RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
هاجس جان خيلي متاسفم.
كاري با رفتارهاي اشتباه قبلت ندارم ولي حالا كه خانه را ترك كردي به قول دوستان تا سراغت نيومده به خانه برنگردد. نه تلفني، نه صحبتي، حتي اگه مي تونستي به بهانه امتحاناتت چند هفته ايي يا يكي دوماهي از محل كارت مرخصي بگيري خيلي خوب بود. توي اين مدت هم مي تونستي با نديدنش بهتر فكر كني و بدون اينكه احساساتي شي دو دوتا چهارتا كني و تصميم درست بگيري و هم او تو را نمي ديد و معلوم مي شد دلتنگت مي شه يا نه كلا بي خيال شده و هم اينجوري توي ديد همكارها و توي تير رس سوالاتشون قرار نمي گرفتي.
توي اين مدت هم سرت رو با درس خوندن و يك مسافرت گرم كني تا روحيه ات را به دست بياوري و تصميم درست بگيري.
اميدوارم تصميم درستي بگيري:72:
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
ضمن تاييد حرفهاي نگار عزيز، هاجس جان خودت ميدوني كه نبايد خونه رو ترك ميكردي، همه ي ما اگر دركت هم نكنيم ميدونيم كه زندگي بدون عشق، مهر و محبت و صداقت چقدر سخته، قانون هم اينو ميگه، بايد ميموندي و همون جا تكليفت مشخص ميشد يا اينوري ميشدي يا اونوري
بهرحال بـه هيـچ وجـه شما تقاضاي طلاق نده، شما كه نميخواي طلاق بگيري اگر همسرت ميخواد،خودش اقدام كنه، به نظرم ايشون با اين تحقيرها ميخواد جونتو به لب بياره كه تو تقاضا بدي
در عجبم شما كه اينقدر مياي اينجا و دنباله مشاوره و راهكاري چرا حضوري نميري (اگر شهر خودتون هم نيست شهرهاي مجاور يا بزرگتر) مشاوره بگيري براي نجات زندگيت!؟!
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
سلام هاجس جان
اول از همه سوالی که تو ذهنم هست رو بگم . تو هی قهر می کنی میری خونه مادرت نمی گن چرا هی قهر می کنی؟ نمی گن برو پا زندگیت ؟ هیچی نمی گن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هاجس نگار حرفخوبی زد . من که نظرم اینه که نباید خونه رو ترک می کردی ای کاش قبل ترک خونه بیایی و اینجا بگی که می خواهی بری نه اینکه وقتی رفتی .نمی دونمچرا اما تو همون حرف هایی هم که شوهرت بهت زد من باز نشانه هایی از عشق دیدم . مطمئنم شوهرت دوستت داره .
اما حالا که رفتی پس برنگرد و یه یک هفته مرخصی بگیر . چون اگه می خواهی بفهمی اون نگرانت میشه یا نه راهش همینه . اون هر روز تو رو می بینه و خیالش از بابتت راحت میشه . پس 1 هفته نرو ببین عکس العملش چیه !
و مخفیانه هم مرخصی بگیر .
هاجس بازم می گم مرد هاغرور دارند . تو غرورش رو له کردی . دیدی وقتی اومد باهات حرف بزنه دوباره اسم عمه اش رو اورد در حالیکه تو جدیدا به عمه اش گیر ندادی . این نشون می ده که اون هنوز پی اون قضیه رو داره . هنوز از اون جا ناراحته . وقتی می بینه بهش بی محلی می کنی فکر می کنه که بریدی می خواهی بری اون هم راحتت کرد گفت برو .خواست پیش قدم قطع رابطه باشه که نگی تو کم اوردی . هاجس احساس می کنم تو از راهکار های مدیریت زندگی استفاده نیم کنی.
