RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
سختی آنجا آغاز می شود که به علت تربیت های احساسی و جمعی و قبیله ای در این بخش از جغرافیا ما حد و مرزها را تفکیک نمی کنیم .
و نکته ی مهم تر اینکه فرض بگیر که متاثر از یک تربیت جمعی غلط هستیم ( که هستیم .....وامصیبتا !) وقتی با این غلط روبه رو شدیم و عواقب آن را نیز دیدیم . چه باید کرد ؟
به بهانه ی سخت بودن ( و در اصل به دلیل سود و منفعت داشتن فردی در نوع نوازش گیری و مهم تر از همه نوعی سرگرمی ) به کارهای شگفت انگیز ادامه می دهیم ؟
خواهر تو فقط یک انسان هم خون است . از یک پدر و مادر متولد شده اید و منابع اشتراکی با هم دارید . در نتیجه همه ی داشته ها و نداشته های شما دو نفر تداخل مرزی نمی یابد .
دقت کن از خودت مثال می زنم
با چه ظرافتی می خواهی از مرزها و اقلیم فرمانروایی و منافع شغلی خودت (محیط کار و......) دفاع کنی ؟( فردیت خودت را ببین و دقت کن )
اما به منافع احساسی که می رسی از حد گذر می کنی و به خودت اجازه ی "انالیز" شخصیت و هویت خواهرت را می دهی . ( و استناد می دهی به شناخت جمعی از ایشان - همان تربیت و باور مندی قومی قبیله ای....- همه همین را در مورد او می گوید من تنها نمی گویم ! )
در نتیجه اسطوره ی عزیزم از قلمرو خودت دفاع کن و به قلمرو او نیز احترام بگذار چون او نیز چون تو اسطوره ای است که نیازمند قلمرو خویش است وطبیعی است که چون تو از این قلمرو دفاع می کند .
اینگونه وبا این تعریف شاید بهتر بتوانی درک کنی که چگونه این مرزها را برای دو اسطوره و قلمروهایشان تفکیک کنی .
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
چند تا سوال
من هم یک آدم معمولی هستم با ظرفیت های محدود!
وقتی یک نفر دائم کنار گوشت آیه یاس میخونه چطور میشه انرژی منفیش رو خنثی کرد؟
البته قبول دارم زیادی واقع نگر بودنش (توی کار ما بهش میگن شخصیت کلاه مشکی) باعث میشه خیلی از ریسک ها
رو انجام ندم و این قابل تحسینه! اما خوب برخی اوقات باعث میشه همه انرژیم تحلیل بره! با چنین مواردی چه کنم؟
جناب baby
حق با شماست. من عادت دارم دلسوزی بیجا کنم! حتما این موارد رو لحاظ می کنم و حتما کتاب رو مطالعه می کنم.
mehrabooni گلم
ممنونم واسه اینکه نعمت به این بزرگی رو بهم یادآور شدی. توی خونه واقعا همینه اما بیرون خودت که می بینی :)
رایحه جان
راهکار خوبیه اما همیشه اجرایی نیست چون دوست نداریم پدرمون بهمون بی اعتماد باشه و فکر کنه که هنوز بزرگ
نشدیم! اما مشورت با بزرگان در موارد خاص راهکار خوبیه ممنون.
نازنین عزیزم!
زدی وسط هدف! حق با تو هستش! من خیلی به رخش می کشم اشتباهاتش رو :163: البته الان کمتر شده این
اخلاقم چون سعی می کنم اعتماد کنم! حتما از این به بعد تشویقش می کنم و تحسین! ممنونم.
بهار جان
من از این باب گفتم که چطور برخورد کنم که روی من حرفاش تاثیر نذاره وقتی گاهی یک سره غر میزنه؟
اما خوب راست میگی من دارم وادارش می کنم طوری باشه که من دوست دارم و این اصلا خوب نیست! حتما تامل می کنم توی رفتارم.
اون اینطوری راحت تره!
آنی عزیز
ممنونم که بهم یاد میدی این مرز بندی ها رو! حق با شماست.
