RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
سارای عزیز!
به نظر من نگرانی تو به جا هست .
خوبه که از الان به فکر هستی.
دوستان عزیز ، دیدن این صحبت ها خجالت نداره که ! قبول کنین که هر چه سن دختر توی ایران بالاتر میره خواستگاراش کمتر میشن .
شما اول باید مشکلات موجود رو حل کنین و بعدش به خدا توکل کنین . نه اینکه دست روی دست بندازی و دور و برت رو نگاه کنی و هیچ کاری نکنی.
مشکلاتی که به نظر من میرسه اینهاست :
1-در مورد قیافه ظاهری شما ، مطمئن باش مادر شما داره اشتباه می کنه که این موضوع رو اینقدر بزرگ کرده . به نظر من هر چه زودترکاری رو که می خوای انجام بده ، ببخشید ها شما دختری نه پسر . پس ظاهر و چهره و طرز لباس پوشیدنت رو مرتب تر کن .شلخته نباش! جلف هم نباش!
2-درست کردن افکار پدر و مادرتون : باید بدونن که در این زمونه ازدواج سخت شده و پسر آماده به ازدواج خیلی کم شده . از طرفی معرفی کردن واسه ازدواج ثواب زیادی هم داره . پس اینکه اون فامیل دورتون این کار رو انجام داده خیلی هم کار خوبی انجام داده . پس اگه پدر و مادرتون همچین عکس العملی انجام دادن یا از شرایط کنونی جامعه خبر ندارند یا اینکه از قصد شما برای ازدواج خبر ندارند .
به نظر من باید با کمک برادرتون در مورد قصد ازدواجتون با پدر و مادرتون صحبت کنین . به نظر من میرسه که پدر و مادرتون از شما باید دور باشن ولی اگه پدر و مادر منطقی ایی باشن حتما حرفاتون رو قبول می کنن .
هر چقدر هم که رفتارشون باهات سرد هم باشه بهتره که باهاشون صحبت کنی ، وظیفه عقلی و شرعی پدر و مادر اینه که دختر و پسرشون رو مزدوج کنن . نه اینکه بشینن کنج خونه . اصلا در این زمونه این باید اولویت زندگی شون باشه.
3- وقتی با پدر و مادرت صحبت کردی ، هر جا که رفتی اگه پرسیدن چرا ازدواج نمی کنی ، با طنز بگو "کو پسر خوب؟! نیست که عزیز من!" . نه اینکه بگی "می خوام درس بخونم" یا اینکه "اولم درسم".
4-پاشو برو درساتو بخون !!! چیه زانوی غم به بغل گرفتی ! بهتره که الان درساتو بخونی چون ازدواج اینجوری نیست که بگی از الان تا 3 ماه دیگه به خودم وقت می دم که برم ازدواج کنم . نمی شه که !
فقط خواهشاً حتماً با پدر و مادرت صحبت کن تا از قصد ازدواجت با خبر بشن ، نگن که چون دخترمون ارشد می خونه پس فعلا ازدواج نکنه تا بعد! حتماً اگه دانشجو هم شدی اگه خواستگار خوب و هم کفو خودت اومد قبول کن چون هم داره سنت بالا میره هم که توقعات با دانشجوی ارشد شدن بالاتر میره .
5-ازدواج با هرکی ممنوع!
6-افزایش اطلاعات در مورد ملاکهای انتخاب همسر : به لینک زیر برو و سمینار دکتر فرهنگ رو دانلود کن و گوش بده تا همه چی تو دستت بیاد.
http://www.hamdardi.net/thread-24510.html
7-فعالیت های اجتماعی تو زیاد کن ، کلاس زبان ، سفره آرایی و ...
اگه این هفت کار رو انجام دادی ، حالا دیگه توکل کن به خدا و از خدا کمک بخواه که یه پسر خوب :163: نصیبت بکنه!!!
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
22 سالتونه و نگران نداشتن شوهر هستید!!؟:162:
مطمعنید توی تهران زندگی میکنید!!؟
اگه 32 سالت هم بود نباید انقدر نگران میبودی!
طی سال های آینده انقدر فرصت برای ازدواج برات پیدا میشه که خودت تعجب میکنی...!
یه خورده به سر و وضع خودت برس.به بهونه مهمونی یا چیزی یه خورده ابروهاتون رو مرتب کنید تا تابوش توی خونه شکسته بشه...
