RE: درخواست راهنمایی برای تقویت رابطه
عزیزم کمترین اسیبی که از داشتن دوستی های معمولی ممکنه نصیبت بشه همین مشغول شدن ذهنت به تفسیر کردن رفتارهای طرف مقابلت هست. فکر می کنم ارزش وقت و ذهنت خیلی بیشتر از اینها باشه.
شاید برای پسرها (البته بیشتر در حد یک ادعاست) این درگیری زیاد اسیب زا نباشه اما برای ما خانم ها مطمئنا اسیب زا خواهد بود. اونهایی که می گویند اسیب زا نیست درون و روان خودشون رو انکار می کنند.
همکار و هم کلاسی خیلی فرق داره. شما به رابطه با اونها (البته تنها در صورت ضرورت و در چارچوب کاری ) نیاز داری اما چه نیازی هست که یک رابطه بی تعریف که هیچ نیازی از شما رو پاسخگو نیست و چه بسا مضر هم باشه ادامه بدی؟
RE: درخواست راهنمایی برای تقویت رابطه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط titi321
اما بعد از خروجم از کار شروع به تماسهای اس ام اسی نه چندان طولانی چند شب در میان کردیم. من قبل از برگشتن به شهرم حدود دو ماه تو شهر کارم موندم اما برخلاف انتظارم این آقا از من درخواستی برای ملاقات نکرد. تنها در آخرین روز بازگشتم به اصرار من همدیگه رو دیدیم تا امانتی که از ایشون دستم بود بهش برگردونم
ضمنا ایشون گفته از سفری که اخیرا داشته سوغاتی برام خریده که اگر شرایط ملاقات پیش اومد بهم میده. اما ایشون حرفی از ملاقات نمیزنه یعنی طبق گفته هاش منتظره کاری پیش بیاد که بخاطرش من برم به اون شهر و همو ببینیم.
مسئله اینجاست که من از این آقا خوشم اومده. البته ایشون حدود دو سال و نیم از من کوچکتره اما رفتارش پخته تر از سنش هست و شخصیت آروم و خونواده با فرهنگی داره. با توجه به مشخصاتش بنظرم گزینه خوبی برای تصمیمی مثل ازدواج هست با توجه به انواع تجربه هایی که داشتم و آدمهای متفاوتی که دیدم.
اینکه چرا بجز مواقعی که کاری پیش بیاد مثلا سوال فنی ای یا ... تلفن نمیزنه؟ (کلا فقط دو بار پیش اومده) چرا برخلاف همه پسرا اصرار نمیکنه همو ببینیم؟ چرا تو ابراز محبت فقط به عزیزم و مواظب خودت باش اکتفا کرده و فاز رو اصلا دوس دختر- پسری نمی کنه؟ چرا اصلا به این رابطه اس ام اسی ادامه میده؟ چجوری بفهمم نوع رابطه ای که میخواد چیه؟ و مهمتر از همه اینکه چیکار کنم که بتونم گزینه ای برای ازدواجش باشم یا درواقع برای ازدواج باهاش چه کار می تونم بکنم؟
پارگراف اول: درخواست ملاقات از طرف شما و با بهانه پس دادن امانتی بوده! پسر هیچ تمایلی نداشته.
پارگراف دوم: باز هم منتظر اقدام شماست!!
پارگراف سوم: مساله کوچکتر بودن پسر فقط در پخته بودن نبودنش نیست. مساله شکستگی و پیرشدن زن، نیاز جنسی آقایون در سنین بالاتر و کم شدن این نیاز در خانمها، بصری بودن آقایون و از دست دادن زیبایی خانم در سنین بالا و ... است.
پارگراف چهارم: عزیزم و ... فراتر از رابطه همکاری است. اینکه هیچ علاقه ای به دیدن یا شنیدن شما نداره کافی نیست برای این که باور کنید جدی به شما و رابطه نگاه نمی کنه؟
برای گرفتن جواب سوالهاتون، رابطه را قطع کنید. بگید که مخالف رابطه این چنینی هستید و باعث دلبستگی بی هدف می شه و بهتره که تمام بشه.
اگر قصدش ازدواج باشه، تماس می گیره و مطرح می کنه.
اگر هم نه که می ره دنبال زندگیش. تکلیف شما هم مشخص می شه.
متن شما را که می خوندم، فکر کردم چقدر این متن برعکس است. کل احساس، تلاش، تردید و نگرانی ... که باید از طرف پسر باشد از طرف شماست.
ظاهرا بیشتر از اون که وابسته شده باشید، عقلانی به موضوع نگاه می کنید. بیشتر به فکر ازدواج هستید تا این که عاشق شده باشید. خیلی دارید تلاش آشکار می کنید برای به دست آوردنش. ظاهرا گزینه مناسبی نیستند و راهی هم که شما می روید راه درستی نیست.