-
RE: حساسیت بی مورد من
[quote=eghlima]
ویدا جان یه اخلاق نمی دونم بدی که من دارم اینکه دوست دارم همسرم من رو بیشتر از هر کسی تو دنیا دوست داشته باشه و اصلا نمی تونم قبول کنم که همسرم مادرش و یا کس دیگه ای رو هم به اندازه من دوست داشته باشه و نگرانش باشه!!!!!!!!!!!!
یه حس کمالگرایانه فوق العاده مزخرف که آسیبش بیشتر از سودش تا الان برام بوده
عزیزم کیه که یه همچین حس و درخواستی نداشته باشه اما باید واسه خودمون حل کنیم این موضوع رو که دوست داشتنها با هم متفاوتند دلیلشون عاملشون
مسلم بدون همسرت هیچ وقت نمیتونه مادرشو نمیگم به اندازه تو میگم به شکل و نوعی که تورو دوست داره دوست داشته باشه
بعضی علاقه ها از باب احترام به وجود میاد بعضی ها به خاطر دینی که کسی به گردنمون داره
بعضی علاقه ها مثل علاقه فرزند و والدین از زمان کودکی در وجود بچه و مادر پدرش شکل میگیره و
بعضی علاقه ها یه حبه است یه هدیه که خدای بزرگ از زمانی که بله میگی به عروس و داماد میبخشه
پس بین همه اینها فرق بزار و بپذیرشون و تلاشتو بزار رو محکم تر شدنشو عمیق تر شدنشون
شاد باشی گلم
به تاپیک منم سر بزن:(
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام اقلیما
خوبی؟
شما الان دو تا کار باید انجام بدی:
1) تغییر رویه خودت
2)تغییر نگرش همسرت
من احساس شما رو درک میکنم و تا الان بارها تجربه اش کردم و کنترلش کردم
هر کسی روشی برای پرت کردن حواسش داره من با دیدن عکس مناظر (از اینترنت) یا چیزهای دیگه ای که برام جالب هست حواس خودمو پرت میکنم و بعد از اینکه قضیه رو تا حدی فراموش کردم به زندگیم برمیگردم و هیچ عکس العملی نشون نمیدم
اینکه کاری کنی که اصلا حساس نباشی تقریبا غیر ممکن هست شما فقط میتونی کاری کنی حواست پرت بشه و اون قضیه تو ذهنت اهمیتش رو از دست بده
ناگفته نمونه اگه آقایون و خانواده هاشون کمی عاقلانه تر و زیرکانه تر رفتار میکردند این حساسیتها ایجاد نمیشد ولی به هرحال با شرایط موجود شما باید بتونی بهترین عکس العمل رو داشته باشی
در مورد تغییر نگرش همسرت خیلی باید تلاش کنی اصلا تا مدتها ازش از مکالماتش نپرس و سعی کن از مکالمات خودت و مادرش و مطالبی که رد و بدل شده براش تعریف کنی تا همسرت احساس کنه چقدر شما مادرش رو دوست داری و حساسیت همسرت کم بشه و این قضیه رو کلا فراموش کنه البته سعی نکن نکات نگران کننده و ... رو بیان کنی در همین حد که از اتفاقاتی که تعریف شده گفته بشه در حد یک گزارش که نتیجه خاصی هم نداره کافی هست
با آرزوی موفقیت
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام اقلیما جان
خوبی گل دختر؟
من که میدونم و مطمئنم که اقلیما از پس این قضیه هم بر میاد.
اما بیا از اون طرف ماجرا رو ببینیم! به قول آنی دوربین ها اون طرف صحنه :
برادر من چند ماهیه ازدواج کرده! من عاشق برادرمم و بیست و چند سال همه محبتش از وقتی 1 نوزاد شیر خوره بودم
تا همین اواخر تماما مال من بود و خیلی خیلیییییییییییییی دوستش داشتم و دوستم داشت!
تا اینکه چندین ماه پیش یک دختر از گرد راه رسیده و نرسیده همه این محبت رو به یغما برد البته از دیدگاه من!
