RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
از یلدای مهربان ممنونم
یلدا جان خواهر خوبم این تایپیکو خوندم بسیار خوب و مفید بود.
احساس خیلی بدی دارم یجورایی حالم گرفتس از بس تایپیک شکست خوندم از بس مقاله دیدم که فقط ترس در دل آدم می ندازه از بس اطرافیان و دوستان از زندگی می نالنن.
از اینکه همه دارن به دنیا فحش می دن دارن از خدا شکایت می کنن هیچکی مهربون نیست هیچکی یاد خدا نیست همه نماز می خونن اما به اندازه یه قرار ملاقات ساده براش وقت نمی زارن و براشون مهم نیست. همه فراموش کردن برا چی امدن خیلی دلم پره یه جورایی از همه شاکی هستم دلم می خواد داد بزنم بگم یواش تر کجا داریم می رین برا چی آمدین که دارین می رین...( شرمنده ربطی به موضوع نداشت اما دلم پره حالم گرفتس)
یه جورایی اصلا به اشتباه کردم افتادم اصلا پشیمون شدم بابا فهمیدم زندگی یعنی مشکل یعنی بدهی، دروغ، محدود شدن، عقب افتادن تنهایی، دعوا، فریب و...
فهمیدم و منصرف شدم
آخه یکی بگه صابر توکه از ازدواج متنفر بودی چرا توکه برا همه از بدی های ازدواج صحبت می کردی چرا
بخدا اینقدر تو این دوماه بهم فشار آمده دستم ب موی سرم می خوره می ریزه
اینقدر بهم فشار آمد که حد نداره
ولی
به چه زبانی بگم من این خانم را دوست دارم
بابا از ازدواج ترسیدم از دوست داشتن ترسیدم از دیدن ایشون تو دانشگاه می ترسم
گیج گیجم عصبی شدم
اصلا نمی دونم می خوام چیکار کنم
از یه طرف فکر ندیدن این خانم عذابم می ده از طرفی می بینمش غم های دنیا روم آوار می شه و میشه این حالی که الان دارم از طرفی دیگه من جون بی خیالی نیستم و از الان برا آینده برنامه ریزی کردم اما می ترسم از آینده نیومده می ترسم اصلا از خودم می ترسم یه جورایی ته دلم جواب این خانم رو می دونه و جوابشو نه هست نمی دونم چرا این حس رو دارم
خیلی حالم بده............................................ .....................................
کم آوردم درست فهمیدین کم آوردم
دارم کم کم به این نتیجه می رم که بهترین کارو دوستانم می کنن که با چندین نفر رابطه دارن و هیچ وقت این حال منو تجربه نمی کنن خیلی حس بدیه امیدوارم هیچکدومتون حتی یه لحظه حالمنو تجربه نکنین
سلام صابر عزیز. علیک سلام دوست بزرگوارم
فعلا صبرکن. چشم یه جورایی تصمیم گرفتم برا همیشه صبر کنم
اگر به معنیه اسمت نگاه کنی یعنی صابر : صبر کننده بله صابر یعنی صبور درسته ولی ای کاش منو از نزدیک می شناختی تا هیچ وقت اینو ازم نمی خواستی ...(دوستانم منو به صبر بیش از حدم می شناسن)
خداوند هم صابران را دوست داره والله یحب الصبرین. ماهم خداوند را دوست داریم خیلی زیاد
فعلا نرو جلو. چشم خودمم به این نتیجه رسیدم فعلا من موندمو یه بالشتو یه گریه بی صدا
بپر هم بذار بپره. دل ماهم به درگ کی به ما نگاه می کنه آخه
حتما قسمت نبوده. بله کلا ما هر جا کم می یاریم می شه قسمت بیچاره قسمت
و باز هم ممنون
سلام سلام بر شما
چرا اقدام نکنه H.M عزیز؟
به نظر من این فکر و خیالها داره روی درس خوندن و تمرکز صابر جان تاثیر منفی میذاره. به نظر من یک آشنایی مختصر توسط خانوده ها و فهمیدن مزه دهن دختر خانم اصلا هم کار اشتباهی نیست
درس خوندن و تمرکز منو داغون کرده چند کیلومتر اونور ترم رفته
وقتی جواب خودمو خودم می دونم چرا برم جلو.........
امشب خیلی دل گیرم نمی خوام از کلمه نا امید استفاده کنم که از رحمت خدا هیچ وقت نا امید نمی شم اما دلم گرفته بسیار زیاد....