من یاد نگرفتم دلسوزی بیجا نکنم و وارد حریم شخصی دیگران نشم! وقتی کسی اینطور راحته دلسوزی من برای
کسی که دلسوزی نمیخواد از 100 تا زورگویی هم بدتره. بهش حتما فکر و عمل می کنم.
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
بهار عزیزم
بی نهایت راه کار هست .
اول اینکه وقتی کسی به قول تو از صبح تا شب آیه ی یاس می خواند و........................
اول آیه ی یاس را تعریف کن تا ببینیم این آیه ی یاس از کجا آمده ؟! و اساسا چه تعریفی دارد ؟ یا تو آن را آیه ی یاس تعریف می کنی و چون آیه ی یاس تعریف می کنی همین دیدگاه مانع می شود که به نقاط مثبت پیام توجه کنی . شاید که پیامی باشد برای تو و در دلش نکته ای مثبت داشته باشد ..................( در کل پردازش پیام بسیار مهم است )
دو
در صورت رعایت و توجه به موارد بالا .....................اگر به یاس رسیدی راه دریافت انرژی را بر روی خودت می بندی . یعنی خودت را قوی می کنی که ورودی نداشته باشی . چیزی مثل تصمیم گیری بر نفوذ ناپذیری در لحظه .........
سه
اگر دو بند بالا را دقت کردی و در بخش مهارتی خودت ناموفق بودی از روی این صندلی پا می شوی به سوی دورترین صندلی می روی و جای خودت را عوض می کنی .
به نوعی که در معرض این انرژی نباشی تا وقتی که پارازیت ها تمام شود . وقتی تمام شد . برمی گردی سر جای اولت .
و در پایان یادت باشه که در مسیر زندگی به کسی کمک کن که ازت کمک بخواهد .............اگر نه صرف انرژی ، هدر دادن انرژی است ............( این را همین جوری گفتم . یک حرف تو صندوقی است برای روز مبادا . این رو توی صندوق نگه دار .:311: شاید برای وامصیبتا :311:) .
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
خوب به نظر من آیه یاس یعنی دیدن تمام نکات منفی یک چیز!
یعنی اینکه دائما معایب امور رو اول همه دیدن (البته یک جاهایی خیلی مفیده و جلوی ریسک های احتمالی رو
میگیره)
مثلا از خواهرم میپرسم : مقنعه من مرتبه؟
جواب میده : مقنعه من کجه که اینو گفتی؟
من : :310:
یا مثلا می پرسم : موهام چطوره؟
جواب می شنوم : ابروهات زیادی پر نشده؟
من : (نگاه در دوربین!)
یعنی اول از همه عیب یک چیز رو می بینه طوری که گاهی محاسنش رو نمی بینه! اضافه کنید گاهی غر غرهاش
رو (خردادی ها گاهی خوبن و گاهی واقعا کم حوصله. کمی پیش بینیشون سخته)
خوب به قول قدیمی ها " بشین ، بفرما و بتمرگ " هرسه یک معنی میده! وقتی کسی با لحن بد صحبت کنه حتی
اگر نکته مفیدی توش باشه باعث میشه اهمیت ندی. مثل مثال مدیر در مورد آب خنک توی آفتابه :)
اشتباه می گم آیا؟
اما روی مورد 2 خوب کار می کنم! پیام تو صندوقیت بهم خیلی کمک کرده تا حالا! ممنون بابت یادآوریش! :46:
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
راستش را بخواهی من از این مثال هایی که آوردی حقیقتا معنای منفی نگرفتم و اگر کسی در مقابل سئوال های من سر دوربینش بچرخد به سمتی دیگر و پاسخ بدهد . من به سمت و سوی جهت دوربین او توجه و دقت می کنم و اگر خیلی مثلا از نظر من بی ربط گفته باشد و ذائقه ی من را تامین نکند .......خنده ام می گیرد ..........
خوب واقعا من به این نوع نگاه کردن و پاسخ دادن خواهرت واقعا آیه ی یاس نمی گویم .
شاید بیشتر برای من کسی آیه یاس می خواند که مثل شخصیتی که در گالیور بود و الان اسمش یادم نیست ..............که می گفت : من می دونم ما موفق نمی شیم !!! :311: یا کسانی که از صبح تا شب مثلا بازی "وحشتناک نیست ...."بازی می کنند و.............
