RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
وای چه اشتباهی !
فرض کن اصلا همونی بوده که نباید می بوده .
این یه فرصت بوده برای تو .
چون اون دقیقاً چیزی رو که کمبود داشته می خواسته سرچ کنه .
.
من اگه آشپرخونه ام بهترین آشپرخونه دنیا باشه با غذاهای خوب ، هیچ وقت بیرون غذا نمی خورم .
.
به نظر من ببین چیزی کم و کسر داری توی روابطت ، تنوع ایجاد کن ، لباسهای جدید ، عشوه و .. .
گاهی اوقات شما شروع کننده باشین .
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
دوست عزیز آروم باش ، مگه چی شده که اینهمه بهم ریختی؟ شوهر شما خیانت کار نیست ، این طبیعت هر انسانیه ، خوب یه چیز جدید بوده اونهم از روی کنجکاوی رفته ........ درسته که نباید اینکارو میکرده ، میدونم که دوست نداری هیچ زنی رو غیر از خودت ببینه ، اما اینهمه داد و قال هم نداشت ، برخورد تو هم اصلا خوب نبود عزیزم.
درست مثل اینکه دزد گرفته باشی دویدی یقشو گرفتی؟؟ اونهم واسه بار اول؟
خوب معلومه که اینطوری می کنه ، اگه خودت جای اون بودی چه حسی میکردی؟ خیلی تحقیرآمیزه
حداقل چون بار اوله باید خیلی نرم و آروم برخورد میکردی ، باید بجای اینکه داد و قال کنی ، میرفتی کنارش بغلش میکردی ، احساس علاقتو بهش میگفتی ، بهش میگفتی دوست نداری هیچ زنی رو نگاه کنه ، بعد ازش میپرسیدی پس چرا اونها رو نگاه کرده (خیلی نرم) بهش میگفتی مگه منو دوستم نداشتی؟ من برات کمم؟ بجای اینکه خودتو خشمگین نشون بدی خودتو غمگین نشون بدی
بجای اینکه متهمش کنی ، فقط ازش سوال کنی ، در مورد اینکه چی باعث شد اینکارو بکنه ؟ چه چیزایی دوست داره که تو بهش توجه نکردی و ...
البته میفهمم اون لحظه آدم عصبی میشه و دیگه فکرش به این چیزا نمیره ، فقط می خواد آرومکنه خودشو
اما عزیزم کمی هم خودتو جای شوهرت بذار اونوقت میفهمی که چقدر رفتارت ناراحت ککنده بوده براش
رفتار تو رفتار یک دوست و همراه نبوده بلکه رفتار یه مچ گیر بوده
نذار ازت بترسه ، بذار بهت حس نزدیکی کنه اونوقت واقعا نمیره سراغشون ، با داد و قال نمی تونی تاثیر مثبتی بذاری
شاید دیگه نره اما حسش نسبت بهت تغییر میکنه
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
منم که یه دخترم تازه یه دختر ساده و معمولی، بعضی وقت ها عکس بازیگرها و ... اینها رو نگاه می کنم ببینم چه خبره، واسم جذابیت داره!
شما که مادرش نیستید که اون رو بازخواست کنید، حتی تو دنیای امروز میگن تا سن 18 سالگی به پدر مادر ها ربط داره. ایشون که دیگه جای خود داره
ما ایرانی ها چرا اینقدر زندگی رو سخت می گیریم؟ الان اومدین ابرو رو درست کنید مثلا، زدین چشمم کور کردین. این رو بپذیرید که هر ادمی ازاده که برای خودش تصمیم بگیره. کاش میشد این فرهنگ رو تو جامعه رواج داد، تا کلی از مشکلات حل میشد
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام
من گفتم از کاری که کردم پشیمونم انقدر سرزنشم نکنید :302:
ما همدیگرو دوست داریم
من اون لحظه که بهش گفتم تقریبا همون حرفایی که میگید رو گفتم یعنی بهش گفتم که دوستت دارم میدونم از رو کنجکاوی بوده گفتم اگه چیزی کم گذاشتم بگو گفتم میخوام فقط مال من باشی
اما قبلش یکم با عصبانیت گفتم نشد خودمو کنترل کنم اما حرفای بدی بهش نزدم
گریه میکردم باعث شد عصبانی شه
میدونم کارم درست نبوده باشه اینم قبول می کنم که نباید منتظر عذرخواهی باشم
اما اینکه میگید راجع به این قضیه باهاش دوستانه و عاشقانه حرف بزنم یعنی چی؟
میشه راهنماییم کنید؟
الان آشفتگیم از این نیست که این کارو کرده بازم به لطف این سایت و شما دوستای عزیزم این زاویه از قضیه برام حل شد
اما الان آشفتگی و نگرانیم از رابطمونه که باهام بد خلق و سرد برخورد میکنه
من دیروز سعی کردم عادی باشم اما وقتی اون هیچ حرفی نمیزنه و سرده رو منم تاثیر داره
توروخدا الان شما آرومم کنید
بگید باید واسه حل این مشکلم چه کاری انجام بدم
نمیدونم چرا احساس خجالت میکنم نسبت بهش
آیا ضروریه که عذرخوای کنم؟
اگه آره چطوری عذرخواهی کنم؟ چی بگم که متوجه منظورم بشه چه شکلی بگم؟
چه کار کنم؟
اگه باهام خوب شد چطور راجع به این عکسا باهاش دوستانه حرف بزنم؟
خدایا نمیدونم چرا هر چیز کوچیک و بزرگ اینطور منو بهم میریزه
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام.دوستان منم این مشکل رو دارم.شوهرمو در حالی که قایمکی فیلمای ناجور میدید دیدم.اما من به نظر خودم چیزی واسش کم نمیزارم.یعنی خودشم همیشه میگه.اما وقتی بهش گیر دادم و گریه کردم که چرا در حالی که هیچوقت نزاشتم کمبودی داشته باشی بازم رفتی سراغه این چیزا؟گفت تو نمیتونی نیاز منو رفع کنی.روحن نیازم تامین نمیشه.از اون روز همین کارهایی که دوستان میگم رو انجام میدم.
