نمیتوانم به همسرم علاقه مند شوم.

یادمون باشه :
اگر قرار بود به دنیا اومدن بچه ، مشکلات زناشویی رو حل کنه ، بچه طلاق دیگه به وجود نمی اومد

سلام بالهای صداقت

انتظار داشتم راهنماییم کنید . نه به یک خط بسنده کنید .

یعی هیچی به ذهن شما نرسید بعداز این همه مطاله پستم که بدردم بخوره .

دارم واقعا نا امید میشم.

آقای همراه شما تابحال با همسرتون راجب علایقتون صحبت کردین؟ (منظورم ویژگی هایی که دوست دارید همسرتون داشته باشه هست)
بهش نگید که اینت بده اونت بده ... بهش بگید دوست دارم اینجوری باشی
مثلا بگید همیشه دلم می خواست همسرم تو خونه لباسای قشنگ بپوشه ، موهاشو ببره بالا و مثلا فلان مدل درست کنه ...
یکجوری بگید که انگار دارین آرزوهاتونو میگید ، واکنشش چیه اونوقت به نظرتون؟

همراه گرامی
این تاپیک و تاپیک قبلی شما را مطالعه کردم ، پست های خوبی هم اعضا برای شما ارسال کرده اند ،

منتها از آنجا که هم اکنون شما به دنبال گرفتن همدردی و مسکن آمده اید

به یک خط بسنده کردم

تا خدایی نکرده پستی نزنم که صراحتش باعث رنجش شما بشود

==============
پاورقی

اگر قرار بود زندگی ساختن و عاشقانه زندگی کردن ، آسان باشه ، تلاش ، ایثار ، انصاف ، عدالت و ... بی معنا می شد ... اون وقت انگیزه در آدم ها رنگ می باخت ، و زندگی کسل کننده می شد

کار هر کس نیست خرمن کوفتن ... گاو نر می خواهد و مرد کهن

.به نظر من مطالب این تالار به اندازه گاو نر هست و هرکسی قابلیت مرد کهن شدن رو داره ، منتها اگه خودش بخواد

دوست عزیز

متاسفانه شما زمانی که باید درست میدیدید همه چیز رو این کار رو انجام ندادید.
خب حالا یه ذره بین برداشتید و افتادید به جون زندگیتون. این کار الان درست نیست. یعنی زمانش الان نیست.

یه لیست از خوبیها و بدیهای خودتون و همسرتون بنویسید . منتها نه خیلی جزئی . فعلا نکات کلی رو بنویسید.
از همسرتون هم بخواید همین کار رو انجام بده. بعد با همدیگه در موردش صحبت کنید.

منتها قبلش تو ارامش کامل به همسرتون بگید که این کارها برای شناخت بهتره نه جدایی. زنها کلا در مورد عشقشون افراطی عمل میکنن .تا موقعی که کاملا اطمینان خاطر در مورد امنیت زندگی عاشقانشون پیدا نکنن رفتارشون همینه که همسر شما داره. و باعث احساس خفگی شما میشه.
دوست عزیز الان تو این شرایط تمرکزتون رو فقط روی چند تا مشکل کلی بگذارید تا کمی از این حالت اشفته دربیاید

وقتی مسائل زیاد بشن ادم احساس سردرگمی میکنه.اون اولویتها رو مشخص کنید

شادی بی دلیل به وجود نمیاد باید چیزی باشه که شاد باشم. درغم اندوه که نمیتونم شاد باشم
اتفاقا من هم میخوام بگم که این شادی رو باید شما به وجود بیاورید ، نه اینکه منتظر باشید اتفاقی بیفتد که شما خوشحال شوید ، یا تغییری در همسرتون به وجود بیاید تا شما خوشحال شوید .این طوری هیچ وقت خوشحال نمیشوید .

همسرتون نازک دل هست ؟آخه اکثر آقایون این شکایت رو دارند که خانم ها نازک دل هستند . برامون مثال بزنید .