از همه ممنونم یه دنیا آرزوی خوب دارم برای شما دوستان خوب
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
دوست عزیز
من متوجه نشدم شما اگه با ایشون صحبت نکردی وتنها دورا دور ایشون رو دیدی چطوری فکر می کنی بهش علاقه داری؟می تونم بپرسم شما چند سالتونه و ایا تجربه ایی این چنینی حتی بسیار محدود قبلا داشتید؟
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
دوست عزیز
من متوجه نشدم شما اگه با ایشون صحبت نکردی وتنها دورا دور ایشون رو دیدی چطوری فکر می کنی بهش علاقه داری؟می تونم بپرسم شما چند سالتونه و ایا تجربه ایی این چنینی حتی بسیار محدود قبلا داشتید؟
قسمتی از اولین پست من در این سایت
"به نام یگانه مهندس گیتی
با سلام،
من پسری بیست و دو ساله هستم و ترم پنج رشته مهندسی مکانیک .
تا به حال با هیچ دختری رابطه نداشتم حتی در حد سلام علیک.
ترم یک سر یکی از کلاسا نا خداگاه چشم به دختر افتاد که نظر منو به خودش جلب کرد اما من بی تفاوت گذشتم.
حالا پنج ترم از اون روز می گذره و من ایشون رو زیاد تو دانشگاه دیدم اما هیچ حرفی بین ما رد و بدل نشده اما من به ایشون علاقه مند شدم.
تو دانشگاه هیچ کسی به جز ایشون به چشمم نمی یاد. پوشش ساده ایی داره مثل من با اتوبوس رفت آمد می کنه خونمون زیاد از هم دور نیست چند باری تو صف نانوایی دیدمش.
دانشگاه ما مساحت نسبتا بزرگی داره و دانشجو هم زیاد داره و اکثر دانشجویان با هم در ارتباط هستن ولی من ندیدم با کسی باشه.
حالا موندم چیکار کنم.
می خوام باهاش صحبت کنم اما تا حالا هیچ تجربه ایی نداشتم و راستش اصلا نمی دونم چی باید گفت برا آشنایی؟
به اخلاقش آشتایی ندارم بیشتر می خوام با اخلاق و نظراتش آشنا بشم وگرنه قصد دوستی ندارم شاید اخلاق و نظراتمون بر خلاف هم باشه."
هیچ دلیل منطقی نمی تونم براتون بیارم که چرا دوسش دارم اما بی نهایت دوسش دارم.
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
آقای صابر
کی گفته زندگی یعنی مشکل ازدواج یعنی ترس؟شما اینارو چه طوری نتیجه گرفتی؟
اینجا فقط دارن یه سری تجربیات رو به شما منتقل می کنند تا درست تصمیم بگیرید.چرا فقط این جنبه ها رو بهتون گوشزد می کنن:چون ما تا یه سنی که رسیدیم و به نظرخودمون بالغ هستیم دیدگاه درستی درمورد ازدواج نداریم چون هیچ کس درست و شفاف و در طی زمان همونطور که تربیت شدیم این موضوع رو برامون جا نداخته
چهار تا کتاب خوندیم چهار تا فیلم دیدیم تحت تاثیر چند تاحرف و سخن و تجربه دیگران به یه کلیتی رسیدیم خیلی کم هم در موردش حرف زدیم وتبادل نظر کردیم مگر اینکه احساسمون بیدار شده باشه
تو ازدواج هم کلی معیار هست شما باید عاقلانه برای یک عمررررررتون تصمیم بگیریدوصد البته باید احساس خوبی هم داشته باشید
میگیم شرایطش رو هم داشته باشید تا خودتون آسیب نبینید
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
دوست عزیز
من نوشته ی شما رو خونده بودم اما دلیله منطقی برای علاقه ی شما به ایشون ندیدم!
با تجربه ی اندکی که من دارم احتمالا می دونم دچار چه مشکلی شدی!
صادقانه بگم من هم مشکل شما رو داشتم و هم حرفهای ادمهایی که این مشکل رو داشتن شنیدم و با هاشون حرف زدم.بنابر این کاملا درکت می کنم
دوستانه می خوام یک توصیه بهت بکنم که می دونم گوش نخواهی کرد ولی میگم و ازت می خوام که گوش کنی.می دونم احتمالا یک عالمه دلیل برای خودت خواهی اورد که نه درست نمی گه اما بعدها که مثله که کمی پخته تر شدی به قضیه نگاه کنی گفته ی من رو بهتر درک خواهی کرد.
