RE: دودلی به علت تفاوت احتمالی در گرمی احساسی و ...
رازقی عزیز
شما اول نیاز داری نزد روانشناس بری و روی اضطراب و وسواس فکریت کار کنی . چون این وضعیت در کل در انتخاب هرچیزی برای شما تردید و دو دلی و دغدغه ایجاد می کند .
در خصوص این آقا :
بنا به آنچه بیان داشته ای شما در زمینه های شخصیتی با هم تفاوتهای مسئله ساز دارید . برام جالبه که بدون توجه به آنچه که خود شما اذعان کرده ای می گویی معیارهای شما را دارد و گویی فقط در مسئله جنسی مرددی . باید بگم این وضعیت نشون میده که شما روی مسئله جنسی آنقدر زوم کرده ای که داری از ویژگیهای شخصیتی غفلت می کنی .
مثلاً دو مورد درونگرایی ایشون و بروانگرایی شما و اجتماعی بودن شما و اهل انزوار بودن ایشون تفاوتهای مسئله ساز بین شما هستند .
آنچه باعث شده حرفهای روانشناس شما را به هم بریزد این است که اتفاقاً شما به این آقا دل داده ای یعنی به هر دلیل او را میخواهی اما با تردیدهایی مواجهی و مشاوره را به امید اینکه مسئله ای نیست شما با هم تناسب دارید را در پیش گرفتید و خلاف انتظار بودن نتیجه بررسی های روانشناس شما را آشفته کرده و به همدردی آمدید ( دنیای مجازی ) شاید چیزی که با انتظار شما سازگار است بشنوید . البته این ممکنه بسیار ناخودآگاه باشه و اگر بعد از این صحبتهای من دقیق بشوی و واقع بینانه و صادقانه با خودت روبرو شوی متوجهش شوی .
مثلاً بیان داشته ای که روانشناس بنا به تستهای به عمل آمده به شما گفته ایشون از نظر جنسی سرد هست . این برای شما خوشایند نبوده چرا چون امیدوار بودی بشنوی که ایشون گرم هست . حال در همدردی می پرسی تا چه حد سرد هست ؟ یعنی امیدواری بشنوی که مشکلی ایجاد نمی کند .
اینها یعنی یا درگیری عاطفی پیدا کرده ای یا امتیازات اجتماعی و اعتباری این آقا را قابل توجه می دانی و نمی توانی از آن به راحتی بگذری .
بنا براین بهتره از روانشناس برای حل وضعیت خودت و یک دله شدن و رفع اضطراب و وسواس اول کمک بگیری ، خود به خود بقیه حل خواهد شد .
پرسیدی به روانشناس چی بگی >>> همین دغدغه هایی که اینجا مطرح کرده ای را بگو .
موفق باشی
RE: دودلی به علت تفاوت احتمالی در گرمی احساسی و ...
خیلی ممنون که وقت گذاشتید و راهنماییم میکنید فرشته مهربان عزیز.:46:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
رازقی عزیز
شما اول نیاز داری نزد روانشناس بری و روی اضطراب و وسواس فکریت کار کنی . چون این وضعیت در کل در انتخاب هرچیزی برای شما تردید و دو دلی و دغدغه ایجاد می کند .
برای پروسه رواندرمانی، از یک رواندرمانگر خوب- حرفه ای- وقت گرفتم و در همین فرصت دارم میرم... ایشون گفتند که با این آقا باید تعاملمون رو ادامه میدادیم و کار خوبی نکردیم تست رفتیم و اصلا اینکه تست بیاد روی همه شناختای تا اینجا رو بپوشونه و تمام قابل قبول نیست و اینکه تستها در داخل مطب برای کارهای تشخیصی خصوصا فردی مناسبند ولی وقتی توی کار ازدواج میان وسط، مثل استخاره میشن که تو تا حالا یه چیز فکر میکردی و از این لحظه همه مسیرت بهم میریزه... گفت که اگه به این راحتی با یه تست میشد تشخیص داد موفقیت و شکست یه ازدواج رو، دیگه هیچ غمی نداشتیم...گفت که یک تست شخصیت صرفا نمیتونه در شرایط فرهنگی کشور ما که فرهنگ خانواده و همه بکراند فرد همراشه کمکی بکنه... باید تعامل در چارچوب خانواده رو ملاک قرار میدادید... :303:
در خصوص این آقا :
بنا به آنچه بیان داشته ای شما در زمینه های شخصیتی با هم تفاوتهای مسئله ساز دارید . برام جالبه که بدون توجه به آنچه که خود شما اذعان کرده ای می گویی معیارهای شما را دارد و گویی فقط در مسئله جنسی مرددی . باید بگم این وضعیت نشون میده که شما روی مسئله جنسی آنقدر زوم کرده ای که داری از ویژگیهای شخصیتی غفلت می کنی .
