کوچیک بهش راهکار میدی؟ اونمن جلوی مامان و بابات؟!!! خوب معلومه که داد می زنه!
هیچ وقت بهش راهکار نده.
هیچ وقت بهش جای پارک نشون نده! :305:
چرا تو این چیزا رو نمی دونی؟!:163:
حداقل برو کتاب مردای مریخی زنان ونوسی رو بخون.
چرا انتظار داری بهت بگه قابل نداره؟ بجاش به ازای هر کار کوچیکی که انجام می ده ازش کلی تشکر کن. نگو از سر من زیاده ولی بگو که خیلی ازش ممنونی! بگو که یه کار خوب و باارزش انجام داده. تشویقش کن که خوشحالت کنه.
صبر داشته باش. درست میشه.
با جا پارک موافقم.ولی نمیتونم وقتی کاری رو اشتباه انجام میده هیچ چی نگم.
آدم باید منطق داشته باشه.همه چیز رو همگان دانند.باید به نظر من هم گوش بده.اگه خوشش نیومد بگه قبول نمیکنم.نه اینکه از همون اولش جبهه بگیره که آخه...
تازه من هم این کتاب رو خوندم هم چند تا کتاب دیگه.و خیلی رعایت میکنم.واسه همینه نمیتونه از رفتارم زیاد ایراد بگیره.فقط گاهی میگه که خیلی زود ناراحت میشی!
اینو راست میگه.من وقتی کسی باهام رفتار درستی نداشته باشه ازش دلگیر میشم.ولی خوب بعد از یه مدت یادم میره...
پیش پدر مادرم شاید راهکار دادم.ولی همیشه ازش تعریف کردم و بزرگش کردم...
حالا دوستان من برای بهبود روابطمون یه کاری کردم.
چند روز بود خیلی سر سنگین شده بودم باهاش.واقعا خسته بودم از رفتاراش...
دیروز صبح قرار بود برا 4 روز بره ماموریت.خوشحال بودم که میخوام تنها باشم.
ولی دلم براش میسوخت.یه نامه کوتاه نوشتم براش .خواستم سعی کنه منو درک کنه و...و سخنرانی های دکتر فرهنگ رو به همراه نامه و یک هدفون گذاشتم تو چمدونش و ازش خواستم برا اینکه فاصله مون بیشتر از این نشه حتما به اونها گوش بده.
من خودم خیلی قبول دارم حرفهای دکتر فرهنگ رو...
قول داده حتما گوش بده ...:310:
حالا نتیجه رو بهتون میگم::310: