RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
جناب محرک
شما باید تمام توانتون رو برای بهبود این رابطه به کار بگیرید.
وتمرکزتون رو از روی نقاط منفی ایشون و خانوادش بردارید.
همینطور اگه نشه و اگه نتونم و اینا دلیل نمیشه هیچ کاری نکنید تا اینکه ناامیدتر بشید.
هردو شما تعهد دارین که برای بهتر شدن زندگیتون یه سری رفتارارو یاد بگیرین و وقت بذارید.
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
یلداخانم
خانواده نامزدم اصرار دارن زودتر عروسی کنیم میگن چرا عروسی نمیگیری همه فامیلا هم میگن بعد عروس درست میشه من میگم اگه درست نشد چی.وقتی یه بچه رو دستمون موند چی
واسه همینه که عجله دارم تا تصمیم عاقلانه تری بگیرم
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محرک
ای بابا ما روباش که دردمون رو آوردیم اینجا که کسی بهم راه و چاه رو نشون بده همه فرارین از ما
بیا این هم راه و چاه .... متاسفانه ندیدیش!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
محرک گرامی
به تالار همدردی خوش آمدی
شما را درک می کنم و می دانم تحمل چنین رفتارهایی سخت هست و احساس آدمی را جریحه دار می کند . اما خودخوری و ناآرامی هم فایده ای ندارد .
بهتره در درجه اول خونسردیتون را حفظ کنید .
شما سعی کنید در عین اینکه به وی محبت می کنید و ایشون را جذب خود می کنید قاطع باشید و جرأتمندی داشته باشید . برای اینکه بدانید قاطعیت یعنی چه و با خشونت اشتباه نشود در همین تالار مقالاتی در این رابطه داریم که در جستنجوگر تالار سرچ کنید پیدا می کنید . همچنین تاپیکهایی در خصوص رفتار جرأتمندانه و منفعل نبودن را داریم ، پیدا کنید و خوب و دقیق بخوانید .
توصیه زیر از مدیر همدردی را در رابطه با همسرت دقیقاً به کار بگیر :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
مشکلات از این دست معمول هست و اگر با صبر و دقت پیش بروید به مروز زمان و به صورت تدریجی کاهش یافته و حتی می تواند به نقاط قوتی در زندگی شما بینجامد.
توضیحات شما نشان می دهد که همسر شما آگاهی لازم را در مورد نحوه زندگی و ارزشهایش ندارد که البته با توجه به سن ایشون طبیعی هم هست. اما شما هم باید توجه داشته باشید مسئولیت سنگینی در قبال ایشون دارید که با خونسردی و سعه صدر و کنترل احساستون او را یاری کنید.
با چند نکته شروع کنید:
یکم:
امر و نهی، سخنرانی کردن، حرف زدن، خواهش کردن، موعظه کردن، راهنمایی کردن، قضاوت کردن، بحث کردن، تجسس و سئوال کردن و ... را برای آغاز کار از کلامتون حذف کنید یا بشدت کاهش دهید. (هم مطالب ذیل را مطالعه کرده، تفکر کنید و به دقت به کارگیرید)
مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)
دوم:
هم حسی را با او زیاد تمرین کنید. و بعد از شنیدن حرفهایش راهنمایی اش نکنید. بگذارید جذبتون شود. و از زندگی لذت ببرد. خطاهایش را حتی المقدور نادیده بگیرید.
سوم:
ممکن است نسنجیده حرفهایی به شما بزند که اذیت بشوید. قوی باشید و خیلی جدی حساب نکنید. تا وقتی او سخن گفتن سنجیده را بیاموزد تحمل کنید.
چهارم:
از روی کارها و حرفهاش او را قضاوت نکنید و نگران نباشید که انتخاب اشتباهی داشته اید. معمولا زمان عقد از این مسائل زیاد بوده و سوء تفاهم های زیادی پیش می آید که نتیجه تفاوت خلق ها، کم مهارتی ها و تفاوت شخصیت افراد هست و تا زمانی که هارمونی و هماهنگی زندگی خانوادگی انجام شود باید تحمل و صبر زیاد باشد.
پنجم:
گشتی در این تالار و مطالعه مقالات و از آن مهمتر خواندن حرفهای دختر خانمها شما را با روحیه و توقعات آنها بیشتر آشنا می کند. دنیای مردها و انتظارات و دیدگاهشان به زندگی تفاوتهایی با خانمها دارد که درک آنها کمک موثری بر حل مشکلات شما خواهد کرد.