مثلاً دو مورد درونگرایی ایشون و بروانگرایی شما و اجتماعی بودن شما و اهل انزوار بودن ایشون تفاوتهای مسئله ساز بین شما هستند .
آخه مساله اینه که اونچه که بیان کردم- کل اون پاراگراف- جواب تست بوده، نه برداشت قبلی خودم که با کلی صحبت و... بدست آورده بودم... مثلا من اصلا قبول ندارم که اینقدر که تست نشون داده برونگرام... اون آقا رو عم در کانتکست اجتماعی میشناسم، اصلا اینقدر درونگرا نیست... تازه این نظرمن هم نیست که بگیم دارم توجیه میکنم چون دنبال حرف برعکسم... بلکه نظر پدر و مادرم که ما رو از نزدیک میشناسن هم هست... پدرم هم من رو میشناسه، و هم ایشون رو سالهاست که میشناسه و دیده و نظرشون راجع به میزان تفاوت اجتماعی بودن ما خیلی کمتر از ایناست
راجع به زودرنج بودن یا حساس بودن یا بی ثباتی عاطفی که تست راجع به من نشون میده، که خب امتیاز نیست که من دنبال کسی بگردم که شبیه خودم باشه!!! سر یه هفته طلاق میگیریم!... درباره جسور بودن من در بعضی زمینه های ظاهری جسورم اما زندگی خیلی محافظه کارانه ای دارم و ایشون فقط کمی در شروع یک کار یا رابطه اجتماعی کم رو است و بعدش اصلا... من گفتم احساساتی و رمانتیکم در صورتیکه ایشونو نمیدونم، ازش نپرسیدم ... روم نشده بپرسم احساس کردم پاسخش منو میبره به همون دنیای احساسی و اینا که من دارم سرکوبش میکنم... وافعا تنها تفاوت که قبل مشاور رفتن ما بهش رسیده بودیم، کمی تفاوت مذهبی بود که راجع به ریزش کلی حرف زدیم و خیلی خوب انطباق پذیر بودیم... کمی هم نگران اختلاف سن بودیم...
آنچه باعث شده حرفهای روانشناس شما را به هم بریزد این است که اتفاقاً شما به این آقا دل داده ای یعنی به هر دلیل او را میخواهی اما با تردیدهایی مواجهی و مشاوره را به امید اینکه مسئله ای نیست شما با هم تناسب دارید را در پیش گرفتید و خلاف انتظار بودن نتیجه بررسی های روانشناس شما را آشفته کرده و به همدردی آمدید ( دنیای مجازی ) شاید چیزی که با انتظار شما سازگار است بشنوید . البته این ممکنه بسیار ناخودآگاه باشه و اگر بعد از این صحبتهای من دقیق بشوی و واقع بینانه و صادقانه با خودت روبرو شوی متوجهش شوی .
شاید من به ایشون دل داده باشم، ولی دلیل آشفتگیم این نیست... دلیل آشفتگیم اینه که من از اول میخواستم پیش مشاور دیگری که بهش اعتماد داشتم و راجع بهش تحقیق کرده بودم برم و بنا به دلایلی این آقا دوست نداشت و منم گفتم هر جا که ایشون صلاح میدونه بریم و ایشون این روانشناسو پیشنهاد کردند، با این روانشناس در محیط دانشگاهی ارتباط دارند، من میدونستم این روانشناس کار درمانی و مشاوره نمیکنه ولی گفتم ایردای نداره و فقط ایشون یه تست رو از راه دور گرفتند و پاسخ رو بصورت حضوری به من جدا و به ایشون هم جدا گفتند و نه صحبتی با ما داشتند و نه مشاوره ای... من از برخورد ایشون در چند بخش خیلی خیلی بدم اومده و مدل چندتا حرفی که زده رو بسیار غیر حرفه ای میدونم و اصلا نمیتونم روی حرف ایشون حساب باز کنم... باور کنید اگه شما هم میدونستید رفتار این روانشناس چی بوده و به ما با چه ادبیاتی صحبت کرده بهم حق میدادید... من حداقل در این بخش در حال توجیه نیستم... این روانشناس خودشون قبول دارن که کار مداخله ای نمیکنند و برای همین ما رو به روانشناس دیگه ای که لااقل ایشون کار حرفه ای میکنه ارجاع دادند و قراره این هفته بریم...