ممنون. اینطوری که شما گفتید نه. یعنی نگران نداشتن شوهر نیستم، بیشتر ترسم از چیزای دیگس.
بله. تهران زندگی میکنم.
چطور ممکنه در 32 سالگی کسی نگران نباشه؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
سارای عزیز!
به نظر من نگرانی تو به جا هست .
خوبه که از الان به فکر هستی.
دوستان عزیز ، دیدن این صحبت ها خجالت نداره که ! قبول کنین که هر چه سن دختر توی ایران بالاتر میره خواستگاراش کمتر میشن .
شما اول باید مشکلات موجود رو حل کنین و بعدش به خدا توکل کنین . نه اینکه دست روی دست بندازی و دور و برت رو نگاه کنی و هیچ کاری نکنی.
مشکلاتی که به نظر من میرسه اینهاست :
1-در مورد قیافه ظاهری شما ، مطمئن باش مادر شما داره اشتباه می کنه که این موضوع رو اینقدر بزرگ کرده . به نظر من هر چه زودترکاری رو که می خوای انجام بده ، ببخشید ها شما دختری نه پسر . پس ظاهر و چهره و طرز لباس پوشیدنت رو مرتب تر کن .شلخته نباش! جلف هم نباش!
2-درست کردن افکار پدر و مادرتون : باید بدونن که در این زمونه ازدواج سخت شده و پسر آماده به ازدواج خیلی کم شده . از طرفی معرفی کردن واسه ازدواج ثواب زیادی هم داره . پس اینکه اون فامیل دورتون این کار رو انجام داده خیلی هم کار خوبی انجام داده . پس اگه پدر و مادرتون همچین عکس العملی انجام دادن یا از شرایط کنونی جامعه خبر ندارند یا اینکه از قصد شما برای ازدواج خبر ندارند .
به نظر من باید با کمک برادرتون در مورد قصد ازدواجتون با پدر و مادرتون صحبت کنین . به نظر من میرسه که پدر و مادرتون از شما باید دور باشن ولی اگه پدر و مادر منطقی ایی باشن حتما حرفاتون رو قبول می کنن .
هر چقدر هم که رفتارشون باهات سرد هم باشه بهتره که باهاشون صحبت کنی ، وظیفه عقلی و شرعی پدر و مادر اینه که دختر و پسرشون رو مزدوج کنن . نه اینکه بشینن کنج خونه . اصلا در این زمونه این باید اولویت زندگی شون باشه.
3- وقتی با پدر و مادرت صحبت کردی ، هر جا که رفتی اگه پرسیدن چرا ازدواج نمی کنی ، با طنز بگو "کو پسر خوب؟! نیست که عزیز من!" . نه اینکه بگی "می خوام درس بخونم" یا اینکه "اولم درسم".
4-پاشو برو درساتو بخون !!! چیه زانوی غم به بغل گرفتی ! بهتره که الان درساتو بخونی چون ازدواج اینجوری نیست که بگی از الان تا 3 ماه دیگه به خودم وقت می دم که برم ازدواج کنم . نمی شه که !
فقط خواهشاً حتماً با پدر و مادرت صحبت کن تا از قصد ازدواجت با خبر بشن ، نگن که چون دخترمون ارشد می خونه پس فعلا ازدواج نکنه تا بعد! حتماً اگه دانشجو هم شدی اگه خواستگار خوب و هم کفو خودت اومد قبول کن چون هم داره سنت بالا میره هم که توقعات با دانشجوی ارشد شدن بالاتر میره .
5-ازدواج با هرکی ممنوع!
6-افزایش اطلاعات در مورد ملاکهای انتخاب همسر : به لینک زیر برو و سمینار دکتر فرهنگ رو دانلود کن و گوش بده تا همه چی تو دستت بیاد.
http://www.hamdardi.net/thread-24510.html
7-فعالیت های اجتماعی تو زیاد کن ، کلاس زبان ، سفره آرایی و ...
اگه این هفت کار رو انجام دادی ، حالا دیگه توکل کن به خدا و از خدا کمک بخواه که یه پسر خوب :163: نصیبت بکنه!!!
بسیار ممنونم که وقت گذاشتین.
