RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
ببین عزیزم
اگر عقلانی نگاه کنی :
خواهی دید کسی که در دینداری بخواد کفو تو باشد طبیعی هست که مجرد بودنش تا این زمان اشتثنائی هست که باید شرایط خاصی بوده باشد . و این همانطور که گفتم اسثناء هست . اهل شرعیت اغلب زود ازدواج می کنند و استثناء هستند که دیر تر ازدواج کرده باشند و ......
پس کسی که قبلاً و به وقتش ازدواج کرده و همسرش یا فوت شده یا جدا شده و مقید هم هست و پرهیزگار مطمئن تر هست از خواستگار تا این سن مجرد مانده که یا به شکل دیگری نیازهایش را برطرف کرده یا سرکوب کرده و کلاً اگر شرایط استثنائی و خاصی برای دیر ازدواج کردنش نداشته باشد ، همین دیر ازدواج کردنش یک نشانه قابل بررسی در مورد افکار و روحیات و روند زندگی اوست .
یا این اوصاف در نگاه اولیه چنین موردی که برای شما پیش آمده نباید ناراحت کننده باشد و با دید منطقی اگر نگاه کنی می فهمی طبیعی هست که چنین موردهایی پیش بیاید . و مهم برای شما می شود بررسی دقیق مطابق معیارهایت و البته مهم هست که معیارهایت بنا به شناخت دقیق وضعیت خودت و احساسات و نیازهایت باشد و کمال گرایانه و ایده آل نگر نباشد .
خیلی راحت می توانی با کمک یک مشاور به شناخت بهتر خودت و او برسی و تصمیم درست بگیری .
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
من از خدا خواستم هر کی هست اگر هر 2 نفرمون نه فقط من، با هم خوشبخت میشیم اسباب ازدواجمون رو خودش فراهم کنه
خدا هم میگه از تو حرکت از من برکت ......
انتظار نداشته باشیم که خدا بدون اسباب به ما شناخت بدهد . باید تلاش کنی تا بفهمی که او و شما چنین که می خواهی هستید یا نه . توکل فعال باید داشت ،نه منفعلانه . پس به جای دغدغه ها زمان بده بیاد خواستگاری و بررسی اولیه را داشته باش و برای دقیق ترش وقت مشاوره بگیر .
.
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
فرشته موضوع ازدواج قبلی خواستگارم رو قبول کردم، دیگه برام مسئله مهمی نیست.
چیزی هم که در مورد مجردی و ازدواج ناموفق گفتم منظورم همین بود که شما بازش کردید.
چشم انشا الله بعد از 4 ماه اگه اعصاب داشتم رفتم آرایشگاه زمان میدم بیاد خواستگاری
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
سلام
بعضی وقتا که باید روی مسئله تمرکز داشته باشم، برعکس چند کار و مسئله رو همزمان با هم قاطی میکنم و گیج میشم.الان از اون موقع هاست.
دوستم گفته فردا خواستگارم میاد دیدنم.
اما اینطور که معلومه میخواد مادرش رو هم همراه بیاره.
برام سوال شد، اون که حدودا 38 سالشه و یه بارم ازدواج کرده پس دیگه بچه یا بی تجربه که نیست با مادرش بیاد محل کار من که صحبت کنیم؟:325:
به دوستم گفتم راستش من فکر کردم فقط خودش میاد(آخه از اول این طور بهم گفت) و اگر مادرش هم بیاد من راحت نمیتونم صحبت کنم و سوالاتمو بپرسم.اما اگر بیان خونه مسئله ای نیست و حتی میتونه خواهرشم بیاره
اونم گفت سعی میکنم ترتیبی بدم که تنها بیاد.