از طرفی زنش ثانیه ای رهاش نمی کرد و از طرفی می دیدم که برادری که تا خونه نیاد و باهام حرف نزنه شب
خوابش نمیبره ، دیگه کمتر خونه میاد یا حواسش کمتر به منه و انگار زنش با من رقابت می کرد.
به شدت به رابطشون حسودیم می شد اما فقط در دلم ولی خوب رفتارمم ناخود آگاه با زنش چندان مطلوب نبود!
انگار رقیبمه! نمیتونستم درک کنم که اون رو به اندازه من یا بیش از من دوست بداره!
آخه 26 سال برادر من بوده و چند ماه همسر یک دختر پس اولویت با من بود از دید خودم (اولویت بندی خودخواهانه)
این وسط برادرمم مستاصل بود از دست ما 2 تا بنده خدا. تا اینکه یک روز دلم به حال زنش سوخت.
بنده خدا زنش می دیدم وقتی میان خونمون زیاد کنارش نیست و اجازه میده برادرم واسه من وخانوادم باشه و همه
کار می کنه تا محبتم جلب بشه. انگار به یکباره همه کینه ها از دلم رفت و فهمیدم هر کسی جایگاهی داره و
توقع بی جایی هست که من از برادرم دارم.
من خواهرشم و اون همسرش! هر کدوم جای خود. از وقتی حسادت رو گذاشتم کنار و نقش ها رو درک کردم و
پذیرفتم که اگر گوش رو میخوام باید گوشواره رو هم بخوام انگار معجزه شد.
زن داداشم شد بهترین خواهر دنیا و داداشی عزیز دلم که ازم چند سالی بزرگتره شدن 2 حامی محکم و قوی برای
من. انگار هم زنش درک کرده بود که اگر ما نبودیم این پسر انقدر خوب بار نمیومد و هم من درک کرده بودم که باید
حقیقت ها رو بپذیرم و حالا یک خواهر خوب دیگه هم دارم :43:
کات.......فلش بک به زندگی اقلیما
============
اقلیمای عزیز من
حساسیت از حسادت و خودخواهی نشات میگیره. وقتی که ما همه چیز رو برای خودمون بخوایم انحصاری این حالت
پیش میاد. برای درمان این حالت باید خودمون رو جای دیگران بذاریم و درکشون کنیم. من به همسرت حق میدم
عصبانی بشه.
اگر مادر مهربانش نبود همسر تو هم الان نبود کنارت! اگر اون انقدر خوب تربیتش نمی کرد ، الان این آقای متشخص
همسر شما نبود! پس هرگز به جایگاه دیگران حسادت نکن و مقایسه نکن و نخواه که تنها تو باشی و بس!
دوست داری پس فردا پسرت که زن گرفت ، زنش تو رو رقیب خودش بدونه و یا پسرت رو کلافه کنه که چند بار زنگ
زدی به مامان اقلیما؟ و متعاقب اون پسرت تو رو دیگه دوست نداشته باشه؟
هر موقع این افکار مسموم اومد سراغت با توقف فکر و پرتی حواس (به گفته فکور عزیز) فکرت رو بده جای دیگه و
با استدلال هایی که آوردم احساساتت رو توجیه کن.