همیشه به خودم میرسیدم و الان بیشتر از قبل میرسم و به همسرم اهمیت میدم.اما واقعا چرا؟
فکر اینکه من راضیش نکردم تو تمام این مدت داره دیوونم میکنه و دیگه اصلا دلم رابطه نمیخاد اما دارم تحمل میکنم بخاطر اون و خودم شدیدا عذاب میکشم.از بودن باهاش و برقراری رابطه متنفرم.
راهکارهای دیگه ای هم هست؟
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
من موندم چطور همسرهای شما روانی نمی شن از این گیردادنها! مثلا شما بری عکس فلان فوتبالیست رو جستجو کنی در اینترنت همسرتون باید بگه که شما چرا می ری عکس فلان فوتبالیست رو جستجو میکنی؟ شما واقعا به زندگیت به چه دیدی نگاه می کنی! اسیر گرفتی؟
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
آقا مهران حرف شما کاملاً درسته؛
ولی همون اندازه که عکس العمل شما آقایون در این مورد طبیعیه، عکس العمل شارلوت و نیلو جان هم در مقابل این کار همسرشون طبیعیه!
من کارشون رو تأیید نمی کنم امّا زندگی مشترک یعنی هر دو طرف برای آسایش هم تلاش کنن...!
پس همون جور که این دوستانمون متوجه اشتباه و تبعات این کارشون شدن آقایون هم باید درک کنن که با این کار چه لطمه ای به روحیه ی خانوم می زنن!!!
سرزنش دیگه کافیه!!!:305:
نیلو جان اصلاً نیازی نیست در مورد این قضیه باهاش حرف بزنی! ازش بخواه خواسته هاش رو از رابطه ی زناشویی با تو برات بگه... حرفات رو فقط محدود به خودت و خودش کن و دیگه خواهشاً این موضوع رو به روش نیار.
شارلوت جان بهتره برای خودت یه تاپیک جدا بزنی و حرفات رو بگی.
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
گل کاغذی کدوم کار لطمه جبران ناپذیری می زنه؟ جستجوی عکس هنرپیشه ها؟ مثلا بنده جولیا رابرتز رو جستجو کنم ضربه بیشتری می زنه یا بریتنی اسپیرز؟!
اگر بحث صحبت با یک خانوم غریبه بود و یا اینکه چت و... یا تماشای فیلمهای آنچنانی و.. حرف شما درست بود ولی ...
من هم می گم اگر ببینم همسرم فلان فوتبالیست رو جستجو می کنه یا هنرپیشه رو غیرتی نمی شم مسلما!
یک ماهی رومحکم توی دست بگیری از دستت لیز میخوره! مواظب باشید! همین!
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط niloo91
دیشب که تاریخچه بروزرم رو دیدم حالم بد شد
دیدم 10، 15تایی سرچ از عکس س زده شده و همینطور سرچ بازیگرا
همسر ایشون علاوه بر سرچ بازیگر چیزای دیگه هم سرچ کرده بودن؛ من رو این حساب گفتم.
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
احساس خیلی بدیه و کلی شک شدی.
من ازین دید بهش نگاه میکنم!
وقتی شما بهشون گفتین که چه جاهایی رفتی برای سرچ دلتون میخواست توضیح بده براتونو .و ارومتون کنه که اتفاق
نیوفتاده اما بر خلافش رفتار شد و عصبانی انگار که جاهاتون عوض شده.
اگه نظری که دادم درست باشه و همچین انتظاری داشتین و براورده نشده راهکارش اینه که باهاشون منطقی توی یه فرصت مناسب صحبت کنید و راحت بگید که جدا ازینکه ناراحت شده بودم اتظار داشتم ارومم کنی نه اینکه قهر و سر سنگین باشیم.
انشاا... که موفق باشین دوست عزیز