تو که اهله دوستی نیستی وشرایط ازدواج رو هم نداری (که این موضوعه بسیار مهمیه که اگر برفرضه محال همه چیز هم درست بشه سر این موضوع به شدت به مشکل خواهی خورد تا جائی که حتی تا بعد از ازدواج هم تا مرزه پشیمانی پیش خواهی رفت )وبیشتر دچاره یک حسه کاذب شدی(نگو کاذب نیست چون ما هم این مسیر رو رفتیم)،بنابر این
رهاش کن!
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
ببین صابر عزیز 22 سالته باید 1-درس بخونی 2-ارشد 3-سربازی 4-کار 5-سرمایه و .... هرکدوم از اینارو بخوای طی کنی یه7-8 سالی باید صبر کنی.
بی خیال شو پسر خوب.
[size=large]ناراحت نشو اینو می گم ولی اول بچه دندون در میاره بعد بهش نون میدن.
یعنی اگه دندون در نیاورده بهش نون بدن تو گلوش می مونه.[/size]
سرتو بنداز پایین درستو بخون.
نه مزاحم خودت شو نه مزاحم اون بنده خدا.
بالاخره اونم دختره.فرصت های زندگیشو خراب نکن.پسر نیست که شرایط داشته باشه.دختره.بهترین سالها های زندگیشه برای ازدواج.پس مزاحمش نشو و از این فاز بیا بیرون.
الکی هم برا خودت دردسر درست نکن.
رویا هم برت نداره.
عزیزم زندگی خاله بازی که نیست.
می دونم کار خودتو می کنی.....
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
saber-g1 گرامی
اقدام رسمی چاره کار شماست .
اگر فکر می کنید شرایط ازدواج را ندارید ، دمیدن در تنور احساسات ممنوع . همین جمله را سرچ کن تا مقاله اش را در تالار پیدا کنی و بخوانی .
موفق باشی .
.
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
دوست عزیز
من نوشته ی شما رو خونده بودم اما دلیله منطقی برای علاقه ی شما به ایشون ندیدم!
با تجربه ی اندکی که من دارم احتمالا می دونم دچار چه مشکلی شدی!
صادقانه بگم من هم مشکل شما رو داشتم و هم حرفهای ادمهایی که این مشکل رو داشتن شنیدم و با هاشون حرف زدم.بنابر این کاملا درکت می کنم
دوستانه می خوام یک توصیه بهت بکنم که می دونم گوش نخواهی کرد ولی میگم و ازت می خوام که گوش کنی.می دونم احتمالا یک عالمه دلیل برای خودت خواهی اورد که نه درست نمی گه اما بعدها که مثله که کمی پخته تر شدی به قضیه نگاه کنی گفته ی من رو بهتر درک خواهی کرد.
تو که اهله دوستی نیستی وشرایط ازدواج رو هم نداری (که این موضوعه بسیار مهمیه که اگر برفرضه محال همه چیز هم درست بشه سر این موضوع به شدت به مشکل خواهی خورد تا جائی که حتی تا بعد از ازدواج هم تا مرزه پشیمانی پیش خواهی رفت )وبیشتر دچاره یک حسه کاذب شدی(نگو کاذب نیست چون ما هم این مسیر رو رفتیم)،بنابر این
رهاش کن!
چند تا از پست های شما
"دوست عزیز
می دون حرفی که میزنم رو قبول نمیکنی و اخر کار خودت رو میکنی!
رهاش کن! و خودت رو الکی عذاب نده و زندگی خودت رو خراب نکن وقتی میگی شرایطش رو نداری پس چه اقدامی می خوای بکنی؟ببین اگر همه چیز هم درست باشه اون یک دختره و نمی تونه که به پای تو صبر کنه بنظر هم نمیاد از نظر ذهنی امادگیش رو داشته باشی
این تالار پره از ادمهایی که مشکل شما رو داشتن کارشناسها و دوستان جوابهای خوبی دادن بگردی پیدا میکنی.فقط این رو بگم اخرش چیزی گیرت نمیاد و وقت و زندگی درست رو سر این کار میگذاری!این جذبه اییه که برای خیلیها پیش اومده و موندگار هم نیست چون ناشی از فکر نیست بعدها به خودت خواهی خندید."
