RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
به نظر من شما دچار عقلانی سازی هستید. یعنی یکسری واقعیات وجود داره که شما هم خوب بهشون واقف هستید اما سعی می کنید با عقلانی سازی به نحو دیگه ای اونو جلوه بدید. به قسمت هایی از نقل قول هاتو نگاهی بیاندازید. آبی ها واقعیات هستند و قرمز ها عقلانی سازیهای شما.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
[align=justify]سلام به همگی دوستان عزیز.
من مدتی بود که میخواستم بیام مشکلم را اینجا مطرح کنم ولی فکر میکردم خودم به تنهایی میتونم حلش کنم! اما الان واقعا به کمکتون احتیاج دارم.
خلاصه ای از ماجرا:
من در یک شرکت مدیریت و اجرای طرح های ایزو کار میکنم و تقریبا از دوسال پیش برای مشاوره هفته ای یک روز به عنوان مدعو به شرکت دیگه ای میرم. در این شرکت خانمی مسوول هماهنگی کارهای من و مدیریت اون شرکت هستند که از همون اوایل حس کردم با صمیمیتی بیشتر از حد دو همکار با من برخورد میکنند و بعضی وقت ها هم که تماس میگرفتند کمی هم در مورد مسایل غیر شرکت صحبت میکردن. من هم آدم خوش برخوردی نیستم ولی نمیدونم چرا با وجود اینکه من متاهل هستم و از زندگیم هم کاملا راضیم هربار که با ایشون صحبت میکردم یا میرفتم شرکتشون و کارم تموم میشد به صحبت با ایشون تمایل نشون میدادم. وضع به همین منوال میگذشت و من کم کم احساس صمیمیت با ایشون میکردم و اس ام اسهامون کمی لحن مهربانانه بخودش گرفت.
من یک روز به ایشون پیشنهاد دادم که با هم دوست باشیم ولی ایشون قبول نکردن و ایشون گفتند چون شما همسر دارید فقط رابطمون در حد دو همکار (ولی دو همکار رفیق تر) باشه.
خوب قبلا تو تایپیک هام نوشته بودم که از حال و هوای عاشقی و سوز و گدازش لذت میبرم و این فرصت را غنیمتی دونستم واسه یک عشق به وصل نرسیده و به قول خودم رفتن تو غم عشق، که بعد مدتی دیدم رابطه کاملا دوستی معمولیه! و الان بعد از گذشت دوسال رابطه ما به همین منوال ادامه داشته. البته در لابلای صحبت هامون خیلی از مسایل زندگیمون را هم واسه هم تعریف کردیم اما هیچ وقت رابطه عاطفی و محبت آمیز به هیچ وجه نبوده(خط قرمز های رابطه از اول توسط هر دوی ما رعایت شد)،ایشون حتی در مورد خواستگارشون از من مشورت میکردن و من هم همیشه بهترین راهنمایی را (طبق گفته خودشون) بهشون میکردم.
چون رابطه عاطفی یا جنسی هیچوقت مطرح نبوده من احساس خیانت به همسرم را ندارم و الان بعد این همه مدت فهمیدم دوستی من با این خانم اصلا دوستی دختر و پسر بحساب نمیاد و ما مثل دو دوست همجنس و همکاریم. حالا برای اینکه همسرم از این رابطه بی اطلاع نباشه و با ایشون دوست باشه و بتونیم رفت و آمد خانوادگی پیدا کنیم، چون هیچی بینمون نیست که بترسم مخفی کنم! قصد دارم خانمم را با ایشون آشنا کنم و برای شام به همراه چندتا دوست مشترک و همکاراشون دعوتشون کنم و بعد از اون در چهارچوب خانوادگی رفت و آمد داشته باشیم. دیگه نه من بخوام مخفی کاری کنم و همسرم هم در این رابطه شریک باشه و نه عذاب وجدان داشته باشم.