شاید مثال های خوبی انتخاب نکردی برای تعریف آیه یاس یا اگر واقعا به این می گویی آیه ی یاس خواندن با تو موافق و هم عقیده نیستم .
قربون دستت حالا که خوشت آمد از این پیام های تو صندوقی انگیزه دادی بیشتر از این پیام های تو صندوقی زیر پست هایم ارسال کنم . :311:
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است ( بندازش تو صندوق برای روز مبادا :311:............وامصیبتا ! ....خب میازار )
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
آنی عزیز
خوب اگر واقعا تعریف منفی نگری این نیست و شما بهش میگی ذائقه متفاوت این که همیشه نیمه خالی لیوان رو
اول می بینه اسمش چیه؟
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
حالا که بحث طالع بینی شد:)
بگم دخترای خرداد ماهی اغلب خیلی باهوشن.چون دوست صمیمی خودم خردادیه میگم.
نقل قول:
یا مثلا می پرسم : موهام چطوره؟
جواب می شنوم : ابروهات زیادی پر نشده؟
من : (نگاه در دوربین!)
تو این مثال هم وقتی ازش میپرسی موهام چطوره؟
برداشت من اینه که میخوای مطمئن شی عیب و ایرادی نداشته باشه.
خوب خواهرت با این فکر که بهار نمیخواد ظاهرش ایراد داشته باشه واسه همین ازم سوال میکنه دنبال ایرادی میگرده تا بهش بگه.
ضمن اینکه چون اغلب تیزبین هستن فلفور این مورد میاد تو چشم.
ما هم باشیم میگیم موهات خوبه اما ابروهات خیلی پره.حالا خواهر گرام قسمت اولو فاکتور گرفت:)
اما بهار خانوم گویا شما قصدت ازاین پرسش تایید گرفتنه که مثلا خواهرت بگه اره خیلی خوبه.اگه اینطوره نیاز نیست به دوربین نگاه کنی.فقط بگو.واقعا ابروهام پره؟باید مرتبشون کنم.حالا به نظرت موهام چطوره؟
پ.ن:بهار خودت که میدونی نباید شارژ شدنمون با دیگران باشه.وقتی تو سوالی میپرسی یعنی خودتو در معرض این قرار دادی که هر جوابی بشنوی که لزوما تایید کننده هم میتونه نباشه.
اگه خیلی ازارت میده هم به قول انی بشین صندلی عقبی.یعنی ازش نپرس..از کسایی بپرس که تاییدت میکنن.
موفق باشی
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
بهار جان تعریفی که از نیمه ی خالی لیوان می دهی با مثالهای تو هم خوانی ندارد .
اما اگر به واقع اینگونه باشد و فرض را بر درست بودن این بگیریم که او در حال نمایش نیمه ی خالی لیوان است آن هم به شکل مطلق .
این بخشی از توانمندی اوست که نامتعادل است .
درست مثل فردی که فقط به نیمه ی پر لیوان نگاه می کند . این فرد هم نامتعادل است اما توانمند .
در اصل هر دو به نوعی درگیر افراط و تفریط هستند و چیزی در درونشان برای فرار کردن وجود دارد .
چیزی برای انکار کردن و پنهان کردن .
چرا ؟
چون درد یا دردهایی پنهان است در روایای پنهان این افراط و تفریط .
اما نکته ی جالب اینکه این دو نفر همدیگر را کامل می کنند و باعث بالانس شدن انرژی ها می شوند !
اما
در بهترین حالت ما به داشته ها و نداشته ها تواما نگاه می کنیم و فضای امکانات خود را با بررسی دقیق لیوان می سنجیم . درسته ؟!
تا با فضای امکانات و بررسی دقیق مسائل را حل و فصل کنیم .
حال در این میان تو دوربین را به سمت او زوم کرده ای . زیادی هم زوم است و درجه را زیادی بالا برده ای . به نوعی که به شکلی اغراق آمیز او را فردی منفی می بینی ( مطلق ) .