"دوست عزیز
خیلیها این راهی رو که شما می خوای بری رفتن و تجربه اش کردن!
اینهایی که برای شما تجربه است برای بعضیها خاطره است.دوست من یکبار پستهایی رو که زدی از یک زاویه ی دیگه بخونی به حرف من پی می بری،تنها با شناخت بسیار اندک و سطحی تا ته ماجرا رو برای خودت تجسم کردی!
من هم مثل تو پسرم و حرفهات رو درک میکنم وبه خاطر اینه که میگم رهاش کن!
دخترها بسیار بسیار پیچیده هستن و با این مواردی که شما گفتی ...
از صحبتهات اگر هم نمی گفتی معلوم بود که اصلا دخترها رو نمیشناسی.اگر هم شرایطش رو داشتی بازهم برای هر فکری بسیار بسیار زود بود چه برسه به اقدام.
شاید اگر کسی این حرفها رو چند سال قبل به من هم میگفت میگفتم نفسش از جای گرم در میاد برای همین هم اگر چنین حرفی بزنی سرزنشت نمیکنم.
گذشته از اینها بنظر من سن شما برای انتخاب همسر و به دنبال اون تشکیل زندگی بسیار کم و بی تجربه است و از اونجایی که اهل دوستی بی هدف نیستی دیگه دلیلی برای اقدام نمی مونه،اگر اهل دوستی با هدف هم بودی برای شما زود بود (جدای از عوارض این دوستی ها که جای بحثش اینجا نیست زندگیت رو از این افکار بیرون بیار و خودت رو توی دردسر ننداز این به اصطلاح عشق (که می دونم عشق نیست)مثل اب دریا می مونه هرچی بیشتر ازش بخوری بیشتر تشنه ات میکنه!"
"
سلام کلا شما سه تا پست برام فرستادین تو این دوماه که کلمه راهش کن در همه مشترک هست.
ممنون که وقت گذاشتین:72::72::72:.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط H.M
ببین صابر عزیز 22 سالته باید 1-درس بخونی 2-ارشد 3-سربازی 4-کار 5-سرمایه و .... هرکدوم از اینارو بخوای طی کنی یه7-8 سالی باید صبر کنی.
بی خیال شو پسر خوب.
[size=large]ناراحت نشو اینو می گم ولی اول بچه دندون در میاره بعد بهش نون میدن.
یعنی اگه دندون در نیاورده بهش نون بدن تو گلوش می مونه.[/size]
سرتو بنداز پایین درستو بخون.
نه مزاحم خودت شو نه مزاحم اون بنده خدا.
بالاخره اونم دختره.فرصت های زندگیشو خراب نکن.پسر نیست که شرایط داشته باشه.دختره.بهترین سالها های زندگیشه برای ازدواج.پس مزاحمش نشو و از این فاز بیا بیرون.
الکی هم برا خودت دردسر درست نکن.
رویا هم برت نداره.
عزیزم زندگی خاله بازی که نیست.
می دونم کار خودتو می کنی.....
ممنون
نه اتفاقا همیشه به نظر جمع گوش می کنم.
بخاطر همین الان اینقدر پشیمونم
روز اول امودم گفتم چی کار کنم
جناب mahsa pirooz آمدن گفتن ( در پست 2)
"به نظر من براي شناخت بيشتر بايد زير نظر بزرگتر ها بود."
که بزرگواران "ویدا@ , فرشته مهربان , gole kaghazi" نظر ایشون رو تایید کردن.
جوری شد جو تایپیک که به خودم گفتم آره می رم صحبت می کنم (هیچ وقت قصد نداشتم تا از اون خانم مطمئن نشم با خانواده صحبت کنم تو پست های اول هم گفتم با اون خانم صحبت کنم اگر اخلاق شبیه بود سری اقدام می کنم) همه امدن گفتن نه اینکا رو نکن.
حالا رفتم با خانواده صحبت کردم (مطمئن باشید نگاه خانواده چه بخوان چه نخوان عوض می شه نسبت به فرزندشون) میام می گم بعد امتحانات می خوام بگم برا آشنایی برن جلو.
حالا حرفا عوض شده ما شدیم بچه بی دندون....