البته میدونم این دوسال اشتباه کردم که رابطه را مخفی کردم ولی از حالا به بعد نمیخواهم اشتباه ادامه بدم. البته اینو هم بگم که چندماه اول من خیلی درگیر شدم و این درگیری ذهنی خیلی جدی بود(البته هیچگاه در محبت به همسرم ذره ای کم نذاشتم،فقط خودم خیلی خیلی اذیت شدم و الانم بعضی وقتها از نظر عاطفی و احساسی درگیر ایشون میشم (من در برخی از تایپیک هام که میگفتم مشکل دارم همین بود مشکلم)، ولی چون ایشون بسیار محکمه سریع سرکوب میشم)[b] من این خانوم را واقعا مثل عضوی از خانوادم دوست دارم و هیچ نظر جنسی یا عاطفی بهشون ندارم (ایشونم دو طرفه همین طورند با هم در این مورد صحبت کردیم).
همونطوری که همه ماها با برخی دوستان هم جنسمون صمیمی تر از بقیه میشیم و با برخیشون رفت و آمد خانوادگی پیدا میکنیم این مورد برای من همینطوره.
به نظرتون بهترین چاره چیه؟ ببخشید طولانی شد
:323::323::323:[/align]
پیش از هرچیز از تمام بزرگواران که زحمت کشیدند و پاسخ دادن تشکر میکنم.سپس در فرمایشات خانم Maryam123 چند نکته را باید عرض کنم که در پاسخ برخی دیگر از دوستان هم برخی از این موارد اشاره شده بود:
1-سوال 1 را آخر جواب میدم:303:
2-خیلی از دوستان به این نکته اشاره کردند که اگه همسرم این کار را کرده بودچی! من بنا به دلیلی که عرض میکنم با این استدلال موافق نیستم. زیرا نیازهای زن و مرد یکسان نیست. همتون خوب میدونید اگه مردی بتونه تمام نیازهای زنشو براورده کنه و تمکن مالی هم داشته باشه وبشرط اجرای عدالت میتونه زن دیگه ای را هم بگیره،ولی قانون و شرع تحت هیچ شرایطی(تاکید میکنم تحت هیچ شرایطی) این اجازه را به زن نداده.پس خداوند هم با توجه به نیازهای فطری زن و مرد عدالت را به معنای مساوات و مقابله به مثل قبول نکرده! این بحث جدایی را میطلبه ولی من در جهان بینی نظریم(نه جهان بینی عملیم) این مساله را به عنوان یک حکم درست پذیرفتم(هر چند فرهنگ ایرانی اصلا نمیپذیره):324:
3-این درسته که خیانت عاطفی بویژه برای خانم ها کم از خیانت جنسی نیست(واسه آقایون برعکس) ولی من همانطور که در تایپیکم اشاره کردم به هیچ وجه نه مسایل جنسی و نه عاطفی تو رابطه ماوجود نداشته و چون ایشونم در سن ازدواجن و شناختی که از خودم وایشون پیدا کردم، میدونم این خطرحداقل تو این رابطه وجود نداره!،و اینکه اگه ایشونم نیت بدی داشتند دیگه در موردخواستگاراشون با من صحبت نمیکردند(درسته؟)، بارها و بارها من را با لفظ برادرم خطاب کردن!
4-فرق دوست دختر با دوستدختر خیلیه! شما ممکنه با با دوستان همسرتون دوست باشید و صمیمی تر از مثلا همکار آقاتون در محیط کار باشید ولی کسی نمیگه طرف دوستپسر شماست! خودتونم همچین اسمی روش نمیذارید! اصلا ازسن و سال من گذشته این مقوله.رابطه دوستدختر دوستپسری تعاریف و فضاهای خاص خودشو داره که من اصلا این را در رابطه خودم نمیبینم که ایشون را با این عنوان خطاب کنم.
5-من دوست بقول شما سبیل کلفتم کم ندارم ولی درمورد اونها مشکلی ندارم که بخوام بیام تایپیک بزنم و صحبت کنم! بلاخره ما انسانیم و نمیتونیم منکر جذابیتهایی که تعامل با جنس مخالف برامون داره بشیم که!