آیا مطلق وجود دارد یا این خطای ماست ؟!
ازت به شکل جدی می خواهم این تمرین را انجام بدهی .
روی توانایی ها و داشته ها و نکات مثبت خواهرت متمرکز شو . بنویس . و بعد برو سراغ منفی ها . باز بنویس . و دقیق شو .
ببین آیا دچار خطا در مورد او نشده ای ؟! یا چند در صد خطا از خودت می توانی در تعریف او و عمل کردش پیدا کنی . ( به تکرار و تکرار و تکرار ..............این حرف به معنی بی عیب و نقص بودن خواهرت نیست . اما ما می خواهیم تو از این ارتباط به رشدی که باید برسی و از این فرصت استفاده کنی . )
متوجه هستی یا یک تو صندوقی می خواهی ؟!:311:
درس امروز را به فردا مفکن ............که فردا روز کس دیگری همین درس ها را برایت دوره می کند . بندازش توی صندوق برای روز مبادا ........
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
آره بهار :)
واقعا خردادی ها باهوشن! واقعا چیزی از نظرشون پنهان نمیمونه ولی اغلب بی دقت و حواس پرتن!
شاید واسه اینکه خیلی به جزئیات اهمیتی نمیدن
نه دنبال تاییدش نیستم. میخوام بهم بگه اگر خوب نشده عوضش کنم. اما وقتی میگه ابروت پره یعنی موهات خوبه برو
تو کار ابرو :311: حق با توئه. منم میشناسمش. فقط خواستم بگم اول نقایص رو میگه بعد از خوبی ها میگه ( که البته
خوبی ها رو نمیگه. عااااااااااااااااااشق این اخلاقشم :43: )
ولی عموما دنبال تایید دیگران نیستم. خودم خودمو شارژ می کنم.
آنی
چه تمرینی خواستی ازم. میخوای برات حسن جوئی کنم؟ اوکی :)
نکات مثبتش :
مهربون ، باهوش و متخصص ، بامزه و نمکی ، ارائه دهنده راه حل های ساده ، مترجم قوی ، نویسنده توانا ، کوشا و
تلاشگر ، منطقی ، دوست داشتنی ، اهل تفکر ، پاک و بی آلایش ، سادگی
نکات منفی :
محتاط ، مواخذه گر احساسات (بسیار عقل محوره) ، اعتماد به نفس پایین (به نظرم عدم انجام درست کارها از
اینجاست چون امروز اومده میگه میشه 30 تا اصل اعتماد به نفس رو بهم بدی) ،بی خیال و بی دقت(حواس پرتیش از
اینجاست)، قضاوت کردن دائم رفتارهای من ، ذهن خوانی (جای من فکر میکنه که خیلی ناراحتم می کنه اونم منفی)
آنی
حس می کنم اولش خیلی بد نوشتم راجع بهش چون عصبانی بودم از دستش :163:
اگر بخوام ایرادای خودمو لیست کنم بیشتره
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
بیشتر بنویس این کم است . از هر دو منظر خوب به خواهرت نگاه کن و بنویس . نقاط قوت و ضعف .
بعد برو سراغ همین همکار که بعد از ساعت کاری میشه خواهرت . از اون زاویه ی کارمندی فقط بهش نگاه کن و باز بنویس . اما عجولانه نه . با دقت . بسیار ظریف ریز شو به این کارمند . روی توانایی ها . عدم توانایی ها ..........داستان خواهر بودن را دخیل در شناختت نکن . دقیقا اگر قرار باشه خانم مدیر برای این خانم رضایت نامه ی شغلی بنویسه و واقعا صادق باشه چی می نویسی .............( کامل بنویس - ریز به ریز - ...)
و همین کار را با دقت از دو زاویه برای خودت بکن . هم در جایگاه مدیر و هم در جایگاه خواهر ..........
یکی هم برای توی صندوق
دست از رمانی و طالع بینی بردار به کسب و کار خودت بچسب عزیز دل خواهر ...........:311:
اما این رو برای همین الان و بیرون صندوق می گم . این رو نگه دار برای خودت .
مشقت کامل نیست............ فرار نکن شاگرد فراری :311::46: