دوستان عزیز
من در مورد جدایی هیچ شکی نه من نه خانواده ام نداریم ... در این مورد بحثی وجود ندارد تصمیم من قطعی است.
سوال اصلی من در مورد این که آیا مهریه ام را ببخشم یا خیر؟ اگر نبخشم چه عواقبی داره و اگر ببخشم چطور؟
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان عزیز
من در مورد جدایی هیچ شکی نه من نه خانواده ام نداریم ... در این مورد بحثی وجود ندارد تصمیم من قطعی است.
سوال اصلی من در مورد این که آیا مهریه ام را ببخشم یا خیر؟ اگر نبخشم چه عواقبی داره و اگر ببخشم چطور؟
سلام
رمینا جان من در حال جدایی هستم البته هنوز با این مسئله کنار نیامدم و فکر می کنم اشتباه است
در موردخودم پدرم سه ماه از نامزدم خواست که به صورت توافقی جداشویم و من همه حق و حقوقم را ببخشم حتی کادوها و طلاهای را که برایم خریده بود برگردانم ولی او قبول نکرد و الان مهریه را اجرا گذاشتیم تا باز با بخشیدن مهریه راضی به طلاق شود که باز این کار را هم نکرد و گفت مهریه را می دهم ولی طلاق نمی دهم
و ما تصمیم گرفتیم اگر راضی به طلاق توافقی شود همه چیز را ببخشیم ولی اگر راضی نشد وکیلم دادخواست طلاق می دهد و پرونده مهریه را نیز دنبال می کنم
وکیلم به من گفت پرونده مهریه و طلاق ربطی به هم ندارد اگر تحت هیچ شرایطی مرد راضی به طلاق نشود حداقل باید 1.5 الی2سال برای طلاق وقت بگذاری .این در صورتی است که وکیل گرفته باشی و مهریه راهم می توانی بگیری ربطی به طلاق ندارد.
این که مهریه بگیرید یا نه بستگی به موقعیتتان دارد
شما باتوجه به موقعیت شغلی اگر از نظر آینده تامین هستید وقت خود را در دادگاه تلف نکنید و زود تر از همسرتان جدا شوید تا فرصت ازدواج برای شما بیشتر باشد
ولی اگر می خواهید آیندتان را تامین کنید حتما وکیل بگیرید وبعد در خواست مهریه و ...
کار دیگری که می توانید بکنید اول مهریه را اجرا بگذارید و چندتا از سکه هارا بگیرید وقتی ببیند شما مصمم هستید برای گرفتن مهریه خودش با شما توافق می کند تا مقداری از مهریه رابپردازد و طلاق توافقی صورت گیرد
سلام (تسلیم خدا)
از راهنمایی بسیار واضح و خوب شما دوست عزیر ممنونم.
احتمالا وکیل میگیرم و مهریه ام را اجرا میگذارم و لی نمیدونم عکس العمل ایشون چگونه خواهد بود؟
من میترسم لج کنه آخه خیلی کینه توز و طلاق نده .وقتی من دلیلی محکمه پسند برای جدایی ندارم برای دادگاه ،
طلاق چگونه صورت میپذیرد؟
از طرفی ایشون بسیار حسابگر و مادی هستند شاید این امیدوار کننده باشد که براش مهریه دادن سنگین باشد و ...
از طرفی ترس عجیبی از دادگاه دارم . میترسم ...
نمیدونم آیندم چی میشه ....از یک طرف خیلیها میگن ببخش تا راحت شی اگر طلاقت نده چی......... از یک طرف دلم راضی به این کار نیست.
دوستان عزیزی که تجربه مشابه دارند..
منتظر نظرات شما هستم...
