صبا حرفاش طلاست! (ما ایرانیم واسه ما یک خواهری بکن پا پیش بذار :311: )
به نظر من هم این روشهایی که گفته رو پیش بگیر.
نمایش نسخه قابل چاپ
صبا حرفاش طلاست! (ما ایرانیم واسه ما یک خواهری بکن پا پیش بذار :311: )
به نظر من هم این روشهایی که گفته رو پیش بگیر.
سلام شب شکن عزیز
فک کنم بازگو کردن تجربه شخصی من بهت کمک کنه
من تو وضعیتی مشابه با این چیزی که دختر مورد علاقتون توش قرار گرفته هستم
یکی از هم دانشگاهیام که چند سال ورودیه بالاتر از من بوده و توی فیسبوک دوست مشترک باهاش داشتم مثل شما از رو عکس پروفایلم به من علاقه پیدا کرده بود در واقع طبق گفته خودش سالی که از دانشگاه فارغ التحصیل شده من تازه وارد دانشگاه شدم از طریق همون دوست مشترک به من ابراز علاقه کرد. منم وقتی متوجه این علاقه شدم رفتم و عکسای پروفایلشو دیدم و البته تحت تاثیر چرب زبونی بسیار زیادش بهش تعلق خاطر پیدا کردم اما بذار بهت بگم چنتا موردی که واقعا آزار میده من رو
اول اینکه دائم احساس میکنم در آن واحد همزمان با من داره به دخترای زیادی ابراز علاقه میکنه یا حتی یه مدت فکر میکردم اون پروفایل فیک هست و یکی داره از این طریق به قول معروف آمارمو در میاره چون برام خیلی خیلی خیلی عجیب بود کسی ندیده عاشق و واله ی عکس پروفایل کسی بشه با وجودیکه تمام عکس اعضای خانوادشو به من نشون داده ته دلم یه حس عدم اطمینان خیلی زیادی بهش دارم.حتی اینکه این پیج خودش نیست و عکسای کس دیگه ای رو کش رفته.!!م. من تا بحال با هیچ کسی غیر خواستگار رسمی تحت نظر خانوادم بیرون نرفتم اما ایشون اصرار فراوون دارن منو بیرون ببینن.همیشه یه حس بدبینی بهم میگه که شاید این آقا قصدی غیر اون چیزی داره که میگه.خودش میگه برای آشنایی ازدواج ولی ته دل من قرص نیست .میدونید خاصیت دنیای مجازی همینه.نمیشه بهش اطمینان کرد. دخترای مثبت -به قول بعضیا!- مثل من ، خیلی براشون سخته اعتماد کردن به آدمهای مجازی.
میدونید چجوری به اطمینان قلبی میرسیدم؟ در این صورت که ایشون قبل از اینکه تو فیسبوک بهم علاقش رو عنوان کنه جایی بدون اطلاع قبلی من رو ملاقات میکرد. اینکار هم باعث میشد من اونو ببینم هم اینکه حتی اگه نمیدیدمش میتونستم به این حرفش دلمو خوش کنم که من رو یه بار تو عالم واقعی دیده و بعدا لازم نیست این حرفو ازش بشنوم که خوش عکسمو و با عکسام فرق دارم.اینو من میگم که کلی اعتماد بنفسمم خوبه اما دلم نمیخواد سر قراری حاضر بشم که آیا شاه داماد منو بپسنده یا نپسنده!! اگه واقعا فکر و ذهنتو مشغول کرده و البته ارزششم داره سعی کن پلی رو پیدا کنی که از دنیای مجازیش به دنیای واقعیش برسی.
با تشکر از نظرات دوستان. خانم جوانه نظر شما در مورد فرهنگ آدمها و غربی شدن یا نشدنش محترم اما این فقط دیدگاه شماست و لزوماً درست نیست. من فرهنگم از همون زمان که ایران بودم هم شاخصه های ایرانی داشت و هم غربی و خیلی از دوستانی هم که می شناسم اینجوری بودند و نه با 3 سال بلکه 50 سال دیگه هم همین خواهم موند و کسی که ثبات شخصیت داشته باشه مثل خمیر نمی مونه که تو هر ظرفی نشست شکل همون ظرف رو بگیره.