اما نمیدونم چرا همه این برداشت رو کردن که من نامرتب و شلختم!! اتفاقا اصلا اینطور نیست. من هیچ وقت نشده با لباس اتونکشیده و کثیف برم بیرون. همیشه مرتب بودم. ابروهام هم تابلو و کلفت نیست. یعنی یه دست بزنم نازک میشه خیلی. چجوری بگم آخه...
در مورد بقیه صحبت هاتون بازم ممنون.
فقط واقعا من موندم ملاک آقایون برای ازدواج چیه؟ کاش یکی دقیق در این مورد توضیح میداد.
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
سلام عزیزم
دختر خوب، به نظر من به ملاکهای خودت برای ازدواج بیشتر توجه کن، و فعالیت و برخوردهای اجتماعیت را بالا ببر،
عزیزم به تعداد مردهای روی زمین، نظرات و ملاک های مختلف وجود داره برای ازدواج، چون سلایق افراد با هم متفاوته، پس بهتر هست سعی کنی بیشتر خودت باشی و هر چی هستی، سعی کن بهترینش باشی،
وقتی اعتماد به نفست بالا بره، وقتی حسه رضایت از خودت داشته باشی، طبق قانون جذب، افراد به سمتت ناخود اگاه متمایل میشن! اولین قدم این هست، که ذهنت را از نگرانی در مورد ازدواج پاک کنی، و مطمئن باشی بهترین در مسیر زندگی منتظر تو هست و فقط باید مسیر را طی کنی، و زمان بدهی تا به هم برسین و هم مسیر شین، اگر ذهنت مشوش باشه در این مورد، در طول مسیر، هی سرت به اطراف میگرده، چون میخواهی پیداش کنی اما غافل از اینکه چون خوب نگاه نمیکنی، گمش میکنی!
خداوند بهترین رو برای تو در نظر گرفته:72:
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
دوستم با اینکه من مشکلتونو حاد نمیدونم اما ازونجاییکه خودتون قصد ازدواج دارین این مطالب بنظرم رسید شاید بدردتون بخوره:
آقایون ملاکهای مختلفی برای ازدواج دارن و همه یه جور دخترو که نمیپسندن دقیقا مثل دخترا که هر کدوم یه سلیقه ای دارن تو ازدواج. شما اول باید ببینی سلیقه شما چیه. یعنی ملاکهاتون برای مرد ایده آل چیه اونموقع میشه نظر داد حالا مرد ایده آل شما معمولا چطور زنی رو میپسنده. تازه اونم حدسه و گاهی صدق نمیکنه.
مثلا:
اگر شما مردهای اجتماعی و فعال و سرزنده رو میپسندین خب طبیعتا شما هم باید همچین ویژگیهایی داشته باشین و تو اینطور اجتماعات بیشتر فعالیت کنین تا احتمال برخورد و .. پیش بیاد براتون.
اگر فرد مذهبی هستین و مهمترین خصوصیت مرد ایده آل برای شما مقید بودنو... باشه خب طبیعیه که باید خیلی ساده بگردین حجاب چادر داشته باشین(البته بسته به درجه مذهبی بودن آقا داره) و توی اجتماعات مذهبی رفت و آمد و عضویت داشته باشین.
اگر مرد ایده آل شما یه مرد خوش تیپ و بروز باشه قطعا اینجور مردی همسر آیندشم باید نهایت آراستگی رو داشته باشه و از تیپهای ساده و ابرو برنداشتهو...معمولا خوششون نمیاد
......