رومینای محترمنقل قول:
نوشته اصلی توسط z o h r e h
این که پاتو کردی توی یه کفش و بدون دادن جواب سوال بقیه انتظارداری کمکت کنند که چطور راحتتر جدا بشی نشون میده هنوز تو هیجانی
اینارو من میگم که این راهو رفتم و مثل تو هم این شرایط و مقاومتهارو داشتم
باز هم میگم بدون وکیل و بدون مشاوره پیش یه روانشناس خوب هیچ کاری نکن
از حقت هم نگذر و اگه بحث تواقفه بر سر مقداریش توافق کن
حالا این که ممکنه اذیتت کنه و طلاق نده و ... همه بازی روانی هست که پیش میاد و با این شرایط تو خودت بیشترین بازی رو داری
این همه استرس و ترس برای چیه؟
مگه نمیگی میدونی میخوای چیکار کنی پس چرا از عکس العمل ها میترسی؟
فکر میکنی حتما باید همه عکس العمل هارو پیش بینی کنی و بعد یه برنامه و طرح جامع بریزی و اونوقت هیچ اتفاقی نمی افته؟
کی به تو گفته طلاق راحته؟کی به تو گفته بخشیدن راحته ؟ کی به تو گفته ببخش و راحت شو همیشه یه پاسخ مطمینه؟
تو حق و حقوق خودت رو میدونی؟مطالعه کردی؟ با مطالعه یا شناخت اومدی تو زندگی؟
نه
همه ما این مشکلو داریم
ممکنه راهی که میخوای بری یکی دوسالی طول بکشه.برای این مدت آماده ای؟
هدفت چیه از گرفتن یا نگرفتن حقت؟
اینارو کامل برای خودت معین کن و اینقدر دنبال یه قانون از پیش نوشته شده نباش
اما اینم بدون اگه از چیزی گذشتی و بخشیدی دیگه آه و نفرینی پشتش نیست و کاریه که خودت با علم و آگاهی کردی
باز هم وباز هم برای بار چندم میگم
هیچوقت نقش یه مظلوم رو بازی نکن که اینجوری تو کار خودت بمونی.حرفهام هم اگه تنده به خاطر اینه این راهیه که خودم رفتم و همه چیش رو پذیرفتم اما تو انگار نپذیرفتی
موفق باشی
زهره ی عزیز سلام
ممنون که مشکل من را پیگیری میکنی و نظر تو برام مینویسی .
اما سوالاتتون همه در مورد ادامه رابطه با ایشون بود !
که به این دلیل که من تصمیم به جدایی رو از روی تحقیق و شناخت و تحلیل ریز رفتار ایشون گرفتم .
احساس کردم پاسخ به سوالات مربوط به ایشون کمکی به مشکل حاضر من نمیکنه اما باز هم من پاسخ میدم .
پرسیده بودید تماسی از طرف ایشون گرفته شده یا نه ؟
خیر الان حدودا ده ماه که به من زنگ نزده و تماسی نگرفته و ما همو ندیدیم فقط مامانش سه بار زنگ زد که با توجه به غیر منطقی بودن حرفاش (که میگفت تو زنگ بزن و تقصیر های خودشون را به عهده نمیگرفت و بدتر موضوع را پیچیده تر و بدتر کرد) به هیچ نتیجه ای نرسید.
پرسیدین مشکل ایشون برای مشاور چیه ؟
به خدا نمیدونم چون من فقط گفتم بریم مشاور و سپس اون ده ماه به من زنگ نزد.
اینکه سابقه بیماری داشت یا نه رو هم نمیدونم .
خانوادشون در مورد مشاور میگفتن ما خودمون مشاوریم.
ما چون به اراده و استقلال فکری ایشون شک کردیم من بعد از اینکه مشاوره را پیش کشیدم تماس نگرفتم تا عکس العمل ایشون را ببینم بنابر این زنگ نزدم و دیدم طبق عادتی که کرده بود که همش من فاعل باشم برای انجام کارها ،اون زنگ نزد .....من هم تماسی نگرفتم .
خانواده من بعد از گذشت 5 ماه به ایشون زنگ زدند و باهاشون صحبت کردند که براضی به طلاق توافقی شود که ااون فقط به این شرط که من مهریه ام راببخشم و هیچ پولی نپردازد حتی پول وکیل برای توافقی جدا شدن را هم من بدهم !!!!
و البته این را بگم که خانواده من در جریان این نبودند که من با ایشون رابطه زناشوویی برقرار کرده بودم.