انتظار نداشته باشید با این سن و سال و در آن شرایط بتواند درک و تجربه شما را داشته باشد . اگر اینرا در نظر بگیرید و به اندازه توان و درک و شرایطش انتظار از او داشته باشید خود به خود احساساتتان کمتر تحریک می شود .
شما با مهارتهای رفتاری خود که سعی کنید بیاموزید و به کار ببندید می توانید چنان او را جذب کنید که به حرف کسی جز شما توجه نکند و بعد از جذب می توانید روی شخصیت ایشون با رفتارهای خود کار کنید .
پیشنهاد می کنم ابتدا خودتان چند جلسه حضوراً نزد یک مشاور بروید و کنترل احساس و تنش و تسلط بر خویشتن و نحوه رفتار مناسب با وی را بیاموزید و به کار ببندید سپس او را نیز با خود همراه ساخته و نزد مشاور بروید .
در کلاسهای مهارتهای زندگی برای زوجهای جوان شرکت کنید و سی دی های سخنرانی یا کارگاهای مخصوص همسر داری و زندگی مشترک را پیدا کرده تهیه کرده وبا هم استفاده کنید .
با قاطعیت در مقابل خواسته ها ورفتارهای نامعقول بایستید و در نظر داشته باشید که روشهای قاطعیت را باید بیاموزید و تصور نکنید مادر زادی بلد هستید ، خیلی از ماها خشونت و تندی و عصبانیت را با قاطعیت اشتباه می گیریم .
نگران نباشید اگر شما بیاموزید که چگونه با او رفتار کنید و به کار ببنید این مشکلات حل خواهد شد .
.
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
دوستان هر چه سعی و تلاش کردم زندگیم درست نشد
نامزدم رو آدمش میکنم داداشش بامبول بازی در میاره.داداشومیخابونم مادرش بامبول بازی در میاره.
چکار کنم طلاقش بدم که میگه بعد طلاق خودکشی میکنم. طلاق ندم خودم داغون میشم
فقط یک راهی به مغزم میرسه که خودمو بکشم تا از این زندگی و سرنوشت نکبت بار خلاص کنم
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعا
با سلام
اي بابا ، چقدر راحت از خودكشي حرف ميزنيد!!!اين حرفا رو بذاريد كنار!
نميدونم چرا،اما خيلي حستون رو ميفهمم ، و ميدونم چقدر ازين وضعيت ناراحتيد. شايد چون يكي از عزيزام توي يه مشكل مشابه بوده...
چرا به حرفاي فرشته مهربان توجه نميكنيد؟
تا حالا مشاوره رفتيد؟
مشكل شما هم نياز به كارشناس داره، هم سعي و همت خودتون.
به قول فرشته مهربان بايد عمل گرا باشيد.
تاپيكتون هم بايد مديريت كنيد تا به يه نتيجه خوب برسيد.
اينم هست كه مشكلاتي از اين قبيل رو بيشتر بايد كارشناس ها نظر بدن ، به خاطر همين بايد يه كوچولو صبر كنيد.
من كارشناس نيستم و فقط ميتونم باهاتون همدردي كنم و دعا كنم انشالله خدا وآرامش و خوشبختي همراه هميشگيتون باشن.:72:
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
سلام محرک عزیز..
یه لحظه داشتم میخوندم مشکلت رو دیدم چقد شبیه منه..
البته یکمی تفاوت داره ولی از یه نظرایی شبیه منی
من 24 سالمه و نامزدمم 20 سالشه...
مادرش خبرچینه و کینه ای خودشم دهنش یکمی لقه ...
توقعاتش زیاده ازم بیش از توانمه...
تعریفی که من بخوام از جرات مندی بهتون بدم اینه که خودت باش و از این نترس که خودت رو دوست نداشته باشه ..
من رک و راست بهش گفتم دوست دارم منو به خاطر خودم بخوای نه تیپ و ....