ممنون از نظر شما خانم یا آقای Serok ... خب البته ظاهر ایشون انگیزه ی اصلی آشناییه. من کلاً چند وقته قصد ازدواج دارم و فقط دنبال فرد مورد نظر برای این هدف هستم. نمی دونم نوشتن ملاک هام باعث خسته کننده شدن این پست می شه یا نه ولی امیدوارم حوصله ی کسی رو سر نبره. ملاک های اصلی مد نظرم اینه که خانواده ی فهمیده ای داشته باشه. خودش درکش بالا باشه و گذشت داشته باشه.
قابلیت گفتگو راجع به مسائل رو داشته باشه و مهارت کلامی در گفتن نظراتش و حل مشکلاتش داشته باشه. مهربون و خوش برخورد باشه. برای زندگیش مایه بذاره. به همسرش به دید جزئی از خودش نگاه کنه نه یک غریبه که به خاطر قرار دادی مثل ازدواج کنار هم قرار گرفتن. توقعاتش معقول و بر اساس واقعیات و امکانات موجود باشه. مادی نباشه. اهل ایراد گرفتن های بی دلیل نباشه. رمانتیک باشه و از لحاظ جنسی گرم باشه. اهل پیشرفت باشه و مایل به یادگرفتن مسائل جدید در زندگی باشه. به من و خانواده ام احترام بذاره.
زبانش نرم و ملایم باشه و مودب باشه. مغرور و از خود راضی نباشه. ذات سالمی داشته باشه و به وفاداری در زندگی مشترک کاملاً باور داشته باشه و انسان اخلاق محور و درستکاری باشه. اینا به طور خلاصه به ذهنم می رسه راجع به معیارهام اما خب مسلمه که فقط با گفتگو و شروع فرایند آشنائیست که می شه داشتن یا نداشتن نسبی این معیار ها رو بررسی کرد. بعدش هم من مثل شما واقفم که صورت ظاهر همه چیز نیست اما من همیشه روشم این هست و خواهد بود که به کسی نزدیک می شم که اول ظاهرش برام جذاب باشه بعد اخلاق و شخصیتش رو مورد شناخت قرار می دم و برام پیش نیومده که بخوام به کسی که کشش خاصی ندارم نزدیک بشم و بشناسمش به امید اینکه بهش علاقمند می شم. درست یا غلط این روشی که با شخصیت من سازگار تره.
خانم فائزه مهاجر من که تصمیم نداشتم و ندارم نرگس رو به عنوان راه ارتباطی حذف کنم. سایر دوستان توصیه می کنند که به نرگس خانم حرفی نزنم وگرنه به فکر خودم رسیده بود که بد نیست از نرگس بخوام با دوستش حرف بزنه اما خب خواستم ریسک هاش رو با شما دوستان بررسی کنم و ببینم که آیا راه درستیه یا نه. از اون روز هم که اولین پیغام کوتاه رو دادم هیچ پیغام دیگری برای این خانم نداده ام و دوست دارم با مشورت شما راهی رو که احیاناً مناسب تره برگزینم. شما فکر می کنید بهتره از نرگس کمک بگیرم؟
خانم صبا از نظر شما هم تشکر می کنم. مادرم که اصلاً اهل اینترنت نیست با اینکه آدم به نسبت به روزیه. دختر خالم هم متاسفانه همینطور و تاجایی که یادمه و می دونم استفاده ش از اینترنت محدوده و کلاً فیلتر شکن اصلاً نسب نکرده که بخواد سایت هایی مثل فیس بوک که تو ایران فیلتر شده رو باز کنه. اینه که ارتباطش با اون خانم از طریق فیس بوک منتفیه. اسم اون خانم و دانشگاهش و رشته ش رو می دونم. اتفاقاً هم رشته ی دختر خالمه :) . ما تهرانی هستیم اما بدشانسی اینه که این خانم مال یک شهر دیگه هستند که زیاد به تهران نزدیک نیست. یعنی راحت نیست کسی رو بفرسی دانشگاهش یا شهرش تا آمارش رو در بیاره.