بفرض هم که حرفهای این روانشناس- البته در حقیقت حرفهای تست- درباره تفاوتهای شخصیتی ما کاملا درست باشد و من اشتباه فکر کنم که تفاوتی که نشان میدهد اغراق شده است، وقتی با شناختهای قبلی من جمع نمیشود باید چکار کنم؟... اگر قرار است شناختهای خودم را دور بریزم که خب از اول اینهمه نمینشستیم حرف بزنیم، میرفتیم راحت تست میدادیم و میگفتیم خداحافظ ما بدرد هم نمیخوریم... از الان به بعد واسه خواستگارای بعدیم این روشو در پیش بگیرم؟!!!!:(:161:
مثلاً بیان داشته ای که روانشناس بنا به تستهای به عمل آمده به شما گفته ایشون از نظر جنسی سرد هست . این برای شما خوشایند نبوده چرا چون امیدوار بودی بشنوی که ایشون گرم هست . حال در همدردی می پرسی تا چه حد سرد هست ؟ یعنی امیدواری بشنوی که مشکلی ایجاد نمی کند .
توضیح دادم که اصلا نمیتونم روی حرفای این روانشناس خاص حساب باز کنم، امیدوار بودم که بشنوم چطوری میتونم میزانش رو تدقیق کنم؟... اینجوری که این مشاور من رو رو هوا گذاشته، نه فهمیدم خودم چقدر گرمم نه این آقا چقدر سرد... نه میفهمم چه آینده ای ممکنه در شرف وقوع باشه... در مورد بقیه ویژگیهامون هم همینطور...
جوری که این روانشناس با ما صحبت کرد جوری بود که انگار اگر دو نفر تست میزدند اینترنتی و آپلود میکردند و جوابشو به ایشون میداند ایشون میتونست بگه اینا چند سال دیگه طلاق میگیرن ... و عین همینو به ما گفت!... بدون حرف زدن با اون آدما بدون دیدنشون بدون کوچکترین اطلاعی از شاهیت و تفاوت خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، مالی، تحصیلاتی، مذهبی و... اونا... این منطقیه به نظر شما؟... خب ایشون هیچکدوم اینا رو از ما نمیدونسته و نظر داده...
اینها یعنی یا درگیری عاطفی پیدا کرده ای یا امتیازات اجتماعی و اعتباری این آقا را قابل توجه می دانی و نمی توانی از آن به راحتی بگذری .
شاید وابستگی عاطفی پیدا کرده باشم... ولی مساله همونه که بالا میگم، من کلی زمان گذاشتم و تناسباتمون در زمینه های مختلف رو صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم و این یه امتیاز بزرگ برای ایشونه در ذهن من، که از نظرای مثل خواسته هامون از زندگی، مسایل مالی، مسایل مذهبی مسایل درجه علمی، مسایل فرهنگی و... بیشتر از 80 درصد با هم متناسبیم و تفاهم داریم... ولی اون روانشناس نه اینا رو پرسیده و میدونه و نه براش مهمه...
چرا باید بتونم به راحتی از این بیشتر از 80 درصد تناسب بگذرم؟...
من منظورم از مراجعه به مشاور این بود که کسی شناختی که من بدست آوردم از ایشون و خودم رو برامون بررسی کنه و بگه شناختتون کجاهاش درسته و کجاهاش غلطه و تصحیحش کنه و من بر اون اساس تصمیم بگیرم... الان نظری که این روانشناس داده، هیچ ربطی به
بنا براین بهتره از روانشناس برای حل وضعیت خودت و یک دله شدن و رفع اضطراب و وسواس اول کمک بگیری ، خود به خود بقیه حل خواهد شد .
منتظر وقت اون روانشناسی هستم که ما رو بهش ارجاع داده، لااقل ایشون سابقه کار درمانی و مشاوره دارند.:300:
پرسیدی به روانشناس چی بگی >>> همین دغدغه هایی که اینجا مطرح کرده ای را بگو .
موفق باشی
RE: دودلی به علت تفاوت احتمالی در گرمی احساسی و ...
سلام رازقی جون
من فقط در مورد اون قسمتی که گفتی حس میکنی تنوع طلبه یعنی خودش گفته تنوع طلب هست،صحبت میکنم.
ببین عزیزم اول که همون جور که دوستان و کارشناسان عزیز گفتن باید تکلیفت با خودت مشخص شه...