6-اگه رابطه بیاد در سطح دوستی خانوادگی و در واقع ایشون مثل یکی از دوستان همسرم بشن(از این وضعیت مخفی بیرون بیاد) فکر میکنم تا ابد بشه جلوشو گرفت.چون نیازهای جنسی(که جزو اساسی ترین نیاز مردهاست) در من درجای دیگری پاسخ داده میشه و این نیاز در خانومها هم قبل از ازدواج جوری نیست که معمولا برای گناه پیش قدم بشوند و این حاشیه امنیت را من میبینم.[/size]سوال 7 و 1 را میخواهم کاملا صادقانه جواب بدم هرچند ممکنه به ضررم تموم بشه
7] من از صحبت کردن با ایشون یجور آرامش روحی میگرم و در دوستی، انسان مسایل بیشتری را میتونه به عنوان دردودل مطرح کنه تا همکار. هر پیشنهاد دوستی که معنی آشنایی واسه ازدواج یا ارضا نیاز خارج از چهارچوب خانواده نیست که!!! خود شماها خیلی شده مسالتون را بجای همسرتون با دوستانتون مطرح کردید یا اومدید تو فضای مجازی گفتید!![/size]
[color=#800000]
[b]
1-خودم میدونم که بلاخره باید این کار را بکنم و علی رغم میل باطنیم تفکراتم در جامعه و فرهنگ ایران زمین ایده آلیستس وغیر قابل اجرا در عمله ولی دوتا مشکل دارم:
اول فنوتیپ رابطه در حال حاضر این اجازه را نمیده که ناگهانی قطعش کنم،چون رابطه عشقی یا عاطفی نیست که بگم از فردا با هم تماس نداشته باشیم یا تمومش کنیم! چون برمیگرده میگه چیزی نبوده که بخواهیم تمومش کنیم و اینجوری من کوچیک میشم.
دوم اینکه انسان اگه دو سال حتی ی مرغ خونگی را نگهداشته باشه بهش انس و الفت میگیره اییشون که یک انسانه! بهشون وابسته شدم،به شنیدن صداشون عادت کردم، بعضی وقتهادلم واسشون تنگ میشه(مثل شما که مثلا خواهرتونو ده روز نبینید دلتون تنگ میشه
خواهش میکنم کمکم کنید تا آخر عمر محبتتون را فراموش نمیکنم.احساس اسارت میکنم از طرفی هم دلم میخواد کاری که تو تایپیک اول نوتم را بکنم و رابطم با ایشون را واسه همیشه بیمه کنم![/align]:72:
[/quote]
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
آقای محترم،
ورود این خانم به حریم خانوادگی شما، مساله را بغرنج تر می کنه. دیدن این خانم در فضای صمیمی تر و نزدیکتر، با لباسهای غیررسمی و کاری، با هم غذا خوردن و فیلم دیدن و صمیمی تر شدن و ... این جرقه را به شعله تبدیل می کنه.
خیلی از افراد بودند که با دوستان خانوادگیشون یا دوستان نزدیک همسرشون، به همسرشون خیانت کردند. شما که زمینه اولیه را هم دارید، توجیه اسلامیش را هم که پیدا کردید و ...
یکبار لغزش و خیانت کافیه تا همیشه یه دردی توی دل همسرتون باشه، یه حس بی اعتمادی، یه غم که ...
دل آزردگی خیانت هیچوقت از دل پاک نمی شه. مواظب دل خانمت باش.
نه تنها این خانم را از زندگیت بذار کنار، بلکه کمی روی اون فکرها و فلسفه ها و سوز و گذاز عاشقی و اجازه شرعی برای ازدواج دوم و سوم و ... کار کن. یک جایی کار دستت می ده.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام
از گفته های شما کاملا مشخصه که این رابطه ، یک رابطه 100 درصد عاطفی است (هر چند که خودتون بگید عاطفی نیست) همین "بهشون وابسته شدم" کافیه که زندگی ات رو نابود کنه . شما متاسفانه یک پیش زمینه ذهنی دارید و اون اینه که من این خانم را مثل خواهرم میدونم و ... و تا این گونه فکر کنید کسی نمیتونه کاری برای شما بکنه. امیدوارم این جملات "بهشون وابسته شدم،به شنیدن صداشون عادت کردم، بعضی وقتهادلم واسشون تنگ میشه" یا "رابطم با ایشون را واسه همیشه بیمه کنم" در حد شوخی باشه وگرنه نشان از یک رابطه عاطفی بسیار عمیق داره که شاید خودتون هم متوجهش نباشید.
برادر من خیلی از زندگی هایی که سر اینگونه مسائل از هم پاشیده با همچین مسائلی (و حتی پیش پا افتاده تر) شروع شده اما آخرش به جاهایی رسیده که ....
