+نحوه بیان یک مطلب

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرزو

خودتون راه دیگه ای به نظرتون نمیرسه بهرحال وسایل ارتباطی امروز خیلی زیادتر شده ....تلفن هم یک راهشه .واگر بگم اینترنت هم ممکنه این خانم این امکان رو نداشته باشند ولی تلفن که تا حدی امکان پذیره .
در غیر اینصورت مجبورید نامزد کنید تا بتونید بیشتر با هم صحبت کنید و این مسئله که عادت بکنه یا نکنه پای خودشون...

---

با تشکر از شما آرزو خانم
شما هم یک دختر خانم هستید(یا بوده اید) و خوب می دانید چنانچه پسری با دختری نامزد کند و پس از مدتی به هر دلیلی نامزدی آنه بهم بخورد چه حرف که پشت سر هر دوی آنه گفته نمی شود و این وضع در مورد دخترخانمها بیشتر است به قول معروف "در دربازه رو میشه بست ولی دردهان مردم رو نه" مشکل اصلی من هم همین حرفهاست که امکان داره برای اون یا من زده شود ازنظر من حرفهای مردم برام اصلا مهم نیست ولی نظر او و طبق گفته خودش خانواده اش کلا با من فرق می کنه و من هم به اوحق می دهم
در مورد وسائل ارتباطی دیگر هم نظر خوبیست :73: و جالبه که به فکر خودم نرسیده بود :D
ولی یک سوال : آیا می شود به جوابهای که ازایشان از این طریق به دست میارم , اطمینان کرد؟
چون در هنگام رودررو بودن حالات ظاهر شخص رو میشه دید و میشه از این طریق در مورد سخنان وی درک بهتر به دست آورد
با زهم از راهنمایی شما سپاسگذارم

آقای pad_kay من فکر میکنم این تنها راهی که در این شرایط میتونید از اون استفاده کنید و از طرفی به عقیده من اگر خیلی دقیق باشید میتونید حالتهایی مورد نظرتون رو حتی از پشت تلفن هم دریافت کنید .
و اگر به این خانم و خانواده ایشان اعتماد و آگاهی کافی دارید به حرفهای این خانم هم اطمینان کنید .

lمشکل من در عدم شناخت او و خانواده اش است چنانچه در اولین پستم ذکر نمودم که از طریق یکی از دوستانم با و آشنا شودم و تنها با 2 تا 3 ساعت گفتگو کردم به طوری که از همه چیز گفتم و شنیدم و خود او تکید زیادی داشت که این آخرین دیدار من با او به این طریق است و لازمه ادامه را در آشنایی من و او با خانواده دیگر دانست و ذکر کرد که از این نوع ارتباطها اصولا خوشش نمی یاید و من به نوعی در دو راهی گذاشته :
1- بدون توجه به مشکلات که امکان دارد برای او یا حتی خودم در آینده پیش آید نظر او را قبول کرده و یا
2-با نپذیرفتن شرط او از به وجودآمدن هرگونه ارتباطی جلوگیری کنم

به طور دقیق بگویم هر دوراه برای من هیچ فرقی نمی کند فقط در راه اول در صورت پیش آمدن اتفاقی که موجب جدایی من از او شود می ترسم او و خانواده اش صدمه ببینه که من اصلا راضی نیستم

لازم به ذکر است که این اولین رابطه من با یک دختر خانم به صورت جدی برای ازدواج است چنانچه قبل از این با خیلی از دخترخانم ها دوست بودم مانند همین دوستم که ایشان را به من معرفی کرده ولی درمورد هیچکدام از آنها فکر جزدوستی,کمک کردن و کمک خواستن در مثال مختلف از درس گرفته تا مثال دیگر (البته غیر از سکس (چون هنوز انسانم و حریم دیگران رو حفظ می کنم)) در میان نبوده

ممنون از شما بابت اینکه با حوصله این مطالب رو می خوانید و در حل آن به من کمک می کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرزو

آقای pad_kay من فکر میکنم این تنها راهی که در این شرایط میتونید از اون استفاده کنید و از طرفی به عقیده من اگر خیلی دقیق باشید میتونید حالتهایی مورد نظرتون رو حتی از پشت تلفن هم دریافت کنید .

