راه فراموشی شما از ذهنش رها کردن و مرور زمانه.......همین!!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
راه فراموشی شما از ذهنش رها کردن و مرور زمانه.......همین!!!!
عزیز این رو خودم هم می دونم...
ولی یا پست های من رو می خونید و نمی دونید منظور من چیه یا اصلا شما مطلب من رو نمی خونید...
من دارم میگم چکار کنم که یه 1 سالی بتونم کنترلش کنم ، بدون اینکه باهاش رابطه داشته باشم ... که به خودش آسب نزنه ...
بعد شما میگید : راه فراموشی شما از ذهنش رها کردن و مرور زمانه.......همین!!!!
من خودم یک راه رو میشناسم که خیلی موثره و هنوز کسی اینجا اون رو بهم نگفته که شروعش کنیم و دقیق پیش بریم
کسی نیست کمک کنه؟:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pesar20sale
خوب دوست عزیز این راه را که خودتان عرض کردید را پیش بگیرید .
اگر راهی منطقی باشد .
بهتر نیست بجای اینکه یه راه حل برای جدایی پیدا کنید، یه راه برای حل مشکلاتون پیدا کنید که هیچکدوم آسیب نبینید؟ به بعدشم فکر کنید که چی ممکنه پیش بیاد
ولی اگه همه فکراتونو کردید، میتونید راه خودتونو بگید و نظر دیگرانو در موردش بشنوید(اگه مایلید)
سلام
اون خانوم چند سالشه؟
منظور از اینکه هر دو تحصیلکرده اید چیه؟
حرف حسابش چیه؟شما رو دوست داری یعنی؟
این دختر خانوم چطور خانواده ای داری؟اعتقاداتشون و اخلاقیاتشون و ....
من یه خواهشی از دوستان دارم که اصلا این اقا رو به فکر کردن درباره ازدواج تشویق نکنن.
چون ایشون با ذکر دلایلشون در پست 7 دارن غیر مستقیم میگن که امادگی برای ازدواج ندارن.
بالاخره به خاطر اشتباهی که کردی باید یه کوچولو هم تاوان بدی !
نمیشه که 5 سال با یکی بودی و خطا و اشتباه هم داشتی حالا هم بدون ذره ای مشکل و شکستن غرور و بدون درگیری و مزاحمت و ..میخواهی این رابطه رو قطع کنی !
از مادرت کمک بگیر.
اشکال نداره.شما یه مقدار نیاز داری سرکوفت بشنوی تا ادامه مسیر زندگیت رو درست بری.
راهی نداری جز اینکه به خانوادت بگی.
بهش هم بگو همه اعضای خانوادم خبر دارن و واهمه ای بابت این موضوع نداری.
و واقعا هم نباید داشته باشی.
اگر جلو ماشینت سبز شد در ماشین رو قفل کن و برو.این کار رو نمیتونی بکنی ؟!
برو مخابرات و بگو مزاحم تلفنی دارید و ازشون بخواه خط رو زیر نظر بگیرن.
این خانوم دقیقا ساعتهای ورود و خروج شما به دانشگاه رو میدونه؟
این خانوم خودش تحصیلاتش چیه و چکارست ؟
اگر خودت راهی به ذهنت میرسه به ما بگو تا باهم بررسی کنیم و ببینیم اگر عملیه که اجراش کنی.
حالا هی میخوام خشن نباشم نمیذارند که!!!!!!!!
پسر جان
5 ساله عشق و حال کردی حالا به قول یکی از بچه ها باید پا لرزشم بشینی دیگه
رابطمون ناقص بوده، کامل نبوده، دیگه چه صیغه ایه؟؟؟
رابطه جنسی بوده دیگه بالاخره
کامل و ناقص نداره که
پس حالا هم زود نخواه که یه شبه به نتیجه ای که باب میل خودت هست برسی
جدا شدن و تموم کردن این مساله زمان بره
مرسی از
پدربزرگ ، maryam123 ، نادیا-7777
من جواب شما دوستان رو در زیر به صورت کامل میدم
در جواب پدربزرگ باید بگم که:
می خواستم از راه یکی از دوستانش اقدام کنم ، یعنی به یکی از صمیمی ترین دوستانش بگم که ما می خوایم جدا بشیم و بدون اینکه بفهمه من بهت گفتم... برو بهش بگو که اگه تموم بشه بهترین و از این حرفا ، که صد در صد عمل می کنه ولی نمی دونم چطوری مخ دوستش رو بزنم که بهش نگه من بهش گفتم....
در جواب maryam123 باید بگم که:
اون خانوم هم سن خودم هست
منظورم از تحصیل کرده اینه که هر دو در حال تحصیل هستیم و تحصیلاتمون یکی هست و روی پای خودمون ایستادیم
میگه که چون بهم نزدیک شدی باید تاوانش رو بدی و تاوانش هم مردن من میدونه!!!
خانواده خیلی خوبی داره و مثل بقیه مردم هستند
بله درسته! من از سال 4روم به اینور از فکر ازدواج بیرون اومدم و اصلا حتی 1 درصد هم نمی خوام رابطه دوباره شکل بگیره
تاوان رو حاضرم بدم... حتی به خودش هم گفتم... ولی اون میگه باید بمیری!
مادر و پدرم مثل هم هستند... مشکل اینکه بهشون بگم هم در پست های قبل گفتم...
بله ... تقریبا همه چیز من رو میدونه... کی میام دانشگاه ... کی برمیگردم ... همه چیز رو میدونه...
در جواب نادیا-7777 هم باید بگم که
نمی خواستم بگم ولی رابطمون در حد یه نزدیکی کوچیک بوده... نه اینکه اتفاقی بیفته و بخواد دختر نباشه و این چیزا نبوده
و اینکه نمی خوام یک شبه به نتیجه ای برسم ، فقط می خوام بفهمه که از هم جدا بشیم بهتر هست
دوست عزیز
این خانوم فکر می کردن قصد شما از این رابطه ازدواجه؟قصد ایشون از رابطه با شما چی بود؟به چه دلیل به شما اجازه ی برقراری رابطه جنسی تنها برای ارضای خودتون رو دادن؟
بله اون موقع ها میگفتم با هم ازدواج می کنیم... ولی بعدش فهمیدم که اشتباهه...