آقا مهران ممنون از نظرت. همونطور که خودت می دونی و دوستات هم بهت گفتند انتخاب در خارج از کشور محدوده و شاید هم طبیعتاً باید اینطور باشه. چون گزینه ها کمتره و هر چقدر تنوع گزینه ها کمتر باشه شانس برخورد با کسی که به معیارهای شما نزدیک تر باشه پایین تر میاد.
خانم نگار مرسی. نظر شما که تجربه ی مشابهی رو در جایگاه اون خانم دارید خیلی مفید و قابل استفاده ست برای من. در مورد حرفهایی که زدید. آیا ضمانتی هست کسی که باهاش در بیرون آشنا می شید همزمان با افراد دیگه نباشه ؟ به نظر من دلیل نداره که حتماً چون من نوعی به فردی پیغام می دم به افراد دیگه هم می دم. راستش من اگر جای شما خانم ها بودم یک روزه می تونستم تشخیص بدم که قصد پسری که به من نزدیک می شه چیه و آیا اهل سوء استفاده ست و یا قصد ازدواج و تشکیل خانواده داره.
با چند تا سئوال و قرار دادن پسر در موقعیت تصمیم گیری راحت می شه به این مسائل رسید. در ضمن یکبار به اندازه ی 5 ثانیه اگر از طرفتون تقاضای وب کم کنید راحت می تونید تشخیص بدین اون پروفایل fake هست با نه. راه حل برای مسائل و دغدغه هایی که نوشتید هست. تقاضای اون آقا هم برای دیدن شما چیز عجیبی نبود. می تونستید بهشون بگید با یکی از اعضای خانواده و یا دوست مورد اعتمادتون هستید و عکس العمل اون آقا رو می دیدید بعدش. اگر قصدش خوب بوده باشه نه تنها بدش نمیاد استقبال هم می کنه. من مشکلم با بعضی از خانمها این نیست که چرا اولش اعتماد نمی کنند.
مشکل من اینه که چرا نمی خوان اجازه بدن که پسر اعتماد اون ها رو جلب کنه؟ خب مسلمه که وقتی طرف رو نشناسید اعتمادی هم نیست اما آیا باید تا ابد اینطوری باشه؟ حتی اگر همه جوره حاضر باشه نیت واقعی و قصدش رو به شما نشون بده؟ باور کنید فهمیدن قصد یک پسر از آشنایی سخت نیست. با چند تا درخواست ساده ازش می تونید متوجه بشید. من تمام مشکلم اینه که ایران نیستم پس کسی(ایرانی) رو جایی نمی تونم ببینم که بخواد بطور عادی بهم اعتماد کنه.
من دنبال راهی هستم که اعتماد یک خانم خاص رو که دسترسی نزدیک بهش ندارم رو از طریق نت بدست بیارم و وارد فرایند خواستگاری بشم. بدش هم وقتی من عکس های مختلف کسی رو بپسندم یعنی پسندیدمش و اون خانم نباید دلهره داشته باشه که بعد از دیدن از نزدیک می پسندمش یا نه. من هم اتفاقاً دنبال پلی هستم که از دنیای مجازی به واقعی برسم اما می خوام با مشورت شما و تفکر خودم ببینم بهترین راه رسیدن به یا ساختن این پل چیه. چیزی که مسلمه اینه که این خانم باید اجازه بده و بخواد که من و خانواده ام بهش دسترسی پیدا کنیم تا من بتونم از براش از مجازی به واقعی تبدیل بشم. باز هم اگر نظراتی باشه خوشحال می شم بخونم.
