من خانمی هستم که این آقا از من خواستگاری کردن
من از دید خودم این مساله رو مطرح کردم تو این تاپیک
www.hamdardi.net/thread-27166.html
خوشحال میشم کمکم کنید
نمایش نسخه قابل چاپ
من خانمی هستم که این آقا از من خواستگاری کردن
من از دید خودم این مساله رو مطرح کردم تو این تاپیک
www.hamdardi.net/thread-27166.html
خوشحال میشم کمکم کنید
واسه دوستان سو تفاهم نشه
من و این خانمی که ازش خواستگاری کردیم تصمیم گرفتیم هر کدوم از دید خودمون این مساله رو مطرح کنیم تا بتونیم هر دو نگاه رو منصفانه به این قضیه داشته باشیم.
این تاپیک خانمیه که باهاش آشنا شدم
http://www.hamdardi.net/thread-27166.html
با سلام خدمت دوستان گرامی
خواستم اطلاع رسانی کنم که مشکل من حل شد. یعنی حل که نشد ولی تموم شد قضیه. اون خانم بعد از کش و قوسهای فراوان، به من گفتن که ته دلش به این ازدواج راضی نیست. علیرغم اینکه من خیلی دوسش داشتم،علیرغم تمام صحبتهای خانوادش،ایشون راضی نشد. من مجبور شدم این شکست رو بپذیرم. دلم از این میسوزه که دلیل قانع کننده ای واسه رد کردنم نیاورد...
کاش آدمها یاد بگیرن کمی در قبال احساسی که در دیگران ایجاد میکنن مسئول باشن. بهرحال قسمت این بود. اوضاع روحیم خوب نیست و فعلا قضیه ازدواج رو گذاشتم کنار تا بتونم به شرایط نرمال برگردم
ازدواج واقعا سخت شده. حتی وقتی که سالم زندگی کردی،اهل زندگی هستی،کار و شغل و درامد و پس نداز خوب داری،تحصیلات داری، احساس داری... اما بازم باید اینجوری بشه...
ممنون از همه دوستان و مدیر سایت
آقا محسن عزیز
اتفاقی که برات افتاده واقعا یه چیز نرماله و واسه خیلیا پیش اومده.شما خودت دوروبر خودت و بین دوستات همچین چیزی ندیدی؟ همه هرجا رفتن خواستگاری همون اول بله رو گرفتن؟ من که خودم زیاد دیدم حتی برای پسرایی با موقعیت خیلی خوب.میگی احساس داری اما بازم باید اینجوری بشه.. خب این احساسو شما داری اون که نداشت! اگه قضیه برعکس بود چی؟ میرفتی خواستگاری یه دختر همه چی تموم اما خوشت نمیومد چیکار میکردی؟ هیچ ایراد خاصی هم نمیتونستی بذاری فقط خوشت نمیومد! من همون زمان که پستت رو خوندم( و البته پست طرف مقابل!) میتونستم آخرشو تصور کنم و میدونستم تلاش از طرف شما توی این مواقع بیفایدست!فقط میتونم بگم که اون خانم به نظر نمیومد آمادگی شروع یه زندگیو داشته باشن و باید خوشحال باشین. اینو شعار نمیدم واقعا حکمتی داره این چیزا.. شک نکنین.
ولا ممنون از توجه و وقتی که گذاشتین
البته که من کاملا با حرفهای شما موافقم. شروع زندگی بدون احساس و اینکه از طرف خوشت نیاد،کار اشتباهیه. منم خودمو جای طرف میزارم نمیتونم با کسی ازدواج کنم که حس خوبی بهش ندارم. اما ناراحتیم از اینه که چرا کسی که آمادگی ازدواج نداره خواستگار رو قبول میکنه و بدتر از اون وقتی میبینه از طرف خوشش نمیاد چرا میزاره رابطه طولانی و احساسی بشه؟ من خودم وقتی نسبت به کسی حشس خوبی نداشته باشم زیاد به طرف نزدیک نمیشم و نمیزارم طرف هم بهم نزذیک بشه،خصوصا اگه بدونم طرف از من خوشش میاد
بهرحال اینم حتما حکمتی داشته. منم پذیرفتم و زندگیمو ادامه میدم:)
موفق باشی آقا محسن. زیاد نگران نباش. این حال و هوات عوض میشه . خدا رو شکر کن وارد زندگی ای نشدی که بعدش پشیمونی باشه و تو همین مدنی که به نظرم خیلی هم طولانی نبود راه درست رو پیدا کردی. الان هم بهاره و امیدوارم این هوا بهار رو در دلت زنده کنه . خوش باش برادر . تقدیری که خدا برات در نظر گرفته خیلی بهتر از این حرفاست. :310:
ببین این جور آدما اگه شما فردا باهاش یه صنمی هم پیدا کنی دلش به مرغ همسایه است کا غازه ! شوهر رفیق و آشناهاشو میبینه با تو مقایسه میکنه میگه زود ازدواج کرده گند میزنه به زندگیت.در یک کلام عقلش کامل نیست !