مدتی رفتارای مناسب داشتم باهاش نمیگم کاملا ولی تا حد زیادی جذبم شد و اینو هم بدون که خیلی به مرور اتفاق میفته .. ینی شما از الان رفتارت رو درست و جرات مند کنی شاید یکی دو ماه دیگه تاثیراتش رو ببینی
شما نباید ازین بترسی که جدا بشی بلکه اون باید بترسه
این حرفی بود که اینجا زیاد بهم زدن و گفتن از جدایی نترس و وابسته نباش.. میدونم خیلی سخته کسیو دوست داری و ازش جدا شی و لی اول این ترسو از خودت دور کن و مردونه باش ببین چقدر خودش جذب میشه و رفتارش بهتر میشه ( بازم میگم بهتر میشه ولی کاملا خوب شدن رو باید زمان طولانی بهش بدی)
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
با تشکر از رویای صداقت
جناب محمد2012 من از جدایی میترسم به علت اینکه خودم قبل از ازدواج چون فامیل بودیم شناخت نسبی داشتم البته شناخت کلی نداشتم اون موقع همه بهم گفتند ازدواج نکن شما با هم نمیسازین اخلاقیات و روحیات شما با هم خیلی فرق داره و من خودم رو به کری زدم
حالا وقتی این سوالات رو از خودم میپرسم و جوابی براش نمییابم خودم رو مقصر میدانم
اینکه وقتی خودم جزیی شناخت داشتم و وقتی اطرافیان گفتند به درد هم نمیخوریم چرا این کار رو کردم؟ بعد از ازدواج با یک مجرد برای اون سخت میشه و این تقصیر من هست
با شناختی که از خانوادش پیدا کردم و این که تابع خانواده و خاله هاش میباشد (با حرف اونا باهام رفتار میکنه)به آینده زندگیم دودل هستم
البته نه کسی رو زیر نطر دارم که فکر کنید این فکر رو میکنم و نه به ازدواج بعد از اون فکر میکنم
بنده 30 سالمه تا حالا شرافتم بهم اجازه نداده با دختری دئست بشم یا حرف بزنم
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش ( تحقیر ؛ خاله زنک بازی ، توقعات )
سلام آقای محرک
فرشته مهربانشما رو راهنمایی کردن . ببین شایدبعضیراهنماییها رو که آدم می خونه فکر می کنه نه این رو همسر من جواب نمیده اما تا عمل نکن متوجه نمیشی .
شما از همسرتون 9 سال بزرگتری اون مثل یک خمیر میمونه که شما با رفتار درست می تونی اون رو شکل بدید . سعی کنید کار هایی که فرشته مهربان گفتند رو کم کم انجام بدید و انتظار معجزه یک شبه نداشته باشید . شما باید به یک فرد جدی اما مهربان و عاطفی تبدیل شید.
هیچ دلیل هم نداره همسرتون مثل مادرش بشه . مهم اینه که شما چه جوری برخورد می کنید . سعی کنید اون رو به سمت خودتون جذب کنید . یک چیز دیگه هم بگم که مشکل بیشتر ما جوانون هاست . ببین اول اینکه ما اصلا خوبی ها طرفون رو نمی بینیم .و همیشه خودمون رو طلبکار می دونیم . یک چیز دیگه هم بگم . شما مرد ها خیلی وقت ها احساسات ما خان هم رو درک نمی کنید . یک جا یک متنی نوشته شده بود خیلی خوشم اومد می گفت زن ها بعضی موقع ها مثل دختر 8 ساله میشن . و بدبختانه این قضیه رو مرد ها درک نمی کنن. سعی کن یک مقدار با روحیات خانم ها آشنا شی.همونطور که شما مرد ها دوست دارید ما به غرورتون احترام بذاریم ما هم دوست داریم شما به احساسات ما احترام بگذارید
موفق باشید
فقط مرد باش . خانمت خیلی فرصت داره تا درست شه . اون از بچگی سایه مرد بالا سرشن نبد . شاید تعریفی از مرد در ذهنش نیست مرد بودن رو کم کم بهش بفهمون . گفتم یک مرد جدی با جذبه ولی مهربون .
RE: ناامید شدم از زندگی بخاطر رفتارهای نامزدم و مادرش
آقای محرک تاپیکتون غیر فعال نشده بود. اینم تاپیکتون. برای دیدن تاپیکتون برید تو پروفایلتون و از اونجا برید روی موضوعات ارسال شده. همه تاپیکهاتون اونجا می مونند. حالا مساله مهمی که پیش اومده بود رو بنویسید.
آهان یک مشکلم اینه که طول عنوان تاپیکتون بلنده . از مدیرا بخواهید طولشو کوتاه کنن. البته برای ارسال پست خودتون می تونید وقتی می خواهید ارسال کنید مقداری از عنوان رو پاک کنید تا کوتاه بشه.