موفق باشی گل دختر
:72:
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام به همه دوستان خوبم
راستش جمعه دعوامون شد یه دعوای شدید
می خواستیم بریم خونه مادرم اینا هی به لباس پوشیدنم گیر داد
چرا لباست اینطوریه
چرا موهات بیرون
چرا دکمه هات از هم فاصله داره
من که همیشه در مقابل گیر دادنش به لباس پوشیدنم سکوت می کردم و مطابق خواسته اش رفتار می کردم قاطی کردم و زدم زیر گریه و داد و بیداد کردم
با قهر رفتیم اونجا
ولی من خیلی اونجا باهاش بد برخورد کردم که نپرسید بهتره و خودمم پشیمونم
اومدیم خونه هم یه دعوای حسابی باهم کردیم و همه مسائل و مشکلاتی که از قبل هم وجود داشت نبش قبر کردیم
راستش دیروز فهمیدم که باردارم
و بهش گفتم اونم ظاهرا باهام خوبه ولی می دونم که خیلی خیلی ازم دلخوره که البته حق داره و من هم به شدت حساس و به درد نخور شدم
خیلی خیلی نگرانم
نگران همه چیز
الان که دارم اینجا می نویسم اشکم داره سرازیر میشه می ترسم از طرفی کارم هم از دست می دم و باید تو خونه باشم بعد از عید
اضطراب دارم
هیچ کسم نمی دونه با همسرم هم نمی تونم حرف بزنم چون روم نمیشه با کارایی که کردم باهاش درد و دل کنم فعلا
اصلا نمی دونم کجا باید برم دکتر و چی کار باید بکنم
انگار یه بار بزرگ رو دوشم افتاره
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام دوستم:72:
واي چه خبر خوبي.:227: مباركه خانم:123:
اين تغيير رفتار و اضطراب و حساسيت و نگراني ات به خاطر اين مسئله است. بهتره با همسرت صحبت كني و از دلش در بياري و بهش بگي كه دليل بگو مگوتون همين تغييرات در توست كه خودت هم نمي دونستي. صادقانه ازش عذرخواهي كن و ازش بخواه دركت كنه. و تو اين 9 ماه و بعدش هم همراهت و در كنارت باشه. بهش بگو كه چقدر به محبت و حمايتش نياز داري.
در مورد كارت هم نگران نباش. فعلاً كه تا 5 - 6 ماهه آينده كه مي توني كارت رو ادامه بدي بعدش هم اگه كارت برات مهمه كه از دست ندي فعلاً يه مرخصي طولاني بگير و بعد بيشتر راجع بهش فكر كن.
اميدوارم روزهاي بسيار خوبي پيش رو داشته باشي:72::43:
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام مامان اقلیما
وای تبررررررررررررررررررررررر رررررررررریک میگم :46:
چه خبر خوب و خوشی :227: :227:
یعنی چه نی نی خوش قدم و به موقعی :43:
اقلیما خوشحال نیستی که یک فرشته کوچولو تو رو برای همیشه به زندگیت و همسرت گره زد؟
تو دیگه اون دختر حساس دیروز نیستی! تو الان مامان هستی!
شوهرت هم بابا شده.
نی نی خوش قدم ما الان دل کوچیکش به عشق مامان و باباش می تپه :43:
من میگم امشب یک شام خوب بپز و حسابی هم به خودت برس و برای بابای نی نی اگر ناراحتش کردی و مقصر
بودی یک هدیه بخر با 1 شاخه گل و روش بنویس برای بابا .... ، از طرف مامان اقلیما و نی نی!
بعد هم یک اس ام اس خوشگل براش بزن تا از دلش در بیاد و بگو بی صبرانه منتظرشی.
بعد هم با هم یک دکتر زنان خوب پیدا کنین و تحت مراقبتش قرار بگیر.
چندان هم سخت نیست عزیزم.
دیگه میمونه حفظ آرامشت و تغذیه ات و سایر موارد که هم کتاب زیاده هم توصیه های دکتر کمک کننده است.
باز هم میام بهت سر میزنم
وایییییییییییی خیلی خوشحال شدم عزیز دلم بازم تبریککککککککککککککککک :43: :227: :46:
-
RE: حساسیت بی مورد من
از شما خیلی خیلی ممنونم
برام دعا کنید کمی نظم پیدا کنم و رو روال بیافتم فعلا که شرایط جدیدم برام ناباورانه است و مثل گیج ها می مونم
نه خوشحالم و نه ناراحتم فقط لحظات بارداری هر احدالناسی که دور و برم باردار بوده می اد تو ذهنم و همش نگرانم که زودتر یه دکتر خوب گیر بیارم و برم پیشش
نگرانم نکنه ویتامین و یا ........ چیزی بدنم نیاز داره و من ازش بیخبرم
باشه سعی می کنم از دلش در می ارم
-
RE: حساسیت بی مورد من
وای اقلیمای عزیزم بهت تبریک میگم تو یه هدیه در راه داری یک هدیه ناز از طرف خدا یه موجود کوچولو که تنها دارایی کاملا مشترک بین تو و همسرت خواهد بود
وای که چقدر شاد شدم چقدر واسه تو و همسرت خوشحالم.
