RE: با خورده فرمایشهای شوهرم چیکار کنم؟
hekaiate ney جان دراينجا بحث اعتماد نيست چرا كه برخي از آنها دليل رفتارشان را بدي جامعه عنوان مي كنند و عقيده دارند كه مردها را مي شناسند و آنها بد هستند. به نظرت با اين دسته مردها با اين اعتقادات چه مي توان كرد؟؟؟؟
shad عزيز من به تو حق مي دهم كه خيلي از مردهاي ما در چند دهه قبل زندگي مي كنند و افكارشان به روز نشده و قابليتها و هوش خانمها را ناديده مي گيرند اما آيا مي توان با آنها جنگيد؟؟ كسي كه زندگيش را دوست دارد و مخالف از هم پاشيدن زندگيش است چه كند؟ دائم تو روي شوهر خود بايستد و به او بگويد:امل، قديمي،كوته فكر و ...
مي داني كه مردان غروري بيشتر از غرور خانمها دارند و احترام مي طلبند اگر به همين راحتي احترامها شكسته شود مطمئنم كه تعداد و كيفيت مخالتهايشان بيشتر شده و اوضاع زندگي نابسامان مي شود. به همين راحتي ها نمي توان عقايدي را كه مرد مثلا 30 سال با آن بزرگ شده و با خون او عجين شده تغيير داد. نياز به زمان طولاني مدت و ايجاد حس اعتماد(همان چيزي كه hekaiate ney گفت) دارد. اما همين كافي نيست. من به دنبال راههاي تازه تر و جامع تر و كاراتر مي گردم و از همه شما دوستان انتظار همياري دارم.
RE: با خورده فرمایشهای شوهرم چیکار کنم؟
متشکرم از نظراتتون.
دانه جان مشکل همینه که دقیقا شوهر من اعتقاد داره که اون مردها رو بهتر میشناسه و این مسایل از بی اعتمادیش به من نیست بلکه از شناختیه که از مردها داره.که من معتقدم این حرف یک نوع کلاه شرعی گذاشتن سر همون بی اعتمادیه.
دارم سعی میکنم اعتمادشو به خودم جلب کنم.ولی مشکل اینجاست که تا بحثمون میشه مثلا سر نرفتن من به شهرشون که البته حق هم با منه سریع میگه باشه نیا منم میشم مثل بقیه مجردا.هر کاری که دلم میخواد میکنم.البته میدونم که دنبال کس دیگه برو نیست اما منو تهدید میکنه چون میدونه من از سیگار کشیدن یا مشروب خوردن متنفرم.نمیدونم جلوی تهدیداش باید چیکار کنم چون حق با منه و موقع منطقی صحبت کردن کم میاره داد و بیداد راه میندازه که تو خودت میخوای منو نبینی.نمیدونم چجوری باهاش رفتار کنم فکر میکنه فقط اون دلش واسه من تنگ میشه در حالی که منم بهش بارها گفتم دلم براش تنگ شده.نمیدونم باید چیکار کنم.اگه قبول کنم هم که برم ممکنه توی یک ماه که باید برم فقط 4 روز همدیگه رو ببینیم.این واقعا منطقیه؟توی 2000 کیلومتر فاصله از خونوادم پیش کسایی که هر چقدر هم که خوب باشند وقتی با هم حرف میزنند من زبونشونو نمیفهمم.مگر اینکه با من حرف بزنند.لطفا راهنماییم کنید.
RE: با خورده فرمایشهای شوهرم چیکار کنم؟
در مورد اينكه آنجا زياد راحت نيستي باهاش صحبت كن.قرار نيست هر چه او گفت تو چشم بسته و بي چون و چرا قبول كني . مرد به عنوان نيمي از پايه هاي زندگي موظف است به خواسته هاي همسر خود اهميت دهدو به انها احترام بگذارد. اگر توجه كني به تو توجه مي كنند. قرار نيست همه چيز يكطرفه باشد. هر مردي ناراحت مي شود از اينكه نامزدش براي ديدن او اقدام نكند . كمي هم حق با ايشان است اما شرايط را برايش توضيح ندهيد. فقط مراقب باش از مادر او بد نگويي كه نتيجه بدي از صحبتهايت خواهي گرفت.
RE: با خورده فرمایشهای شوهرم چیکار کنم؟
سلام دوستان عزیز
خوشبختانه مشکل من در مورد رفتن حل شد و شوهرم قبول کرده که من نرم.البته به من گفتش که باباش تونسته قانعش کنه که منو نبره.نمیدونم باید از بابت این موضوع خوشحال باشم یا ناراحت.حتی به من کامل نگفت که باباش چجوری قانعش کرده.هر وقت من در این مورد باهاش صحبت میکردم عصبانی میشد و حرف خودشو میزد اما الان نمیدونم باباش چی گفته که اینقدر نرم و آروم قبول کرده؟