این رابطه برای شما یک رابطه باخت - باخت هست. چه به همسرتون بگید و چه نگید ارتباط با این خانم برای شما مشکل آفرین خواهد بود. بنابراین به جای پاک کردن صورت مسئله، مسئله را جل کنید و سریعا این رابطه را تمام کنید. ارزش زندگی شما خیلی بالاتر از اونه که به اینها فکر کنید
"اینجوری من کوچیک میشم." یا " اینکه انسان اگه دو سال حتی ی مرغ خونگی را نگهداشته باشه بهش انس و الفت میگیره اییشون که یک انسانه! بهشون وابسته شدم،به شنیدن صداشون عادت کردم، بعضی وقتهادلم واسشون تنگ میشه(مثل شما که مثلا خواهرتونو ده روز نبینید دلتون تنگ میشه"
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام
با تشكر از دوستان
يكي از كارشناسا يه تاپيكي رو اختصاص دادن به دلايل عيني براي منع رابطه دختر و پسر مي تونيد مراجعه كنيد و بخونيدش خيلي مفيد هستش.
اگه حسي نبوده چرا شما در گيري داشتي مگه شما با يك آقا هم دوست ميشين چند ماه اول رابطه درگيري عاطفي داري ؟
البته اینو هم بگم که چندماه اول من خیلی درگیر شدم و این درگیری ذهنی خیلی جدی بود(البته هیچگاه در محبت به همسرم ذره ای کم نذاشتم،فقط خودم خیلی خیلی اذیت شدم و الانم بعضی وقتها از نظر عاطفی و احساسی درگیر ایشون میشم
از اونجايي كه خانومها توي اين مسايل بسيار باهوش هستن به محض شروع رفت و آمد خانوادگي با اين خانوم خانومتون دير يا زود متوجه علاقه بين شما و اون خانوم ميشن و اين باعث ميشه به هر نوع تاخير يا تماستون حساس بشن و ضمن اينكه اعتماد ايشون به شما از بين ميره و اين خيلي بده.
اين هم بگم كه هيچ وقت رابطه دو نفر نامحرم با هم مثل رابطه خواهر برادري نخواهد بود و بالاخره هر دو شما تا ابد كه نمي تونيد احساسات و تمايلاتتون را سركوب كنيد.
از همون اوایل حس کردم با صمیمیتی بیشتر از حد دو همکار با من برخورد میکنند و بعضی وقت ها هم که تماس میگرفتند کمی هم در مورد مسایل غیر شرکت صحبت میکردن.
فكر ميكنيد دليلش چيه كه شما اين حسو دارين؟آيا موردي تو دوران قبل ازدواج داشتين يا كمبود و خلائي تو زندگيتون وجود داره؟
از حال و هوای عاشقی و سوز و گدازش لذت میبرم و این فرصت را غنیمتی دونستم واسه یک عشق به وصل نرسیده و به قول خودم رفتن تو غم عشق،
بهتره هر چه سريع تر اين رابطه رو قطع كنيد و با علاقه و عشق به زندگي با خانومتون بچسبيد كه اين نوع رابطه ها به هيچ وجه سرانجام خوبي نداره .