1- نظر شما در این مورد چیه؟
2- اگه تنها یا با مادرش بیاد محل کارم، همینجوری خشک و خالی بشینیم و هیچ پذیرایی ازشون نکنم؟
3-تو همین جلسه اول بهشون بگم میخوام با همسر سابقش صحبت کنم یا نه؟اصلا صحبت با خانم قبلیش درسته یا نه ؟
4- با همکارم که مشورت کردم گفتم برام خیلی سواله بدونم چرا بعد از 2 ماه ضربتی همسرش رو طلاق داده؟ چه اتفاق مهمی افتاده که براش انقدر مهم بوده که تلاشی برای حفظ زندگیش نکرده و سریع جدا شدن؟ بدتر منو ترسوند! گفت احتمالا این اقا یه مشکل روانی داره که زود خانمش رو طلاق داده
اینجا مشاور خوب سراغ ندارم در این مورد چکار باید بکنم؟
ممنون میشم به سوالاتم جواب بدید
فرشته و بقیه دوستان منتظرم
ای کاش مدیر گرامی هم منت بذارن و راهنماییم کنن در این زمینه ها
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
فرانک1389 عزیز
حتما حتما حتما با خانوم قبلی این آقا یه صحبتی بکن
البته نه همین اول کاری و هنوز هیچ شناختی از این آقا نداری
میتونی یه سرچ بزنی تو همین تالار و ببینی خانومهاییکه پشیمونن از اینکه از همسر قبلی شوهرشون هیچ تحقیقی نکردند
اینم بهت بگم که ممکنه واقعا آقا مشکلی نداشته و خانومش مشکل داشته ولی به هرحال خودت به یقین برس
شوهر سابق من قبلا ازدواج نکرده بود ولی حتی دوست دختراش(به گفته خودش بعدها) بیشتر از 1 ماه نمیتونستند تحملش کنند) البته من نمیتونستم از دوست دخترای قبلیش تحقیق کنم ولی اگر زن داشت حتما از خانوم قبلیش تحقیق میکردم
اینارو نگفتم که بترسی
گفتم که هواست رو جمع کنی
مطمئنا الان اگه کسی با همسر سابقم ازدواج کنه ،سر 1 هفته از دستش فرار میکنه
منم چون ازش بچه داشتم 4 سال مجبور شدم تحملش کنم
نمیخواد همین اول کاری بری و از خانومش تحقیق کنی چون هنوز هیچ شناختی نداری ولی تو صحبتات آروم و بدون جبهه گیری و گارد گیری عنوان کن که:
اگر یه زمانی نامزدتون بخواد با همسر سابقتون یه مکالمه داشته باشه،نظرتون چیه؟
یاحق
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
ممنون نادیا جون
با توجه به اینکه گفتن همسر قبلیش رو به خاطر بی حیایی و بی حجابی طلاق داده، خودم فکر میکنم شاید خانمش رابطه ای با کسی داشته و چون این موضوع برای خودش و خانواده اش قابل بخشش و پذیرش نبوده، بدون اغماض طلاقش داده یا اینکه ایشون واقعا مشکل جدی ای داشته که خانمش فراری شده .البته تو این مورد چون مرد باید به طلاق دادن راضی باشه باز هم فکر نمیکنم به این سرعت میتونستند جدا بشن .
وگرنه هر مشکل دیگه ای بوده باشه چطور به این سرعت دو نفر میتونن از هم جدا بشن؟
البته میدونم تا وقتی باهاش صحبت نکردم نباید ذهن خوانی کنم یا تصورات ناخوشایند بکنم اما خب می ترسم
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
سلام فرانك جان:72:
ابتدا اجازه بده اين آقا بيان، ظاهر شما رو بپسندن، شما ظاهر ايشون رو بپذيريد، صحبت هاي خيلي اوليه و مقدماتي انجام بشه. شايد در همون جلسه اول شما يه چيزي در ظاهر و رفتار ايشون ديدي و خوشتون نيومد و بالعكس در مورد ايشون.
بعدش اگه جلسه اول منتهي به جلسه دوم شد، خودشون به احتمال خيلي زياد در مورد علت طلاقشون ميگن. مخصوصا اگر طلاق از سمت ايشون بوده باشه.
باز هم اگر به توافقات اوليه رسيدين. اونوقت دورادور در مورد خانواده ايشون و همسر سابقشون و علت طلاق تحقيق كنيد.
اگر نتيجه تحقيقات و برخوردهاي اين آقا شما رو به ادامه اين رابطه ترغيب مي كرد اونوقت بريد و با خانم سابقشون صحبت كنيد.
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
آدم از هرچی زیاد بترسه ،سرش میاد
ترس رو بذار کنار و خیلی منطقی و پخته و آروم و صبور عمل کن
با صحبت میتونی به سوالای ذهنت پاسخ بدی
به جای اینکه انقدر باخودت درگیر باشی ،با ایشون قرار بذار و سوالایی که تو ذهنت هست رو ازشون بپرس
در برابر پاسخهای ایشون هم اصلا نه عکس العملی نشون بده و نه نظر خاصی رو بگو
فقط گوش کن
بعد بیا برای خودت تحلیل کن
فقط وقتی صحبت کن که ایشون از شما سوال کردند
سوالای ایشون رو هم به طور کامل و واضح (و همووووون چیزی که نظر و سلیقه و خواست و....)خودت هست جواب بده
هرگز برای پسندیده شدن توسط طرف مقابلت چیزی رو که نظر و عقیده خودت نیست بیان نکن
مثلا اگر حجابت معمولیه و اون آقا چادری دوست داره
نگو: مهم نیست...بعد ازدواج چادری میشم
البته میدونم که بسیار پخته تر از اینحرفایی و خودت اوستایی عزیزم
به هرحال قرار رو برو و صحبتاتو کامل بکن
یاحق
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
فانک جان
بهت که گفتم این ترسها و ذهن خوانی ها را بگذار کنار ، تو اینجوری توی زندگی مشترک هم خیلی مسئله پیدا می کنی ها .
