خواهشا راهنمایی بکنید.لطفا
نمایش نسخه قابل چاپ
خواهشا راهنمایی بکنید.لطفا
دوست عزیز به نظرم این اصلا دیگه اسمش بیماری نیست
اگه از لحاظ بیماری باشه به قول کارشناسا و روانپزشکا هفتاد درصد مردم احتیاج به مشاوره روانشناسی دارن
من اسم اینو بیماری نمیذارم. شما هم نمیخواد به خانوادت چیزی بگی
اینکه دوستش داری خیلی خوبه
گاهی وقتا برای مصلحت دروغ هم لازمه گناهی هم نداره چون برای خوشبختی خودت و اون خانوم این حرفو میزنی
البته نمیدونم پزشک چطور اخلاق پزشکی رو زیرپا گذاشته و اطلاعات بیماری رو در اختیارتون گذاشته اما بهتره در این مورد با یه فرد بزرگتر که تو خانواده های سنتی مثل شما همیشه همه ازش حرف شنوی دارن صبحت کنی که خانواده رو راضی کنن
و در آخر اینو بدون که جلو اراده شما برای انتخابتون کسی نمیتونه مقاومت کنه
توکلت به خدا باشه و اقدام کن
یه چیزی رو بگم از آدمایی که همسرشون که مریض میشه ازش فاصله میگیرن و گاهی هم جدا میشن به خاطر بیماری متنفرم. خدا روشکر شما کاملا برعکسی
موفق باشید
به نظر منم این اصلاً بیماری خاصی نیست
دیگه بالاخره همه یه مشکل در همین حد رو دارن!
اصلاً نیازی نیست که به خانواده گفته بشه.
سلام
بهترين داه اينه كه از خودشون به نوعي سوال كنيد
مثلا اگه خودتون مشكل هرچند كوچيكي دارن عنوان كنين بع اين سوال از خودشون بپرسيد
بنا به گفته خود این خاونم بهتره قبل هر کاری همه چیز رو بدونیم بهتره تا بعدا مشکلی پیش نیاد.
ایشون خیلی صادقا و هر چیزی رو که میپرسم فورا و بدون مکث راستشو میگن. از همین اخلاق صادقشون خیلی خوشم اومده.
متاسفانه من یه اشتباهی کردم و قبلا به مادرم در مورد این حالت ایشون گفتم و از اون روز با من سرناسازگاری گذاشته که خودم یه دختر خوب برات پیدا میکنم.
من ایشون رو پسندیدم و میخوام با ایشون ازدواج کنم.حجاب و صداقت ایشون یکی از دلایل مهم من برای انتخاب ایشونه.
هر کسی تو زندگی مشکلاتی داره.
به خودم گفتم حتی اگه مشکل ایشون جدی هم باشه ایشون حق زندگی داره و این مشکل بزرگتر از مشکلات خیلی خونواده هایی که بیمارانی دارن که درمانش لاعلاجه نیست.من خونواده ای رو میشناسم که زن و یکی از بچه های اون خونه بیماری سختی دارن و وضع مالی خوبی ندارن، اما همیشه به هر چی دارن قانع هستن و خدا رو شکر میکنن.نمیدونم خدا چه صبری به اینا داده.
حالا هم باید تمام سعیمو برای توجیه کردن مادرم بکنم. متاسفانه چون ایشون کمی سنتیه باید از طریق کسی دیگه مثل زن عموهام یا خاله هام که با مادرم رابطه خوبی دارن اقدام کنم.
حالا هم اگه دوستان راهنمایی در این مورد برام دارن خوشحال میشم.
به هر حال از همه تون ممنونم.
به امید درمان تمامی بیماران
به نظرم درست نیست که کل فامیل در جریان مشکل ایشون قرار بگیرند. شاید خود دختر خانم هم راضی نباشند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط muhammad.s
اگر با شما مطرح کرده، فرق میکنه. چون شما خواستگاری و همسر احتمالی آینده که لازم هست بدونه. اما لزومی نداره زن عموی شما بدونه!!
شاید بهتر باشه مادرتون را کسی مثل مشاور یا ... راضی کنه.