خلاصه دوستم اول شما تصمیم بگیر چه ایده آلی برای ازدواجت داری اونموقع در مورد ملاکهای انتخابش تحقیق کن. و یه موضوع اینکه الان دوره و زمونه ای شده که نقش خانواده تو مراحل اولیه انتخاب همسر خیلی کمرنگه پس تقصیرو گردن خانوادت ننداز اینکه مامان شما ممکنه مثل هر آدم دیگه ای یه سری رفتارهای منفی داشته باشه طبیعیه در عوض شما الان سنتون بحدی رسیده که همه شخصیت شما رو جدا از خانوادتون تمیز میدن اگر مایل به ارتباط با خانواده پدری یا مادر هستین شخصا اقدام کنین و از یه تلفن ساده و احوالپرسی شروع کنین اتفاقا خیلی هم خوبه. سله رحم تاثیر خیلی خوبی رو شادی و آرامش زندگی داره من نمیدونم چرا الان مد شده مردم بگن برای دیدن هم وقت ندارن.چرا؟؟:311:
راستی با اینکه پر حرفی کردم بگم اینایی که گفتم قطعیت صد درصد نداره فقط احتمالش بیشتره مثلا من دیدم یه آقای خیلی مذهبی از یه دختر خیلی آزادو راحت خوشش اومده و ازدواج کرده اما خب تصور مشکلاتشون سخته نه؟
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
با این تعاریف فکر نمی کنم مادرت بالای 50 سن داشته باشه.پس اونم برای زمان خودش زود ازدواج کرد.اشتباه محضه که با این سن کم به فکر خواستگار هستی.عمده خواستکارای من زمانی اومدن که من 27 سال یا بیشتر سن داشتم.در 30 سالکی هم ازدواج کردم.نمی گم تو هم 30 سالگی ازدواج کن ولی راستش زشته با این سن کم به فکر شوهری.برو درستو بخون و جوونیتو کن.ضمنا خودت گفتی حتی ابروهاتم بر نمی داری.خب پسرا از دختر بد تیپ شلخته که به خودش نمی رسه که خوششون نمیاد.این وضعیت تو دلیل بر خوب بودن و نجابت نیست.معیارها خیلی وقته عوض شده.
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
نقل قول:
فقط واقعا من موندم ملاک آقایون برای ازدواج چیه؟ کاش یکی دقیق در این مورد توضیح میداد.
معیاری که بین همه ی آقایون مشترکه اول زیبایی و آراستگی دختره و دومی پیدا کردن حس اعتماد به دختر که با نجابت و رفتار مناسب و متین اون دختر این حس در پسر به وجود میاد. سایر ملاک ها سلیقه ایه و از شخص به شخص ممکنه متغیر باشه.
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
نقل قول:
فقط واقعا من موندم ملاک آقایون برای ازدواج چیه؟ کاش یکی دقیق در این مورد توضیح میداد.
دو مورد اینجا مشخص میشه:
1- برای ازدواج
2- برای دوستی!
اگر میخوای سریع دوست پسر پیدا کنی خیلی راحت لباس بپوش و ...!
اگر ازدواج میخوای:
تو مباحث بین دانشجو ها شرکت کن, خصوصا مسائل درسی و گروهی.
ظاهر مرتب و با شخصیت و متین, کاملا محترمانه صحبت کن یعنی مثل این دخترای لق نباش که سریع تا یه پسر میبینن لوس میکنن خودشون رو!
و ...
مورد زیاده!
یه ترم این جوری باشی, کلیه ی پسرها شما رو به عنوان یه دختر خانواده دار, متین و قابل اعتماد میشناسن.
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sahar20
با این تعاریف فکر نمی کنم مادرت بالای 50 سن داشته باشه.پس اونم برای زمان خودش زود ازدواج کرد.اشتباه محضه که با این سن کم به فکر خواستگار هستی.عمده خواستکارای من زمانی اومدن که من 27 سال یا بیشتر سن داشتم.در 30 سالکی هم ازدواج کردم.نمی گم تو هم 30 سالگی ازدواج کن ولی راستش زشته با این سن کم به فکر شوهری.برو درستو بخون و جوونیتو کن.ضمنا خودت گفتی حتی ابروهاتم بر نمی داری.خب پسرا از دختر بد تیپ شلخته که به خودش نمی رسه که خوششون نمیاد.این وضعیت تو دلیل بر خوب بودن و نجابت نیست.معیارها خیلی وقته عوض شده.
نه. مادرم 46 سالشه. اون زمان همه زیر 20 ازدواج میکردن. پس زود نبود.
ممنون از نظرتون. اما من قبلا هم گفتم نه شلختم نه بدتیپ و نامرتب. ابروهام هم اونقد نیست.
چرا فقط به این قسمت توجه میشه؟!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط HMD
نقل قول:
فقط واقعا من موندم ملاک آقایون برای ازدواج چیه؟ کاش یکی دقیق در این مورد توضیح میداد.
دو مورد اینجا مشخص میشه:
1- برای ازدواج
2- برای دوستی!
اگر میخوای سریع دوست پسر پیدا کنی خیلی راحت لباس بپوش و ...!
اگر ازدواج میخوای:
تو مباحث بین دانشجو ها شرکت کن, خصوصا مسائل درسی و گروهی.
