-
RE: کمک کنید ...
سلام cg art
به تالار همدردی خوش آمدید.
این جملات که می خواهم بگویم برای خودم هم خیلی سخته گفتنش، و حتما برای شما شنیدنش و از آن سخت تر عمل کردنش
شاید اگر جلسات حضوری بود، بعد از چندین جلسه آماده سازی کم کم این مطالب را تلویحا به مراجع می گفتم. اما دریغ که اینجا نه چنین فرصتی برای من هست نه شما. اما اگر تیز باشید مطالبم را بهتر می گیرید.
همانطور که چند نمونه تجربه زندگی های مشابه را در اینجا شنیدی، مشاوران صدها مورد از این دست که گاهی طلاق کمترین تبعاتش هست را شاهد هستند.
معمولا اوج احساسات پاکی که در اوائل جوانی فوران می کند، مانع از دیدن واقعیتها می شود. مثلا شما با اینکه منطقا خیلی قشنگ همه چیز را توضیح داده اید، اما خودتون به قشنگی و واضح متوجه نشدید که شما دو نفر در هیچ چیز (تاکید می کنم در هیچ چیز)، با هم اشتراک اساسی ندارید. بحث سر رقص و چند تا مو و ... نیست. بحث سر تفاوت اصلی در نگرش به زندگی و تغییر و پذیرش همسر هست.
به هیچ وجه اختلاف شما مسائل جزئی نیست. بلکه سرنخهایی هست که اگر منطقی دنبال کنید متوجه تفاوت اساسی و کلی در سبک و نگرش به زندگی دارید.
معمولا وقتی فشار احساس که به عشق تعبیر می شود به شدت بالا می رود، تحت این تاثیر به طور موقتی افراد از بعضی خواسته های شخصیتی خود فاصله می گیرند تا یک نیاز بزرگتر مثل عاطفه و عشق را پاسخ گویند. پس از ازدواج به سرعت این موج فرو می نشیند و ساختار شخصیتی آنها -که به تعبیر روانشناسان تقریبا ثابت و پایدار هست- خودش را نشان می دهد. و اینجاست که یا نمی توانند تغییر دهند یا منجر به از دست رفتن هویتشان می شود که در هر دو صورت زندگی تلخ و گاهی از هم می پاشد.
این از خوش شانسی شما بوده است که بهانه تحصیل و کار و سربازی ، مانعی در برابر این سرعت غیر مجاز شما فراهم آورده است. این را به فال نیک بگیر و بگذر. تجربه عشق عزیزاست غنیمت شمرش، ولی بدان همسر و همبستری نه اینکه این عشق کمرنگ می کند، که در مورد شما منجر به تنفر و فشار خواهد شد.
اگر این توضیحات برایت کافی نبود، حتما با مشاور خانواده به صورت حضوری ملاقاتی داشته باش.
-
RE: کمک کنید ...
واقعا باید بگم " یه دنیا ممنون از مدیر عزیز و دلسوز و زحمت کش همدردی "
دوست گله من الان که دارم این متنو می نویسم اصلا حالم خوب نیست ... دلیلش اینه که دو روزه پیش با هم تموم کردیم.
ولی الان خیلی خاطرش اذیتم میکنه !!! واقعا دیوونه کنندست ... اما احساس میکنم کار درستی کردم.
خواهش میکنم یه راهکاری بگسد تا فراموشش کنم.
-
RE: کمک کنید ...
دمتون گرم ...
هیچکس جواب نمیده ؟