عزیز مگه قراره در اولین صحبت بله بگی که میخواهی با احتمالات اونم همه اش منفی از زبان ما حرف بکشی و برای خودت ببری و بدوزی . تو قراره صحبت کنی و به شناخت برسی ، بعدش تصمیم بگیری .
وقتی اینجا اینگونه از ما سئوال می کنی یعنی ما بگیم ایشون چطور آدمیه ؟ به نظرت درسته ، از فردی که نه خودت دیدیش نه باهاش حرف زدی نه هیچ شناختی ازش داری ما بیایم بگیم و جواب سئوالات تو را بدهیم ؟؟؟
عاقل باش فرانک .......
همچنان همان ذهنیت بی میلی نسبت به ازدواج با کسی که قبلاً ازدواج کرده این ترسها را بیرون میریزی و می خواهی که ما هم بگیم فرانک بترس این به دردت نمیخوره تا بگی خدا خیرتون بده نجاتم دادید . نه عزیز هرچه هم از این ترسها دم بزنی ما باز هم میگیم برو جلو نترس و بشناس .
یادته در رابطه با پسر داییت علائم رفتاری را می گفتم ( نمونه های منفی) ، اما مقاومت می کردی و توجیه می کردی یا از حرفهای برادرات در باره اش ناراحت بودی می گفتی تهمت میزنند و ..... چرا ؟ چون احساساتت درگیر او بود و می خواستیش .
اما اگر ما بیاییم در مورد این آقا بگیم مثلاً احتمالاً ایشون شکاک باشند ، با مادرش میخواد بیاد بچه ننه هست و .... شما نه تهمت می دانی ، نه اعتراض می کنی که چرا نشناخته نسبت می دهید از کجا معلوم و ... بلکه استقبال هم می کنی .... چرا ؟ چون از اول با معرفی شدن این آقا با توجه به بی میلی نسبت به اینجور ازدواجی گارد گرفتی و این هنوز در درونت هست .
والا فرانک جان احتمالات خوش بینانه هم میشه داد که ذهن تو اصلا طرفش نمیرود چون نمیخواهد ، اما ما نه خوش بینانه نه بد بینانه هیچی جز این بهت نمیگیم که :
فرانک ، نترس ، احتمالات بی پشتوانه شناختی نده ، برو جلو و بررسی کن و بشنو آنوقت اگر رفتاری برات سئوال بود بیا اینجا ما کمکت می کنیم که تحلیل کنی .
.
RE: خواستگارم قبلا ازدواج کرده پذیرشش برام سخته
سلام من با حرف هاي فرشته مهربان در پست هاي اول كاملا موافقم منم يكي از اون كسايي هستم كه وقتي حجاب رو(چادر)انتخاب كردم براش دليل قانع كننده و عقلاني داشتم و كلي كتاب خوندم و بررسي كردم تا تونستم قلبا انتخابش كنم براهمين خيلي راحت پذيرفتم و احساسم رو سركوب نكردم.به نظر من چيزي كه الآن بيشتراز ازدواج اولش مهمه اينكه اون باداشتن يه سري تجربه ها كه براي تو اولين باره مشكلي نداشته باشه مثل عروسي مثل سفرمكه ياچيزهاي ديگه كه تو برات مهمه ولي اون تو زندگي اولش تجربشون كرده وبااتفاق افتادن دوبارش باتومخالف نباشه.حتما تو جلسات بعدي اگه مورد پسندت بود و خواستي ادامه بدي ازش بپرس اگه بخواي باهمسرسابقش ارتباط برقراركني و درمورد علت طلاقشون سوال كنه مشكلي نداره؟اگه مشكل خاصي نبوده ياپنهون كاري در كارنباشه به راحتي ميپذيره.چهي درمورش ميگه اگه خيلي گله كنه و همه تقصيرهاي طلاق رو گردن اون بندازه يه كم بايد بيشتر دقت كني.بعدم اينكه به صورت كامل ازاون زندگي و اون زن فاصله گرفته باشه اگه از همسرش متنفر بوده يااتفاقات بدي كه بينشون افتاده رو باخودش حل و فصل كرده باشه و تونسته باشه بپذيره يه اتفاق بوده و تموم شده و اون و وارد زندگي مشترك جديدش نكنه. حتما ازش بخواه دلايلشو واسه ازدواج مجدد بيان كنه و درخودش ميبينه يه رابطه جديد داشته باشه به دور از اون زندگي و اتفاقاتش.ببخشيد اگه زياد شد اميدوارم بهترين تصميم رو بگيري خواهر خوبم رو كمك ما حساب كن.