موفق باشيد :305:
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
2-خیلی از دوستان به این نکته اشاره کردند که اگه همسرم این کار را کرده بودچی! من بنا به دلیلی که عرض میکنم با این استدلال موافق نیستم. زیرا نیازهای زن و مرد یکسان نیست. همتون خوب میدونید اگه مردی بتونه تمام نیازهای زنشو براورده کنه و تمکن مالی هم داشته باشه وبشرط اجرای عدالت میتونه زن دیگه ای را هم بگیره،ولی قانون و شرع تحت هیچ شرایطی(تاکید میکنم تحت هیچ شرایطی) این اجازه را به زن نداده.پس خداوند هم با توجه به نیازهای فطری زن و مرد عدالت را به معنای مساوات و مقابله به مثل قبول نکرده! این بحث جدایی را میطلبه ولی من در جهان بینی نظریم(نه جهان بینی عملیم) این مساله را به عنوان یک حکم درست پذیرفتم(هر چند فرهنگ ایرانی اصلا نمیپذیره):324:
]
سلام آقا کامروا
شما همسر خودتون رو دارای این حق نمیدونید که رابطه خارج از عرف با یک مرد داشته باشه خوب البته من هم نمیدونم ولی یک سوال مسر این خانم (همسر آینده ایشون) چی حق داشتن این رابطه حق دادن آرامش به یه مرد دیگه و ارضا بعضی احساساتش رو ، حق اینکه یه مرد دیگه رو عاشق خودش کنه بهش میده؟؟؟؟؟؟
شما حتی اگه از جانب مرد این رابطه رو مشروع کنید (که نیست من هیچ جای دین ندیدم حق داشتن دوست دختر به مرد بده) از جانب زن ماجرا چی قضیه چی میشه آیا اون خانم از نظر شرع و عرف چنین حقی رو داره آیا خیانت به همسر آینده اش نیست؟
قطع این رابطه نیازی به گفتن و عنوان کردن از جانب شما نداره اگه شما هیچ تماسی نگیرید و وقتی ایشون هم تماس میگیره چند مرتبه بگید کار دارید یا مثلا قراره با خانمتون برید بیرون و چند بار هم اصلا جواب ندید قضیه تمام شده هست نیاز به گفتن بیا تمامش کنیم نیست که بعد هم کوچک بشی یا از این استدلالها
کمترین ضربه ای که به شما بخوره همین احساس افسردگی هست در ضمن مطمئن باشید وقتی از نظر روحی جایی ارضا بشید و سرگرم باشی خواه ناخواه برا خانمتون کم میذارید
نظر من رابطه رو قطع کنید و به فکر آشنا کردن این خانم یا همسرتون هم نباشید توی خانواده خودتون متمرکز بشید
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام جناب کامروا
اینجا شما قضاوت نمیشی فقط چند نکته قابل تامل هست!
فرضا که رابطه شما خالی از احساس و عواطف باشه که نست.
شما نمیتونین رابطه خودتون رو بیمه کنین حتی اگر با خانم شما آشنا بشه چون روزی اون خانم ازدواج می کنه و احتمال
زیاد نه خانم نه همسرش مایل به ادامه ماجرا نخواهند بود.
پس این رابطه بیمه پذیر نیست.
نکته بعدی در مورد عواطف شماست. شما همونطور که گفتین یک انسانین با تمام نقاط قوت و ضعف. معصوم هم
نیستین که مصون از گناه و اشتباه باشین و میدونین که انسان حتم الخطاست.
از طرفی بین رابطه همکاری و دوستی تفاوت هست.
شما با صحبت با ابن خانم بخشی از نیازهای روحیتون رو مرتفع می کنین و از اونجاییکه خداوند ما رو طوری تعبیه کرده
که احساسات ما (ولو آرامشی که شما اظهار می کنین و دلبستگی) بین 2 جنس مخالف ، ما رو کم کم به سمتی
می کشه که اگر همسر هم داشته باشیم ، کم کم بهش بی توجه بشیم و در نهایت هم طبیعت ما ، ما رو به سمت
یک سری روابط میکشونه که امرور حتی شاید فکرش خنده دار باشه!
فکر می کنید نفس ما در مورد همه یکسان عمل میکنه؟ نه! برای هر کس به شیوه خودش عمل می کنه!
برای برخی شتاب زده و برای برخی دیگه آهسته و پیوسته!
شما در اون خانم احتمالا چیزی رو پیدا کردین که در همسرتون پیدا نکردین. البته جسارتا شاید تفکراتتون و روحیه تنوع
طلبتون شما رو به این سمت سوق داده باشه و یا شاید ندونین که این رابطه اسمش چیه خودتون هم.
اما نکته ای که هست پیشگیری بهتر از درمانه!
شما دارین بعد از 2 سال دلبستگی پیدا می کنین کم کم و این ناگزیره چون شما یک انسان هستین!
پس بنشینین و برای خودتون این رابطه رو تعریف کنین.
آینده این رابطه رو ترسیم کنین!
آیا در آینده شما وابسته نخواهید شد؟
در این رابطه دقیقا دنبال چه چیز هستین؟
اون صحبت ها رو با همسرتون هم می کنین و آرامش میگیرین؟
همسر شما براتون یک دوست واقعی هست؟
در زندگیتون (در مورد مسائل روحی و عاطفی) واقعا هیچ رخنه ای نیست؟
به سوالاتم خوب فکر کنین و جواب بدین.