ظاهر مرتب و با شخصیت و متین, کاملا محترمانه صحبت کن یعنی مثل این دخترای لق نباش که سریع تا یه پسر میبینن لوس میکنن خودشون رو!
و ...
مورد زیاده!
یه ترم این جوری باشی, کلیه ی پسرها شما رو به عنوان یه دختر خانواده دار, متین و قابل اعتماد میشناسن.
دوست پسر برام زیاد بود. من نمیخواستم.
دقیقا مثل مورد دوم برخورد میکنم. اما نمیدونم مشکل چیه
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
خانم سارای گرامی.
با عرض معذرت باید عرض کنم که در تحلیل خود یک اشتباه سیستماتیک بد را مرتکب شدهاید.ببینید ما کاملا بایست این را در نظر داشته باشیم که ازدواج دختران تابعی است از ازدواج پسران، و در زمانه و شرایطی که پسران ازدواج نمیکنند یا به عبارت بهتر "نمیتوانند" به هزار و یک دلیل ازدواج کنند پس به طریق اولی دختران هم مجرد خواهند ماند.پس ملاحظه میفرمایید که هیچ کوتاهی و خبط و خطایی از طرف شما رخ نداده و قضیه از جای دیگری آب میخورد.یک مثال عینی برای شما میزنم: ببینید در بین دایره دوستان بسیار نزدیک خودم حداقل 10 نفر از ما که همگی هم حول و حوش 30 سال سن داریم (حالا یک سال کمتر یا بیشتر) و همگی هم دارای تحصیلات آکادمیک هستیم یا قید ازدواج را به کل زدهایم و یا در ملوترین نگاه آنرا به آیندهای نامعلوم موکول کردهایم. و در این بین جدی ترین عامل یک مسئله است: "عامل اقتصادی"
متاسفانه میبینم برخی دوستان اینجا و آنجا عباراتی چون بهترین قسمتها برای شما کنار گذاشته شده و... را بدون هیچ پیش زمینه تحلیلی مطرح میکنند.فارغ از توجه به این نکته مهم که امید واهی نتیجهاش یاس مطلق است.مهم این است که سارا خانم از همین امروز تصمیم بگیرد که هر حرکتش در راستای نوعی "خودسازی" و پرورش استعدادها و امکانات درونی باشد. بدیهی است که سارا خانم در آینده نزدیک یا دور امکان دارد ازدواج بکند و به همان اندازه هم امکان دارد ازدواج نکند، اما این هرگز نباید به معنای تعطیل کردن زندگی باشد.
پی نوشت 1: آن گوشزدهای خانوادگی را هم زیاد جدی نگیرید، آنها هم بر اساس نوعی دلسوزی فارغ از واکاوی علل یک پدیده استوار است. باور کنید برای من هم که پسرم این مسائل در خانواده بود اما من همیشه با تاکتیک عوض کردن تم و زمینه مباحث آن هم به شکل کاملا رندانه صحنه را مدیریت میکردم. هر چند این روزها این مسائل دیگر خیلی کمتر شده. (شاید به این خاطر که احساس میکنند که دیگر سن و سال و تجربهام بالا رفته)
پی نوشت 2: ایمان داشته باشید که حکایت غریب بیشتر پسران جامعه ما این روزها با حکایت خاص برادر شما کاملا متفاوت است، تازه برادر شما با آن شرایط به نگر من ایده آل دیدید که قضیهاش به کجا رسید تا چه رسد به قصه عجیب پسرهای بی پول...
RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار
عزیزم سن مادرتو که درست حدس زدم.کی گفته اون زمان همه زیر 20 ازدواج می کردن؟اون زمان که دخترا زیر 20 ازدواج می کردن مربوط به دخترهای 40 سال پیشه که الان 60 سال یا بیشتر سن دارن.مادر شما نسبت به همسن و سالای خودش 6-7سال زودتر ازدواج کرده شاید همین باعث شده که الان شما تو این سن کم به این فکر بیوفتی.به نظر من همه چیزو بسپار به زمان.بذار خودبخود تو محیط درس (شاید در مقاطع بالاتر) یا تو محیط کار ارتباطاتت بیشتر بشه.و حتما شخص مورد نظر پیدا خواهد شد.عجله نکن.اصرار هم نداشته باش که بهت معرفی کنن.