وقتی میخواهید باهاش صحبت کنید اول مقدمه چینی کنید ، سریع نروید سر اصل مطلب .ابتدا خیلی با جدیت 2 تا از خصوصیات خوبش رو بگید و بعد بگید که خودتون چه چیزهایی دوست دارید و اصلا مستقیم بهش نگید که تو ملاک های من رو نداری .
مثلا می خواهید صحبتتون راجع به ظاهرش در خونه باشه .
وقتی میروید خونه و میبینید خونه مرتبه :
بهش بگید که تو کدبانوی خیلی خوبی هستی ، من خوشحالم که به ظاهر خونمون اهمیت میدی و همیشه خونه مرتب و تمیز هست ، وقتی میام خونه میبینم خونه این جوره لذت میبرم .
همیشه قبل از ازدواجم دوست داشتم وقتی میام خونه ببینم همسرم خونه رو تمیز کرده ، بوی غذا توی خونه پیچیده باشه ، ( با آب و تاب توضیح بدید )همسرم خیلی مرتب و شیک با یک آرایش ملیح بیاد به استقبالم ....( طوری نگید که فکر کنه دارید بهش کنایه میزنید و اصلا نگید اما تو این جور نیستی ...)دیگه هم ادامه ندید .
بعد هم ازش تشکر کنید و یک بوس کوچولو

همین کافیه که ذهنش رو مشغول کنه .
خانم ها خیلی دوست دارند که ازشون تعریف و تشکر بشه ، تشویق خیلی بهشون روحیه میده .
لحن صحبت کردن خیلی مهمه .طوری که احساس نکنه اونجوری نیست که شما آرزوش رو داشتید .

همه این ها رو از دید یک زن گفتم .امیدوارم بتونه حد اقل یک قدم کوچولو بهتون کمک کنه .

همراه عزیز،

از قدیم گفتن قبل از ازدواج تا میتونی‌ چشماتو باز کن و بعد از ازدواج تا میتونی‌ چشماتو ببند. برای همسرت یک شاخه گٔل بخر برو خونه دستاشو بگیر باهاش صحبت کن. شما همین که اومدی اینجا مشکلتو مطرح کردی و دنبال راه چاره میگردی معلومه که خیلی‌ به همسرت و زندگیت علاقمندی. اگه نمیتونی‌ با همسرت اون طور که دلت می‌خواد صحبت کنی‌ یا احتمال میدی که دعواتون بشه براش یه نامه بنویس و توش حرفاتو بنویس براش. اول از گلایه‌ها شروع کن و آخرش رو با عشق تموم کن. و بعدش براش بنویس که انتظار داری چه جوابی‌ ازش بشنوی. شاید همسرت نمی‌دونه که خواسته‌های شما چیه و چون از راه‌هایی‌ که خودش بلده سعی‌ می‌کنه شما رو خوشحال کنه هیچ وقت نتیجه نمیگیره و احتمالا شما اصلا متوجه نمیشین که اون داره سعی‌ می‌کنه و جواب محبت هاشو نمیدین و با بی‌ مهری یا بی‌ تفاوتی‌ جوابشو میدین.

پیروز باشین،

:46:سلام از کجا می دونی اگه از این جداشی و زن دیگه بگیری اون بهتر باشه؟شاید خصوصیات خوبه این رو هم نداشته و پشیمون شی. این زندگی رو دوباره بساز. یه روانشناس بزرگ می گفت دوست داشتن اکتسابی هست. نیاز به تمرین وتلقین داره. اکثر دخترا یه شکل هستند.شاید در ظاهر از کسی دیگه خوشت بیاد ولی بعدا که باهاش ازدواج کنی و زیر یه سقف باشی میفهمی که زیاد با قبلی قرق نداره .سعی کن دوس داشتنه همسرت رو تمرین کنی:46:

بايد فكر كني كه اون دوست دخترت هست و مي خواي مخشو بزني
ببخشيد ايم مدلي مي گم
اما اين زوري تمام تلاشتو مي كني و مطمئن باش مرد اگر بخواد مي تونه يه زندگي عاشقانه برا خودش بسازه
موفق باشيد
به ما هم سر بزنيد