خانوادم فکر میکردند من هنوز دختر هستم.
و به من فشار آوردند که مهریه ات را ببخش تا از دستش راحت شی ...
من هم بر خلاف میل ذاتی بخاطر احترام به بزگترام و شرم این موضوع را نگفتم و رفتم بخشیدم و حکم تلاق توافقی ما آمد.
اما الان خانواده من از این موضوع ... آگاه شدند که ما باهم ارتباط داشتیم و ..
در حال حاضر من محضر نرفتم تا حکم سه ماه هست باطل بشود و همه چی از اول شروع بشه..
الان چیزی به زمان پایان حکم نمونده .
الان من این شرایط رو دارم که دنبال مهریه ام برم.
امیدوارم سوالاتتون را کامل جواب داده باشم .
شما گفتید بازی روانی که من بیشتر نقش دارم؟میشه بیشتر توضیح بدید.
رومینا نگاه کن!نقل قول:
نوشته اصلی توسط romina60
این از طرفی ها همه شون بازی روانی خودت با خودته
این مسیر به اندازه کافی بازی داره
بیشتر از دغدغه های دادگاه تو جدایی دغدغه های فکری برای آدم بازی ساز میشه
ممکنه طرف مقابلت این بازی رو شروع کنه:
طلاقت نمیدم. اینقدر بدو تا موهات بشه رنگ دندونات. مگه پسرمون معتاده؟دست بزن داره؟خیانت کرده؟ تو زن نبودی که نتونستی نگهش داری؟اصلا تو سالم نبودی؟اومده بودی واسه مهریه.من چیزیو از دست نمیدم تو ضرر کردی که باکره نیستی و....و...و....اینها همه پیش میاد
شک نکن
اینقدر این حرفها آزارت میدن که راهتو گم کنی
حالا تو خودت پیش از همسرت بازی رو شروع کردی
اگه طلاق نده
اگه خساست کنه
اگه اذیتم کنه
از دادگاه میترسم
بعدش چی میشه
میتونم ازدواج کنم یانه و...و...و..
باور کن اینارو میفهمم.خوب هم میفهمم اما وقتی تو خودت داری با این افکار بازی رو ادامه میدی دیگه نیازی به حضور اون نیست
تو الان باید اینارو برای خودت حل کنی
واسه همین گفتم برو پیش مشاور و کنارش یه وکیل خوب
وقتی ذهنت درگیر مهریه است پس مهمه.تو ناخودآگاهت شکل گرفته
وقتی نگران فهمیدن یا نفهمیدن خانوادتی پس مهمه
وقتی نگران شغلتی پس مهمه
اینارو واسه خودت حل کن با کمک مشاور
اگه میخوای حق و حقوقت رو بگیری از قبل آماده حرفها باش .اصلا اونارو نشنو چه برسه به اینکه خودت بشی اسطوره ترس و نگرانی و چه کنم
حالا ممکنه این وسط آرامش روانیت برات مهمتر باشه و بسته به فرهنگ خانواده ات و شرایطت تصمیم بهتری بگیری
بعد از طلاق چقدر پشتیبانت هستند
براشون مهمه
برای خودت مهمه
اصلا اگه جدا بشی برنامه ات چیه؟درس؟ کار؟ غصه خوردن؟نفرین کردن؟پشیمونی از جدایی که ای کاش باهمون شرایط تحمل میکردم؟
اینارو گفتم بازی
باور کن روزی که این مسایل برات حل بشه بهترین و درست ترین تصمیم رو تو آرامش میگیری
اگه میتونی با مشاور و خانواده ات کاملا شرایط رو بررسی کن
اگه میدونی مهریه قدری التیامت میده بگیر حداقل بخشیش رو
من میگم از هیچی نترس و بر اساس ترس تصمیم نگیر اگر از تصمیمت مطمین باشی بی کدار به آب نمیزنی
وکیل خوب یادت نره.حتا اگه میتونی پیش چند تا وکیل خوب برو ومشاوره بگیر.قرار نیست حتما انتخابشون کنی جلسات مشاوره رو برو
پیش روانشناس خوب هم برو و جزییات رو مطرح کن تا اشتباه نکنی دوستم
سوالی بود در خدمتم
راستی دلیل سوالات: گاهی وقتی داخل ماجرایی اینقدر به همه چیز نزدیکی که با بزرگنمایی میبینیشون یا حتا نمیبینی
اما گفتنش برای کسی که خارج ماجراست شاید زاویه نگاهتو عوض کنه
پس از گفتن ترسی نداشته باش
سلام romina60 گرامی
از هزینه ها فرار نکن.