ایشالله خیره
اما هاجس من نظرم در مورد طلاق مثله بعضی از دوستان نیست . ازدواج دوم همیشه بدتر از ازدواج اوله چون اونجا دیگه راه برگشت نیست حتی اگه بزنتت. باید بسوزی و بسازی . پس سعیت رو بکن همین زندگی رو درست کنی . چون عشق تو هر دوتون یم بینم این رو می گم
یادته اوائل به شوهرت بابت عمه اش گیر می دادی . چقدر بهت می گفت بابا من تو رو دوست دارم . بیا و بیخیال عمه ما شو . هزار تا دلیل واسط اورد . اما کوتاه نیومدی پای همه رو کشیدی وسط غرورش رو له کردی . اون هم دید دلیل اوردن و ابراز دوست داشتن فایده نداره این راه رو انتخاب کرد . اما مطمئنم هنوز از ته دل دوستت داره
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
عزیزم برات دعا میکنم با خوندن تاپیکات ناراحت شدم. با نظر ملکه موافقم
ایشالا هر چی به صلاحته برات اتفاق بیفته. :72:
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
هاجس عزیزم من واقعا متاسفم.باور کن غم بزرگی به دلم نشست وقتی دیدم به درهای بسته زیادی برخورد کردی...خودم انقد داغونم که برات راهکاری ندارم...فقط یه چیزی ازت میخوام مراقب خودت باش...همه ما فقط یبار فرصت زندگی داریم...معلومه که تمام تلاشتو کردی تا زندگیتو بسازی...شاید بعد از همه این مشکلات خیر بزرگی تو راهه.من با نظر ساره جوم مخالفم...زنانی رو میشناسم که ازدواج دوم موفقی دارن.تازه قرار نیست همه چی به ازدواج ختم بشه..گاهی تنهایی خیلی بهتر از زندگی با فرد نامناسبه...خودتو دوست داشته باش...یکاری کن چند سال بعد شرمنده خودت نشی و نگی که انقدر به شوهرم فکر کردم که هاجس رو به کلی فراموش کردم.امیدوارم تو امتحاناتت موفق بشی..عزیزم تو حتی اگه جدا هم بشی بازم میتونی سربلند باشی...نگران حرف کسی نباش آدمهای بیکار همیشه حرف واسه گفتن پیذا میکنن چه جدا شی یا بمونی.....فقط به اون چه که صلاحنه فکر کن......آرزوی آرامش دارم برات خواهر خوبم
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
عزیزم این تغییر رفتارت و اینکه دیگه به عمه اش گیر نمی دادی باعث شده بود که همسرت هم شک کنه که این تغییرات برای چی هست. پس سعی کرده بفهمه پست این تغییرات چی هست و اینطوری خواسته امتحانت کنه که متاسفانه خیلی زود جا خالی کردی. ای کاش اصلا به روی خودت نمی اوردی که چیزی شنیدی و به روندت ادامه میدادی.
الانم بهتره سعی کنی آرامشت رو حفظ کنی و به احساسات تحریک شدت یک ایست بدی. صبر کن ببین همسرت خودش چی کار می کنه. هیچ اقدامی برای طلاق نکن. چون شما که خواستار طلاق نبودی.
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
چجوری میتونم یه تاپیک جدید بزنم؟؟
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
سلام ممنونم از همدرديتون
واقعا وقتي اينجا ميام غمم رو فراموش ميكنم
من با اينكه بعضي از دوستان گفتن كه شوهرم عاشقمه يا داره امتحانم ميكنه مخالفم
چقدر امتحان ؟ يعني نبايد به اين فكر كنه كه ممكنه من يه زماني از دست اين امتحان شدن به ستوه بيام مث الان
اگه واقعا عاشقم بود و دوستم داشت هيچوقت هيچوقت با روح و روانم بازي نميكرد مخصوصا الان كه ميدونه امتحان دارم و چقدر به ارامش فكري نياز دارم
حتي با اينكه قبلا خيلي كم پيش ميومد كه بياد دور و ور اتاق من الان مدام تو اتاق همكارمه كه چسبيده به اتاق ماست و واسه اينكه با اعصاب من بازي كنه مياد ميشينه و ميگه و ميخنده كه يعني من عين خيالمم نيست
البته منم تو محيط كار خودم رو ريلكس نشون ميدم و اصلا نميذارم ناراحتي تو چهره م مشخص بشه
ديشبم با پدر و مادرم صحبت كردم و اونام صددرصد موافق طلاقن و ميگفتن كه با همسرم اينده اي ندارم
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
نقل قول:
اما هاجس من نظرم در مورد طلاق مثله بعضی از دوستان نیست . ازدواج دوم همیشه بدتر از ازدواج اوله چون اونجا دیگه راه برگشت نیست حتی اگه بزنتت. باید بسوزی و بسازی .
