-
RE: اعتیاد شوهر خاله ام
به دلیل استفاده شیشه فعلا وضعیت حفظ جان و سلامت افراد دخیل در رابطه از همه مهم تر است .
نکته ی بعدی به فرد بیمار نباید گفت معتاد تا روزی که خودش به این باور برسد و در فضای انکار و مقاومت نباشد .
با خاله خانم صحبت کن که ابدا از این کلمه ( معتاد ) استفاده نکند و امتحان کند ببیند در حد فواصلی که حال شوهر خاله خوب است می تواند با محبت و مهربانی فوری او را به مراکز ترک اعتیاد بکشاند یا نه .
ضمن اینکه خاله خانم به هر حال باید بهای این انتخاب خود را بدهد .....
می تواند کاری نکند و منتظر رویدادهای سخت آینده در کنار همسر و بچه اش باشد .
می تواند سلامت پدر بچه اش را به قیمت ترک کردن او از زندگی بپذیرد و این ریسک را بکند . ضمن اینکه چنین مشکلی اتفاق نمی افتد و شوهر خاله بعد از سلامت یافتن از خاله تشکر هم خواهند کرد .
برای مواقع بحران
-با بیمارستان روزبه یا بیمارستان رازی و سایر بیمارستان هایی که بخش روانپزشکی دارند تماس بگیرید و از آن ها کمک بخواهید .
- با نیروی انتظامی تماس بگیرید .
-
RE: اعتیاد شوهر خاله ام
آنی عزیز خیلی ممنونم از حرفهای قشنگی که زدی ..
پس فعلا عاقلانه ترین راه اینه که وقتایی که حالش خوبه سعی کنه با زبون و منطق راضی ش کنه که بره مراکز ترک اعتیاد .. و اگر این راه مفید واقع نشد خونه رو ترک کنه و بگه تا زمانی که باهام نیای بریم یکی از این مراکز و تصمیم قطعی نگیری برای ترک این ماده ای که به سلامتیت ضرر میزنه من برنمیگردم ..
درست متوجه شدم ؟؟
ببخشید که دوباره میپرسم اخه موضوع خیلی حساسه میترسم من حرفای شما رو بد متوجه بشم و به خاله هم بد منتقل کنم و اوضاع بدتر بشه ..
-
RE: اعتیاد شوهر خاله ام
ابدا فرد معتاد را نباید به وادی ترس و تنهایی و ترس از دست دادن و رهایی و.......برد . ( فرد معتاد خودش به حد کفایت این ترس ها را با خود حمل می کند و توان فشار مضاعف ندارد و این فشار مضاعف و تنهایی فرد را بیشتر به دل اعتیاد و پریشانی فرو می برد .)
تا جای ممکن از روش محبت و همراهی و کمک و مشارکت .
یعنی وقتی آقای شوهر خاله حالش خوبه باید بالغانه باهاش صحبت بشه و از گزند و آسیبی که در زمان توهمات دچارش می شود با او گفتگو کرد .( چیزی از یادآوری همان داستان گرگ و .....)
و مثلا با مهربانی بگوید : من ترا دوست دارم و زندگی ام را دوست دارم و دلم می خواهد در جهت رشد زندگی و سلامتی تو تلاش کنم و ................و در ادامه بگوید در این مواقع که تو توهم داری امکان دارد به من و بچه آسیب بزنی و خودت و ما را دچار مشکل بیشتر بکنی .ما هم واقعا در این مواقع خیلی می ترسیم و.....( قلقلک احساسات فرد معتاد ) در نتیجه تو چه راه حلی داری برای اینکه به ما آسیب نزنی ؟ یا ما احساس امنیت کنیم ؟!( سئوال ها باید یکی یکی پرسیده شود و جواب شنید تا فرد توانایی پردازش و درک بهتر موضوع را داشته باشد )
خاله باید صبر کند و ساکت شود تا شوهر خاله خودش ایده و نظرش را بگوید .
در مرحله و گام بعدی اگر راه منطقی و درست نداشت یا داشت
خاله باید با ادبیاتی اینچنینی شروع کند
من فکر می کنم ....
به نطر من .....
من پیشنهادی دارم ......
و در نهایت این دو پیشنهاد را عنوان کند و مسیر گفتگو رو در نهایت اعتماد فرد معتاد به سمت این دو حرکت ببرد .
1- مراجعه به پزشک جهت استمداد و کمک گیری
2- دوری فیزیکی خاله و بچه از محیط و بستر خانه تا زمانی که این خطر مرتفع بشود .
وادی قهر و دعوا را توصیه نمی کنم . این بخش جزولاجرم است . خودش پیش می آید . اما برای گام های اولیه که حال خاله جان خوب است و می تواند کنترل داشته باشد توصیه می کنم از منطق شوهر خاله استمدادجویی کند .
-
RE: اعتیاد شوهر خاله ام
تو که به اینترنت دسترسی داری به سایت کنگره 60 برو.اونجا یه قسمت هست که نوشته انتخاب راهنما.برو و ازونجا شماره یکی از اونا رو بردار.خودت یا خالت زنگ بزنید و وضعیت موجود رو تو ضیح بدید.حتما این کارو بکنید.اونا بهتون می گن که چه طور باید برخورد کنید.حتما بهش بگید که خودش نمی خواد ترک کنه.
-
RE: اعتیاد شوهر خاله ام
سلام دوستم
وقتی در مورد شیشه صحبت میشه بدنم میلرزه و به یاد روزهایی می افتم که حاضرنیستم بهشون فکر کنم.اما همسر من خودش خواست ترک کنه به خاطرموقعیت اجتماعی و خانوادش 3ماه هم بیشتر طول نکشید.جایی هم نرفت توی خونه.الان انگار استغفرالله خداشده یعنی انقدر اخلاقش خوب شده وخودش یک جعبه تسترخریده و هروقت که من بگم اماده ازمایشه.خداروهزارمرتبه شکر.اما میخواستم بگم باید خودفرد بخواد...فقط خودش