فقط احتمال رودرنظرگرفتم
سعی میکنم دربارش فکرنکنم
هرچندبازم برام سواله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
فقط احتمال رودرنظرگرفتم
سعی میکنم دربارش فکرنکنم
هرچندبازم برام سواله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بنظرتون دیوونه شدم هرچنددقیقه یه باربه گوشیم نگاه میکنم
تامیخوام فراموشش کنم بازیه چیزی مانع میشه
سلام
دیروزبهم پیام دادوازم خواهش کردتایه سوالی روبپرسه ومن هم پیام دادم که خواهش میکنم بپرسید
ولی دیگه هیچی بهم نگفتند
این رفتارایعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
چرااینکاررارومیکنه؟؟؟؟
چراهمش میخوادکاری کنه که من بهش فکرکنم؟؟؟؟؟
چرامیخوادبااحساساتم بازی کنه؟؟؟؟؟؟
چرااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟
شاید خواسته ببینه امکان ارتباط مجدد هست؟یا واقعن سوال داشته. ما که تو فکر و دلش ننیستیم.
ممنون اقای فرهنگ 27
اگه من میدونستم توفکرودلش چی میگذره هیچ وقت ازاعضای تالارکمک نمیخواستم
دوست گرامی ایشون داره راه هارو بدست آوردن شما امتحان میکنه و این برای افت داره تو ذهنت راجع به همچین آدمی سوال پیش بیاد و اذیتت کنه، حدس میزنم این آدم فقط داره وقتای بیکاریش شمارو دست میندازه خواهش میکنم اگه یک دفعه دیگه پیام داد یا زنگ زد شما با یک جواب دندون شکن از خودتون دورش کنید(اصلا طوری برخورد نکن که فکر کنه شما تشنه توجه اونی، خدارو فراموش نکن واسه یه آدمه.....
درواقع مشکل اصلی من اینه که چرامیخوادوابسته شم
وقتی هم ازایشون سوال میکردم یامیگفتم نمیخوام وابسته شم میگفتندمگه وابستگی که بیشترمیشه چه مشکلی پیش میاد؟این که خوبه
درحالیکه من ازوابستگی خوشم نمیادوراه عقل رومی بنده وفقط تحت فرمان احساس قرارمیگیری
احساست بگه برومیری نرونمیری
زنگ بزن زنگ میزنی والی اخر
یک مثل خوبی رو از یک خانم شنیدم که میگفت مثل هلو باشید. نرم و شیرین اما با هسته سخت که اگر کسی خواست "گاز" بزنه دندونهاش بشکنه! اما بعضی ها برعکس اند. طاهر سفت و سختی دارند اما با یک فشار میشکنند و باطن آسیب پذیر خودشون رو نشون می دن.
خانمی! انقدر خاطراتشو شخم نزن. هیچی گیرت نمیاد. شخم زده هاش چیزی پیدا نکردند که تو پیدا کنی. کلا وقتی مردی رفتارش پیچیده میشه یعنی مطمئن نیست. یعنی نمی خواد. یعنی داره بازی می ده و ...این وظیفه تو نیست مطمئنش کنی وظیفه تو نیست مجبورش کنی بخواد و وظیفه تو نیست کاری کنی جدی بشه! بکش کنار... جواب نداد؟ به جهنم! هر کی مرتبه اش رو خودش با رفتارش تعیین می کنه تو چرا به خودت بگیری؟ اون هر دلیلی برای اینکارش داشته باشه شما باید الان همون هسته سخت باشی تا حساب کار دستش بیاد. نمی خواد؟ نخواد! مگه سرنوشت تو دست اونه؟ انقدر منتظرش نباش. زندگی عادیتو بکن. اسمس هم داد بگو شما هر حرفی دارید از طریق خانواده به اطلاع برسونید. من حرفی با شما ندارم. مطمئن باش بخوادم باهات حرف بزنه حرف سروسامون داری نمیگه که بدردت بخوره بیشتر گیجت می کنه پس بکشی کنار به نفعته. واسه سلامت روان خودت میگم.
میدونیدوقتی پیام میده میگه ازم خسته یادلسردشدی که میخوای قطع رابطه کنی والادلیلی نداره تنهام بذاری
وقتی بهش میگم که نمیخوام وابسته شم میگه مگه اشکالی داره روزبه روزوابسته ترشیم این به نفع هردومونه
درحالیکه من نفعی نمیبینم
چرابایدوابسته شیم ؟
چراخانوادش به ظاهرمشکلی ندارندولی برای رسمی کردن امروزفردامیکنند؟
مدام حرف ازناامیدی میزنه
یه روزهم بهم گفت اگه خدابدش نمیومدخودکشی میکردم ازدست این زندگی خلاص میشدم من که ارزوی زیادی نداشتم ازدست همه دلگیرم
ایناهستندکه نمیذارندمدام فکرمومشغول میکنندکه چه مشکلی وجودداشت والامن هم میدونم نبایددرباره گذشته موشکافی کنم ولی یه عادت بدی که دارم وقتی سوالی به ذهنم میرسه ونمیتونم جوابش روپیداکنم روزوشبم همون سوال واین که چرااینطوری شد؟چرااونطوری شد؟خیلی خسته میشم
پرخاشگرمیشم
حوصله هیچی روندارم
ولی اگه جوابی پیداکنم ارامترمیشم
بدنبال این نیستم که یه رابطه بی سروته داشته باشم به دنبال جواب سوالامم از رابطه ای که پایانی نداره متنفرم چیزی جزشکست نداره وبه توصیه شمادوستان هم عمل میکنم تاامروزکه عمل کردم بعدازاین هم انشالله عمل خواهم کرد
دوست عزیز فقط باید دیگه جوابشو ندی و نبینیش که یادت بره اصلا خطت رو عوض کن و خودتو با کارهای دیگه مشغول کن مثل مطالعه ، برو پیش دوستات سعی کن زیاد تنها نباشی و ...... تا کاملا فراموشش کنی ،