:72:
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
آدم همیشه باید مراقب دلش باشه بخدا یه روز غافل شیم بیراهه میریم زنو مردم نداره برادرم. شاید بجای عشقی که شما فکر میکنی گناه داره تو قلبت ریشه میکنه. ضمنا من آدم مذهبی نیستم اما وجدانم اینو میگه
در مورد مردایی گفتی که میرن دو تا زن میگیرن. در جوابت باید بگم با اینکه اصلا اینچیزا رو قبول ندارمو... اما در نظر من بعنوان یه ناظر سوم باید بگم کار اون مردا به نظرم شرافتمندانه تر از شماست. اونا تکلیفشون اول از همه با خودشون دوم با همسرشون و سوم با زن دومی که قراره بیاد تو زندگیشون روشنه اما شما هم خودتو گول میزنی هم زنتو فریب میدی و هم خانم همکارتو داری با این نمای متمدنانه بیرونت(فقط همکاری)توجیه میکنی.ببخشید اگه تند رفتم نظرم واقعا واقعا همین بود
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
حداقلش اینه که وقت و انرژی که باید برای خانمت بزاری رو صرف رابطه ای قطعا بدون نتیجه می کنی. :305:
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام آقای کامروا
شما در صحبتهاتون در پست اول یه جایی به عذاب وجدان اشاره کرده بودید. به اینکه با علنی کردن این رابطه میخواید از عذاب وجدان خلاص شید.
به نظر من اگه کاری از لحاظ شرعی و عرفی درست باشه شخص هیچ وقت دچار عذاب وجدان نمیشه(البته گاهی اوقات با تکرار و ریختن قبح برخی مسائل وجدان آدما به خواب میره). پس مطمئن باشید یه جای کار میلنگه و اینو شما بهتر از همه ی ما متوجه اید که دچار عذاب وجدان شدید و به قول خانم deljoo_deltang دارید عقلانی سازی می کنید.
شما اشاره کردید که صحبت با این خانم بهتون آرامش روحی میده اما در اصل این یک آرامش کاذب هست و در واقع شما رو از آرامش دور کرده که باعث عذاب وجدانتون شده.
نکته ی دیگه اینکه اکثر مردها برای توجیه اینگونه رفتارشون نظر شرع رو به میان می آرن و اشاره میکنند که پیامبر و حضرت علی و ... هم چند تا زن داشتند...
باید بگم که توی الگوگیری از بزرگان دینمون فقط به همین قضیه بسنده می کنید و به اینکه اصلا اصل این اتفاق به چه علت بوده و چرا پیامبر و ... این رویه رو درپیش گرفتند توجه نمی کنید.
و باز هم به نظر من هر وقت زندگی شما از همه لحاظ به اونها نزدیک شد میتونید در این مورد هم به رفتار اونها استناد کنید.
نکته ی آخر اینکه نباید فکر کنیم که ما از گناه به دوریم و نباید فکر کنیم که اسباب گناه رو واسه خودمون فراهم کنیم و بعد بگیم حالا هر کی تو این شرایط گناه نکنه مرده!!! نه، بلکه باید اسباب گناه رو از خودمون دور کنیم.
و جالبتر از همه این هستش که جنس مخالف اونقدر وسوسه انگیز هست که خدا توی قرآنش هم به عنوان یکی از وعده هاش به نیکوکاران این قضیه رو عنوان کرده.
ببخشید پرحرفی کردم. امیدوارم هرچه زودتر به آرامش روحی واقعی دست پیدا کنید
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام.من نظرم اینه که اگه واقعا دوست جنسش مهم نبود پس چرا ما آدما بعد کلمه دوست از دختر یا پسر استفاده میکنیم.به نظر من اینجور دوستیا نه تنها تو ایران بلکه تو کشورهای اروپایی هم پسندیده نیست.آرامش زندگیتون و انرژی رو که باید واسه صمیمیت با همسرتون بذارین رو با این احساس از دست ندین.خودتون رو گول نزنید که با هم دوست معمولی هستیم و اتفاقی نمیفته.