حالا از این که بگذریم(یعنی اینکه حل شد)
در مورد تنوع طلبی سوالات واضح ازش بپرس...
بپرس وقتی میگه تنوع طلب هست منظورش دقیقا چی هست؟اینکه آدم تنوع طلب باشه به نظر من بد نیست تو ذات همه آدمها وجود داره....ولی تعریف تنوع طلبی خیلی مهمه...
استاد من میگفت تنوع طلبم و این تنوع طلبی همه جانبه هست هم از نظر ظاهری خودم هم ظاهر تو،هم ارتباط جنسی،هم ارتباط عاطفی...
منم راحت گفتم خیلی خوبه.منم هستم.
ولی وقتی بهش نزدیک شدم دیدم اون تنوعی که مد نظر اونه افراطی هست،یا چیزایی که به نظر اون به خود رسیدنه به نظر من نیست.
RE: دودلی به علت تفاوت احتمالی در گرمی احساسی و ...
رازقی جان
ببین خانومی
دلایل دیر ازدواج کردن این اقا میتونه خیلی زیاد باشه که متاسفانه شما چون منفی بینیت قوی تره داری روی بدترین حالتش تکیه میکنی.
از 4 تا دونه تست که معلوم نیست سندیتش کجاست و ایا در مورد همه ادمها درست جواب میده یا نه...نمیشه کلا در مورد شخصیت یک فرد صحبت کرد.
شما یه عادت غلطی داری که به علت این حالتت بهت توصیه میکنم سعی کن در سایتهایی مثل همدردی یا همونجایی که خودت گفتی زیاد نباشی و مشکلات دیگران رو زیاد نخونی..چرا؟چون به شدت همزاد پنداری میکنی با افرادی که مشکل دارن و ناخوداگاه اون مشکل رو مشکل خودت فرض میکنی ....
*ضمنا از مشاور خجالت و ابایی نداشته باش و رک و صریح سوالاتت رو ازش بپرس.اگر نمیتونی این کار رو بکنی پس کلا پیش مشاور رفتن کار بیهوده و وقت گیریه
من بهت نمیگم علاقه مند شو و دیگه واقیعتها رو نبین.اما انگار یه چیزی مثل یه تیکه از پازل بین صحبتهای شما گم شده...
به شدت وحشت داری از این ازدواج و کلی معیارهای متناقض داری با این اقا.اما مشکل اصلی خودتی و ذهنیتت.
انگار میخواهی مثل کوزه گر این اقا رو مطابق میلت تغییر بدی..اما خودت هم میدونی که کاری سخت و نشدنیه اما میخواهی این کار رو بکنی.
RE: دودلی به علت تفاوت احتمالی در گرمی احساسی و ...
مرسی مریم جان
منم قصدم اینه که دیگه به خاط شدت هم حسیم با دیگران و استرس گرفتنم فعلا دست از خوندن مشکلات دیگران بردارم...
چشم از مشاور هم هر چی به ذهنم رسید رو همه رو میپرسم ...
فکر میکنید چیه که مثل تیکه ای از پازل از بین حرفهای من گم شده؟... نمیدونم منظورتون چیه؟...
بوده موارد خواستگارای قبلیم که بصورت خاص از اون ازدواج میترسیدم واسه همین اینو میگم که من از "این" ازدواج بطور خاص اصلا نمیترسم.
من "کلا" یه مقدار از ازدواج میترسم... اونم بیشتر بخاطر مقایسه شرایط خودم با مشکلات دیگران توی زندگیشونه و فکر میکنم اونا هم برای من اتفاق می افته و من در مقابلشون ناتوانم و شکست خواهم خورد... در صورتیکه میدونم اینقدرا هم بی دست و پا و ناتوان نیستم و بالاخره آدم چه ازدواج کنه چه نکنه مشکلاتی داره در زندگی که داره باهاشون دست و پنجه نرم میکنه و حل میکندشون... نمیدونم چرا میترسم مشکلات زندگی برای یه آدم متاهل خیلی بزرگتر و غیر قابل حلتر از مشکلات زندگی برای یه آدم مجرد باشه... اشتباه فکر میکنم؟...
قربونت برم مریم جان! من که گفتم نمیخوام به هیچ وجه این آقا رو تغییر بدم... اصلا نمیخوام چنین کاری کنم... اگه چنین فکری تو ذهنم بود خیلی ساده انگارانه تر با ویژگیهای ایشون مواجه میشدم...
عزیزم، چی باعث مبشه بگین که من قصد تغییرشو دارم انگار؟....