وقتی تصمیمی عجولانه برای فرار از خانواده می گیری هزینه دارد
بودن در کنار همسری که دقیقا آنچه می خواهی نیست و خصوصیات منفی دارد ، هزینه دارد.
جدا شدن از چنین همسری هزینه دارد
مهریه گرفتن هزینه دارد
رها کردن ایشون بدون فشاری بر او، باز هم هزینه دارد.
اما این شما هستید که باید نگاهی به جیب های خود بیندازید ، نگاهی به پس انداز عاطفی خود بیندازید تا متوجه شوید کدامیک از این هزینه ها را می توانید بپردازید.
صریح بهتون بگویم هیچ تصمیم بدون هزینه ای پیش رو ندارید!!
الف) اگر هزینه تحمل ، سازگاری و سعه صدر دارید، اگر هزینه کسب مهارت دارید، اگر قدرت کنترل احساس دارید ، شما می توانید هزینه نگهداری این زندگی را داشته باشید و ادامه دهید.
ب ) اما اگر هزینه های فوق را ندارید. و می خواهید حتما جدا شوید باید هزینه های دیگر را بررسی کنید.
ج ) اگر فردی قوی هستید، اگر هزینه روانی درگیر شدن با خانواده همسرتان را دارید، اگر اعصاب قوی دارید و افکارتان تحت کنترل خودتان هست. اگر به راحتی با حرفهای همسرتان و خانواده اش به هم نمی ریزید. اگر اعصابتان از دادگاه و وکیل و .... به هم نمی ریزد. اگر چنین هزینه هایی دارید می توانید اقدام کنید و بابت آن احتمالا مهریه را دریافت کنید.
اما اگر هزینه های فوق را ندارید. و از نظر قلبی و عاطفی حساس هستید. و دوست دارید هر چه باختید را ببخشید و از این بیشتر نبازید باید هزینه دیگری بدهید . این هزینه : بخشش از مهریه هست. به شرطی که به آن فکر نکنید، و احساس بازندگی صددرصد نکنید (چون واقعا هم شما قسمت خوبه زندگی نیستید و آن آقا قسمت بد زندگی، حداقل مشکل و اشتباه شما عدم دقت در همسر گزینی بوده است که اکنون در حال دادن هزینه هایش هستید).
در واقع شما آزادی انتخاب دارید.
چه به این زندگی ادامه دهید
چه مهریه را بگیرید و طلاق بگیرید
چه مهریه را ببخشید و طلاق بگیرید
اما این شما هستید که باید بررسی کنید برای کدامیک آماده اید.
پیشنهاد می دهم به گفته z o h r e h قبل از هر تصمیمی به صورت حضوری جلسات زیادی با مشاور خانواده و همچنین وکیل مجرب داشته باشید تا هزینه انتخابهای خود را آگاهانه بدانید و آمادگی پرداختش را داشته باشید. بدیهی هست منظورم هزینه های روانی هست.
زهره جان عزیز و مدیر همدردی گرامی
با توکل به خدا امیدوارم راه درستی را انتخاب کنم...
از پاسخهای کامل شما دوستان ممنونم .
یکمی آروم باش.توکل کن به خدا
عجولانه تصمیم نگیر حتما به مشاور مراجعه کن.
مبادا سر لجبازی باشه مثل قبل.خودتم میگی سر کشمکش با مادرت زودی ازدواج کردی.الان وضعیتت حساسه.
خصوصیات بدشو گفتی.خصوصیات خوبشم بگو.شاید بشه این اوضاع رو بهبود بدی
من با حرفای زهره جان و مدیر کاملا موافقم