سلام مجدد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط شب شکن
بله حتما.چرا بیخود واسه خودتون مسئله سازی میکنید؟به نظر میاد انسان معقولی باشید پس چرا حاشیه سازی و به اصطلاح چرخاندن لقمه دور سرتون؟؟؟
فکر میکنید اگر نرگس متوجه شه که واسطه بوده اما بی خبر این بدتر نیست؟؟
یک بار دیگه مختصر از نحوه ارتباطتون با نرگس بگید!!
آخرین بار که تماس گرفتید؟هر نوع تماسی؟حتی یه pm کوچیک!تماس تلفنی هم داشتید؟
چه رفتاری رو پیش بینی میکنید؟
من پارسال تو یک سایت همسریابی به مدت کوتاهی عضو شدم. بعد این خانم نرگس لطف کرد پیغام داد و چت بینمون پیش اومد. از اونجا که هم رشته بودیم و در یک مقطع کوتاهی براش گرفتاری پیش اومد یک کار دانشگاهیش رو که خیلی براش مهم بود برای نمره گرفتن من عهده دار شدم و انجام دادم و ایمیل کردم و خوشبختانه نمره ی خیلی خوبی هم گرفت. بعد چند بار چت هایی با فاصله ی زمانی طولانی از هم صورت گرفت.
هیچ وقت حرفی نزدم که قصد ازدواج با ایشون رو دارم. خانم نرگس هم بهم لطف داشت و می گفت که پسر خوبیم و فکر می کنم مایل بود با من بیشتر آشنا بشه و از اونجا که علاقه ی خاصی که برای ازدواج و خواستگاری لازمه شکل نگرفت من هم چیزی عنوان نکردم و نرگس هم دختر عاقلیه و فهمید که دوستیمون در حد یک دوست ساده ست و اینطوره که هر از گاهی اگر نیازی به کمک درسی من داشت کمکش کنم. همین. ماههاست چت نکردیم. فقط تو فیس بوک استتوسی اگر بوده لایک کردیم برای هم. در همین حد. نرگس فقط همون اوایل بکبار به من زنگ زد چون می خواست اون پروژه ی درسی رو بهتر توضیح بده تا بهتر بتونم کمکش کنم. فقط همین یکبار. دوستی من با ایشون خیلی ساده و در چارچوب بوده و هیچ حرف عاطفی و جنسی هم خوشبختانه در کار نبوده.
نرگس به نظرم دختر خوش ذاتیه ولی آدم نمی تونه پیش بینی کنه عکس العمل ها رو. بهم گفته خودش رو مدیون من می دونه برای اون کمکی که کردم. هر چند از نظر خودم آنچنان بزرگ هم نبود. اما به هر حال چون یه بار براش کاری کردم تقریباً می تونم به خودم اجازه بدم که ازش درخواستی داشته باشم. ولی نمی دونم آیا انسان حسودیه؟ آیا براش قابل درک و هضمه که من کسی غیر از اون رو بپسندم؟ چون اگر آدم معقول باشه این مسئله براش قابل درکه و مشکلی باهاش نداره.
نظر دوستان چیه؟ به نرگس بگم که با اون خانم صحبت کنه و یا خودم مستقیم با اون خانوم برای ایجاد ارتباط اقدام کنم؟
با صحبتهای شما بهترین راه نرگس خانمه . فقط کافیه یه پیام واسش بزارید خیلی محترمانه موضوعو واسش توضیح بدید مختصرا بخواید این لطفو درحقتون بکنه.
