RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام دوستان عزیزم من خیلی فکرم مشغوله و روی هیچ کاری تمرکز ندارم. به نظر شما اگر به ان اقا ایمیل بزنم و علت را بپرسم کار بدی نیست ( من خودم مذهبی هستم ان اقا هم همین طور ) فکر بدی نمیکنه با توجه به اینکه در یک محله هستیم و اگر به خانواده اش بگه این مسئله برای من و خانواده ام بد نمیشه؟(پشت سر برای من و خانواده ام حرف در نمیارن) اصلا چطوری بگم منظورم چیه؟ فقط علتش خیلی برام مهمه . خیلی دارم اذیت میشم :302: شاید من ایرادی دارم و خودم نمی دانم :302: می خواهم اگر ایرادی دارم رفتار خودم را اصلاح کنم. خواهش میکنم من را راهنمایی کنید از همگی ممنونم
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام عزيزم
به نظرم بي خيال شو با اين كارت خودت رو كوچيك ميكني
چرا اينقدر برات مهمه كه طرف پشيمون شده
هر دليلي كه داشته باشه مطمئن باش كسي كه اول مياد خواستگاري بعد يهو بدون اينكه چيزي بگه غيبش ميزنه قابل اعتماد نيست
اگه ايميل بزني حتي اگه ايرادي هم نداشته باشي مجبور ميشه يه چيزي بگه كه خودش رو توجيح كنه يا جواب ايميلت رو نميده در هر صورت به ضرر شماست چون غرورت ميشكنه.
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
به نظر من(صرفا نظر شخصيم) اصلا درست نيست ايميل بدي.
انقد به اين فكر نكن كه چه علتي داشته
خوب ميشد اگه ميتونستي دليلشو پيدا كني،(هرچند به نظر من اون آقا شايد با خودش و خونواده ش مسئله اي پيدا كرده)،اما حالا كه نميتوني انقدر خودتو اذيت نكن و بهش فكر نكن.
بازم ميگم نظرم شخصيه و ممكنه اشتباه باشه
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
همونطور که شما و خانوادتون حق انتخاب و تصمیم گیری داشتین، اون ها هم دارن، پس به این حق احترام بزارین. :305:
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام دوستای خوبم ممنون بابت راهنماییتون خیلی دوستتون دارم خوشحالم که می توانم ازتون راهنمایی بگیرم. دوست عزیزم rude boy شما متوجه منظور من نشدید من نگفتم که حق انتخاب نداشتن من فقط می خواهم علت را بدانم این حق را به من بدهید که بدانم به چه علتی . راستش دوستای عزیزم فکر می کنم اگر یک توضیح بیشتری بدهم بهتر بتوانید من را راهنمایی کنید روزی که جواب مشاوره ما اماده شد ان اقا رفتن و جواب مشاوره را گرفتند و جواب ها را که داخل دو تا پاکت جدا بود را اوردن به من دادند ایشان پاکت جواب خودشون را باز کرده بودند و خوانده بودند و داخل برگه مشاوره ایشان یک خصوصیتی نوشته شده بود که خط خوردگی داشت ولی باز هم قابل خواندن بود این حالت خط خوردگی مثل حالتی بود که مثلا من شک دارم ان لغت راخط بزنم یا نزنم و یا پشیمان بشوم موقع خط زدن ( من چون شک داشتم که این خط خوردگی کار خود مشاور هست یا ایشان خط زدن رفتم مرکز مشاوره و پرسیدم که منشی گفت خیلی کم احتمال می دهد این کار مشاور باشه و گفتن که معمولا اصلا خط خوردگی ندارند و متاسفانه من با خود مشاور نتونستم صحبت کنم تا 100% مطمئن بشم چون دکتر مشاور فعلا به علت مشکلاتی در دسترس نیستند ولی باز هم از طریق منشی قرار شد پیگیری کنم ) ایشان خیلی مشتاق بودند که برگه مشاوره من را بخوانند ولی از اینکه بخواهیم در موردش صحبت کنیم فراری بودند خودم احساس میکنم یک حالت خجالت داشتن به خاطر اینکه خط زده بودند این را هم بگویم که خصوصیات دیگه ای هم داخل جواب مشاوره ایشان نوشته شده بود که چندان خوب نبود که خودشون یک بار گفتند همش را بد نوشته ولی محترمانه بد نوشته است . دوستای خوبم اگر توضیح بیشتری خواستید تا بدهم. ممنون از راهنمایی
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
به نظرم متمرکز شدن روی اخلاق بد دیگران کار درستی نیست. و البته مشاور هم خصوصیات خوب رو نمینویسه ایرادات رو میگه که رفع کنید.
اگه از من میپرسید باهاش تماس بگیرید اما مستقیم سوالتون رو نپرسید.
به هیچ وجه هم کوچیک نمیشید
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام دوستان خوبم ممنون از شما hamedhd دوست عزیزم من منتظر بودم بقیه دوستان هم بیان و با توضیحی که دادم راهنمایی کنند ولی خبری نشد پس من ایمیل می زنم و میپرسم چون فکر می کنم این طوری احساس بهتری پیدا کنم
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام دوستان خوبم امیدوارم همگی خوب باشید من ایمیل زدم و پرسیدم و با چند ایمیلی که بین ما رد وبدل شد موضوع را فهمیدم موضوع همان چیزی بوده که در جلسه اول حدس زده بودم ایشان با تحصیل مخالف بوده ...گرچه می خواست این موضوع را انکار کنه ولی کاملا مشخص بود که با این موضوع نمی تواند کنار بیاد و می خواست من را راضی کنه که تحصیل را رها کنم ...به هر حال حتما مصلحتی بوده ... باز هم از راهنمایی همه شما دوستان ممنونم و تشکر ویژه از دوست عزیزم hamedhd ....حالا احساس بهتری دارم :310: در پناه خدا باشید.
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
خوب ی سوال.ایشون اینقدر برا شما ارزش دارن که بخارشون حاضر شید درستون را رها کنید؟:310:
RE: خواستگاری و آمدو شد...دیگه خبری ازشو ن نیست. بهش وابسته شدم،چه کنم؟
سلام دوست عزیز خوب من فکر می کنم از لحاظ اعتقادی خیلی خیلی با هم جور بودیم ولی بقیه خصوصیات ایشان تقریبا برای من مبهم است . حقیقتش را بخواهید اگر شناخت (البته شناخت واقعی نه اینکه دوباره احساساتی بشوم) کمی بیشتر بود راحت می توانستم جواب سوال شما را بدهم ولی در این شرایط واقعا نمی دانم .موفق باشید.