ای کاش یا حرف ویدا رو گوش می کردم (پست 5) "درک میکنم که نیت شما خیر و خوب هست اما اگه شرایط ازدواج ندارید بهترین گزینه صبر و پرداختن به امور دیگه زندگی هست"
یا حرف yasa و ...let it go عزیز را؛ (پست 12) "اگر نظر من به عنوان یه دخترو بخوای بدونی نه کارشناس بهش بگو! به خودشم بگو خیلی مودبانه و محترمانه بگو برای آشنایی و ..."
یکی از پست های بالا پاک شده توسط مدیران.
از کسی که پست زده بود تشکر می کنم که وقت گذاشت اما دوست من، من نه اهل دوست دختر پیدا کردن هستم و نه هدف از این تایپیک دوستی من با اون خانم بود. و ممنونم که صادقانه برام نوشتی خوشحال شدم.:72:
جا داره از همه دوستان خوبم تشکر کنم و ممنونم برا یه بچه اینقدر وقت گذاشتین کلا دمه همتون گرم زنده باشین الاهی.:72::72::72:
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
سلام
چرا بیچاره رو گیج کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:324:
صابر جان تو هم چرا یه کم فکرتو کار نمیندازی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟/:324:
چند تا مسئله هست:
1- بهت جواب مثبت میده
الف:برای ازدواج آماده ای
ب: آماده نیستی
2- بهت جواب منفی میده
الف: میتونی فراموشش کنی
ب: نمیتونی فراموشش کنی
اول به این موارد جواب بده بعد جواب مناسب رو ارائه بدیم
RE: دختري را دوست دارم اما نمي دانم چه كاري درست است.
سلام
ممنون که برام وقت می زارید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamr
سلام
چرا بیچاره رو گیج کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:324:
صابر جان تو هم چرا یه کم فکرتو کار نمیندازی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟/:324:" بخدا این قدر دوسش دارم نمی خوام فرصت رو با ندونم کاری و یه حرکت بچه گانه از دست بدم.
مادر دیشبم بهم گفت: برو با خودش مستقیم صحبت کن باز گفتم: نه اما الان می بینم بهترین کاره"
چند تا مسئله هست:
1- بهت جواب مثبت میده "زیاد امید ندارم شنیدم خواستگارای خیلی پول دار داره ما هم وضع مالی مون خوبه اما بابام پرادو نداره"
الف:برای ازدواج آماده ای " اگر منظور عقد هست بله اما اگه جدا شد کامل از خانواد یا همون عروسی منظورتونه نه وقت می خوام دو تا سه سال وقت می خوام"
ب: آماده نیستی
2- بهت جواب منفی میده
الف: میتونی فراموشش کنی "فراموش می کنم اما نه به راحتی خوندن این نوشته هر کسی برا خودش حق انتخاب داره " چیزی که به مادرم دیشب گفتم اینجا هم می گم من اصلا به فکر ازدواج نبودم یجورایی برا همه از بدی های ازدواج می گفتم مثل محدود شدن ، هزینه ها، مشکلاتی که در زندگی مشترک وجود داره، قبول مسئولیت و....
اگر این خانم نشه هیچ وقت سمت ازدواج نمی رم چون نه می تونم فراموشش کنم نه می خوام فراموشش کنم و هیچ علاقه ایی به ازدواج ندارم و بعد از گرفتن لیسانس و سربازی برا همیشه از اینجا می رم."
"شاید بگین فکر بچه گانه ایی داری و یادت می ره اما تا کسی را نمی شناسین در بارش قضاوت نکنید من همیشه سر حرفام می مونم."
حین پیاده روی برایت می گویم که قصد دارم کتاب بعدی ام را در باره تو ‚فقط در باره تو بنویسم و اولین جمله اش هم این است: "من اگر این زندگی را پاس می دارم ‚برای آنست که تو هستی ". می ایستی و می پرسی : "اگر من دیگر در این زندگی نباشم ‚آن وقت چه می نویسی؟".
من ....می گویم : "اگر تو نباشی ‚من باز زندگی را پاس خواهم داشت و باز هم آنرا دوست خواهم داشت"..
ب: نمیتونی فراموشش کنی
اول به این موارد جواب بده بعد جواب مناسب رو ارائه بدیم
گاهی دلم میخواد وقتی بغض میکنم خدا از آسمون بیاد پایین اشکامو پاک کنه دستمو بگیره
وبگه:اینجا ادما اذیتت میکنند؟بیا بریم........