---

ببخشید آیا امکان دارد من را بیشتر در این مورد راهنمایی کنید که چه طوری متوجه حالتهای وی شوم

با سلام خدمت دوستان دلسوز و همراه
در صورت امکان به علت ذیق وقت (روز شنبه همین هفته) لطفعا من را در نحوه بهتر گفتن مطلبم یار نمائید
با تشکر

آقای pad_kay من دیگه واقعا عقلم به جای قد نمیده ....فقط احساس میکنم شما خیلی اعتماد بنفس دارید چون همش دراین فکر هستید که اگر آنها بپسندند و همگی به شما دلببندند و شما او را نخواهید ممکن است آنها خانوادگی غصه دار شوند :47:
ولی از کجا مطمئن هستید شاید آنها..... شما را...... خدای ناکرده .....یکوقت! ....زبانم لال! ....نخواستند :163:

سلام:72:
من با نظر آرزو جان موافقم ارتباط تلفنی داشته باشید ولی نه طولانی در یک مدت کوتاه مثلا اطلاعات یا چیز هایی که می خواهی بدونی در چند جلسه بپرسی دیگه بقیه حرف هایی که زده می شه برای آشنایی نیست . اون موقع پای احساسات میاد وسط که این هم خیلی بده.بدیش برای اون خانم هم بیشتره تا شما و دیگه اینکه شما اگر ارتباط حضوری نیز داشته باشید و همصحبت بشید هیچ وقت نمی تونید شناخت کاملی از اون یا اون از شما پیدا کنه پس باید یه جاهایی آدم اعتماد کنه ...
و کلاً از برخورد اون دختر خانم هم با شما مشخصه دختر خوبیه... به نظرمن البته
موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرزو

آقای pad_kay من دیگه واقعا عقلم به جای قد نمیده ....فقط احساس میکنم شما خیلی اعتماد بنفس دارید چون همش دراین فکر هستید که اگر آنها بپسندند و همگی به شما دلببندند و شما او را نخواهید ممکن است آنها خانوادگی غصه دار شوند :47:
ولی از کجا مطمئن هستید شاید آنها..... شما را...... خدای ناکرده .....یکوقت! ....زبانم لال! ....نخواستند :163:

---

آرزو خانم
من به این نکته هم فکر کردم ولی می تونم باهاش کناربیام چون می دونم که هر انسانی حق انتخاب دارم همانگونه که من شما و دیگران این حق دارنند و می تونم با اون کنار بیام
منظور غصه دار شدن نیست بلکه حرف های که دیگران در مورد ایشان می زنن هست
بازهم از شما کمال تشکر رو دارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیلا

سلام:72:
من با نظر آرزو جان موافقم ارتباط تلفنی داشته باشید ولی نه طولانی در یک مدت کوتاه مثلا اطلاعات یا چیز هایی که می خواهی بدونی در چند جلسه بپرسی دیگه بقیه حرف هایی که زده می شه برای آشنایی نیست . اون موقع پای احساسات میاد وسط که این هم خیلی بده.بدیش برای اون خانم هم بیشتره تا شما و دیگه اینکه شما اگر ارتباط حضوری نیز داشته باشید و همصحبت بشید هیچ وقت نمی تونید شناخت کاملی از اون یا اون از شما پیدا کنه پس باید یه جاهایی آدم اعتماد کنه ...
و کلاً از برخورد اون دختر خانم هم با شما مشخصه دختر خوبیه... به نظرمن البته
موفق باشید.

---

با تشکر ازشما به نظر خودم هم خانم خوبی اومد برای همین صداقت و درستکرداری اوست که من به دردسر انتخاته

سلام دوست عزیز
من تمام نظرات دوستان رو خوندم
درسته که من خودم هم مشکلی تقریبا شبیه این مشکل دارم http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2608
اما من به شما یه پیشنهاد می کنم
شما نمی تونین یک باره همه موضوع رو به ایشون بگین
من به شما پشنهاد می کنم که شما موضوع رو با خانواده خودتون مطرح کنین و به ایشون هم بگین که موضوع رو به خانوادتون گفتین اما روی این مساله فعلا زیاد پافشاری نکنین منظورم با خانواده تون هست از این خاتم هم بخواین که ارتباطات حضوری رو قطع نکنین بلکه سعی کنین کمترش کنین مثلا هر 15 روز یا 20 روز یکبار همدیگه رو ببینین و این فرصتهای 15 یا 20 روزه می تونه شما رو بیشتر نسبت به آینده ای که قراره با هم بسازین به فکر وا می داره . بعد از گذشت 2 الی 3 ماه شما اینجوری همدیکه رو بهتر شناختین اگر تونستین ایشون رو به عنوان همسر آینده خودتون قبول کنین اون موقع خانواده تون رو تحت فشار بگذارین .
امیدوارم زندگی خوبی داشته باشین
واسه من هم خیلی دعا کنین.