اقلیما دختر خوب نه نه مامان مهربون
بهت حق میدم گل دختر
میفهمم خسته ای
میدونم روحت آزردست
درک میکنم نیازهاتو که با براورده نشدنشون و روی هم تلنبار شدنشون دلتو سنگین کرده
ولی تو زنی!
زن یعنی کوه صبر و استقامت منظورم سوختن نیست زن منبع تولیده تولید مهمترین مهمترین مهمترین احتیاجات یک زندگی. به زندگی مامانت مادربزرگت و زنهای جامعمون نگاه کن زندگیهای موفق ماحصل تلاش و ساخت و ساز و تولید زنهای اون زندگیه
خودتو جمع و جور کن اینجا تاپیک زدی که به کمک چندنفر تولید رو شروع کنی نه اینکه از عالم و آدم بنالی و از اشک و آه روز مره بگی
به خدا یا علی میخواد اینکه اول جایگاه فعلیتو پیدا کنی آیا روند زندگیت رو به رشده؟یا نه داری درجا میزنی یا خدایی نکره سیر نزولی داری
مگه ادم چقدر فرصت زندگی داره که اونم به اشک و دعوا و دلخوری از اطرافیانش بگذرونه
بساز خودتو بساز باید 2تا ستون محکم در وجود خودت بنا کنی تا شروع شی
1.روحیه ی اوج گرفتن و درجا نزدن
2.صبر همراه گذشت
وبعد زمان زندگی کردنه
اول خودت
دوم خودت
سوم خودت
بعد خودت و همسرت
بعد خودتو همسرت و فرزندت
اگه تو اولین پله از زندگیت موفق بودی ناخوداگاه رو مراحل بعدی هم تاثیر لازم رو خواهی گذاشت و متقابلا انرژی خواهی گرفت
پیروز باشی مواظب نی نی همدردی هم باش:46:
-
RE: حساسیت بی مورد من
سلام
اقليما جونم تبريك ميگم:46:
خيلي خبر خوبي دادي خيلي واست خوشحالم مامان شدن چه حسي داره؟تو وشوهرت مامان و بابا خوبي ميشيد :43:
انشالله همه چي بخوبي پيش ميره غصه نخور فقط غذا بخور نيني تپلو بشه
هرسم نخور
حسرتم نخور
اقا فقط غذاهاي خشمزه بخور يه نيني لپ آويزون برامون بياريا:227:
-
RE: حساسیت بی مورد من
اقلیمای عزیزم منم خیلی تبریک میگم. انشاالله قدمش برای شما خیر باشه که حتما هست.
عزیزم از این به بعد باید خیلی مواظب خودت و اون کوچولوی نازنین باشی :72::72::72:
این دل نازکیها و حساس بودنت هم تا حدی طبیعیه و به خاطر تغییرات هورمونی هستش. عزیزم به تغذیه و آرامشت خیلی بها بده که خیلی مهمه و در اسرع وقت هم پیش یک متخصص خوب برو.
راستش من توصیه ای که به همه جوونها میکنم و به شما هم میگم اینه که قدر این روزهای زندگیتون رو بدونید و ازش کمال استفاده رو بکنید چون این روزها دیگه بر نمیگرده و به خاطر موصوعات کوچیک خاطراتتون رو تلخ نکنید.
این رو بدون که دیکه این روز که اقلیما فهمید بجه اولش رو بارداره دیگه تکرار نمیشه پس ازش لذت ببر و باهاش حال کن روزهای آتی زندگیت هم فقط یکبار اتفاق میوفته پس سعی کن از تک تک لحظه هات استفاده کنی و خلاصه اینکه کیفشو ببری!
من الان آرزو میکنم به دوران بارداری و تولد دخترم برگردم و بهتر از اون لحظات لذت ببرم!! حیف که قدر اون لحظات رو زیاد ندونستم!! جوان و بی تجربه بودم دیکه!!