این نظر منه
منتظر راهنمایی دوستان باشید
راستش من فکر می کنم سعی کنین از طریق دانشگاهش باهاش ارتباط برقرار کنین
معمولا اونا همکاری می کنن
یه بار یه آقایی که خواستگار من بود اما مال دانشگاه من نبود به مادرش گفته بود زنگ بزنن دانشگاه و اطلاعات منو بگیرن اونام بدون اینکه حتی من بدونم اسم خوابگاه و تلفن خوابگاه و همه چیزو بهشون داده بودن و مادرش به خوابگاهمون زنگ زدن و با خودم صحبت کردن
حالا شماهم می تونین از مادرتون بخواین زنگ بزنن به دفتر دانشکده و بخوان که تلفن تماسی از خانواده ایشون بهشون بدن
احتمالا مادرتون می تونن اعتماد اونا رو جلب کنن که بدن
راستش چون این نرگس خانم خودش احتمالا نظر مثبتی به شما داشته به نظر من مطرح کردن با ایشون ریسک بالایی داره
مرسی از نظرتون. برایند نظرات در مورد کمک گرفتن از نرگس کمی متضاده. غیر از خانم خانم فائزه مهاجر بقیه نظرشون اینه که از نرگس کمک نگیرم. خانم صابره من فکر کنم ایشون فارغ التحصیل شدن الان. سنشون هم می خوره که درسشون تموم شده باشه. 26 سالشونه. طبق گفته ی شما یعنی مادر من زنگ بزنه اون دانشگاه بگه شماره تلفن یا آدرس خانم فلانی رو می خوام بهش می دن؟ البته می تونه بهونه بیاره بگه ما از آشناهاشونیم یا چیزای دیگه. اگر بدن که خوبه. اینجوری خیلی بهتره.
سلام
شما خودتون رو بگذاريد جاي نرگس خانم. توي يه سايت همسريابي پيش قدم شده و باب آشنايي رو با شما باز كرده (100% قصدشون ازدواج بوده) و اينكه رابطشون را با شما قطع نكردن يعني هنوز اميد دارن
بعد شما برين بهشون پيام بدين اونم بعد از مدت ها (با وجود شناخت خيلي كمي كه از شخصيتشون دارين) كه از دوستتون خوشم اومده و يه كاري واسم بكن. حتي اگه كاري هم براتون بكنه و حسود نباشه و چوب لاي چرختون نگذاره ولي شخصيت و غرورش لــــــــــــــــــــــه ميشه.
در مرود دانشگاه هم من تجربه ش رو دارم زنگ زديم يه دانشگاه راه دور و كل پرونده آموزشي و ... طرف رو واسمون شرح دادن تازه گفتن اگه خواستين بگين با حراست هم هماهنگ كنيم بقيه اطلاعات رو بهتون بديم. نيم ساعت هم طول نكشيد. اون طرف هم چند سال قبلش اخراج شده بود:311::163: و ما روحمونم خبر نداشت.
به مادرتون يا دختر خاله تون بگين زنگ بزنن تازه يه تحقيق اوليه هم ميشه و اطلاعات بيشتري ازشون بدست ميارين.
فقط تو تماس تلفني بايد گفته بشه براي امر خير هست و براي جلب اعتماد شماره خونتون رو هم بدن و البته خودشون رو هم كامل معرفي كنند.
شماره منزلشون كافيه. بعد از تماس مادرتون خودشون اگه صلاح دونستن آدرس رو ميدن
نه مادرتون بگن که برا امر خیر می خوایم معمولا همکاری می کنن
منم با صبا کاملا موافقم
معمولا وقتی بدونن واسه ازدواجه به خصوص مادر و بزرگتری که تماس بگیرن همکاری می کنن و اطلاعاتو می دن
اینطوری بهتره
خیلیم رسمی تر و آبرومندانه تر پیش می ره تا بخواین خودتون شروع کنین باهاش رابطه برقرار کنین
من اگر خودم بودم که اینو ترجیح می دادم تا اینکه یکی حالا به هر طریقی که باشه سعی کنه باهام تو اینترنت یا چت رابطه برقرار کنه
بعدم مادرتون می تونن باهاشون تماس بگیرن و خیلی راحت شرایط شما رو براشون می گن و همه چی مشخص می شه