کی همچین حرفی زده
دوست عزیز ممکنه حالا شما شانس اوردی و یه شوهر خوب نصیبتون شده
مگه چندبار ازدواج کردین و جدا شدین و سابقه ازدواج دوم دارید که این آمار رو میدید؟؟؟
نقل قول:
ازدواج دوم همیشه بدتر از ازدواج اوله
!!!!!
لطفا فکر خیلی از اعضایی که در این تالار هستند و ازدواج قبلیشون واقعا زجر آور بوده و حالا میخوان ازدواج مجدد کنند رو بکنید
و ندونسته حکم صادر نکنید
نقل قول:
چون اونجا دیگه راه برگشت نیست حتی اگه بزنتت.
کی همچین حرفی رو زده؟؟؟؟!!!
چرا باید انقددددددددددددددددر خودمونو خواروخفیف و ذلیل شوهر داشتن کنیم که شوهر به خودش حق بده هربلایی میخواد سر زنش بیاره که مبادا زن بی شوهر بمونه؟؟
تا اونجا که طرف مقابل شعور و درک و فهم داره آدم باید پای زندگیش بمونه و اونو بسازه
ولی وقتی طرف مقابل کلا تیشه گرفته که بزنه ریشه زندگیو به هر قیمتی شده نابود کنه ،دیگه جای موندن نیست و باید عطاش رو به لقاش بخشید
وگرنه بعد از مدتی حتی ممکنه آدم جونشم از دست بده
بغیر از اینکه تمام روحو روانشم در اون زندگی از دست داده
لطفا در ارسال پستهاتون دقت بیشتری کنید
اینجا خیلی آدمها با خیلی شرایط میاند
یاحق
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
هاجس جان
من اگه حرفی میزنم به خاطر اینکهتجربه مشابه شما داشتم . و وقتی تو همین امتحانی که می گن موفق شدم . زندگیم شده عین بهشتی که من افتادم وسطش . من نمی گم خودت رو فرامورش کن . اتفاقا قبلا هم گفتم اول رو خودت کار کن . به خودت بیا بدون که تو دارای هویتی جدا از هویت همسرت هستی و به قول ... انقدر تو حلق شوهرمون نباشیم . یادبگیر که عقل رو بیشتر از احساس بکار بگیری. بعد وارد مرحله بعد یعنی جلب اعتماد شوهرت شو . و غرور از بین رفته اش رو ترمیم کن . که اگردر این موارد بی اعتنایی کرد شما دوباره خودت یاد نره احساست جریحه دار نشه .
هاجس درسته بعضی ها می گن همه چیز ازدواج نیست . اما بچه ها این جاایرانه . گیر دادن خانواده به زن مطلقه بیشتره . چون خیلی کار هایی رو که زن مطلقه یم تونه بکنه دختر مجرد نمی تونه بکنه . اون وقت می بینی از یک قفس در اومدی افتادی تو قفس دیگه. دوباره سعی می کنی دست به دامن ازدواج شی . اما این دفعه خیلی سخت تره . این رو من نمی گم از اون هایی که طلاق گرفتن می گم . شاید تا در موقعیتش نباشه آدم نفهمه . دیدم به چشم خودم که یکی چون طرف شوهر دومش بود و بعد مدتی تمام طلاهاش رو دزدید و رفت انور آب بدون هیچ نامه ای و خانواده پسره به دختر نگاهم نمی کردند وقتی پسر به خاظر بی پولی برگشت چون نمی خواست مردم بگن دومین بار هم طلاق گرفت با همون مرد دوباره زندگی کرد و جالب مرد هر روز از روز قبل تر طلبکار تره
هاجس نمی گم پس به هر قیمتی پا ازدواجت باش اما برس به جایی که از ته قلبت حس کنی همه تلاشت رو کردی .
هاجس شوهرت دوستت داره . خیلی تاکید دارم چون از حرف هات این رو کاملا حس کردم . یه وقت هایی برای رسیدن به چیز های بهتر باید تلاش کرد نه شونه خالی کرد .
موفق باشید .
من فکر می کنم همه گفتنی ها رو بهت گفتم از تاپیک قبلت تا حالا اما دیگه خودت می دونی . حرف های دوستان هم هست استفاده کن .