RE: میخوام شخصیتمو پاک کنم ولی نمیتونم
اینجا پست 39 نظرمو راجع به زندگی نوشتم. بعد از کلی سال بالا پایین شدن و بعد از خیلی دلدل کردنو فکر کردن اخرش این شد نظرم http://www.hamdardi.net/thread-22703-page-4.html
که زندگی همینه. همین درک احساسای مختلف. درک لحظه ها. همینان زندگی. زندگی درک لحظه است و اینه که هر لحظه بیشتر بدونی بیشتر حس کنی این یعنی زنده ای و زندگی می کنی.
شخصیتت مشکلی نداره عزیزم. اون چیزی که می خوای پاک کنی همین حالت اضطرابه. چیزایی که گفتی بیشترش از عوارض استرسه. پس نترس و به خودت بد و بیراه نگو. این شخصیتت نیست. استرسه و عوارضش. اما نیازه این استرسو یه جوری تخلیه اش کنی. چه کار می کنی؟ نوشتی باشگاه می ری توی باشگاه ورزش می کنی حتی موقع ورزش کردن هم روت اثر نداره؟ باید یه راهی برای تخلیه ی احساسیت پیدا کنی. می تونه نوشتن اینجا باشه می تونه هر روز دویدن نرم نرم و ملایم باشه می تونه شنا کردن باشه می تونه دوش ابگرم گرفتن باشه می تونه رقصیدن با یه اهنگ باشه می تونه غذا درست کردن باشه یا همون نقاشی کردن باشه هر چیزی می تونه باشه. می تونه میوه خوردن باشه هر چیزی می تونه باشه. دو سه تا رو که به سلیقه و روحیه ات می خوره انتخاب کن. راستی یه راه سامان دادن فکرت هم می تونه این باشه که تاپیکای دیگرانو بخونی و سعی کنی براشون راه حل پیدا کنی. اینطوری می تونی فکر خودتو هم سامان بدی. اینم مثله تمرین ریاضیه واسه ساماندهی افکار نامنظم. پیاده روی هم خیلی خوبه.
تو الان به خودت برس. خودت مهمی. به بقیه ی خونواده و کاراشون فکر نکن. تو ضعیف نیستی . مطمن باش هر کسی به جات بود حالش همین بود. هیچی بدتر از اعصاب خوردی های ریز ریز مداوم نیست. اما می تونی حالا که می دونی اوضاع چیه روی خودت و احساست کنترل داشته باشی. اول به خودت رسیدگی کن بعد اگه حوصله ای برات موند بذار واسه مامانت یا هر کی. الان فقط خودت رو بذار توی اولویت.
ببین چی تو خونه مضطربت می کنه. مثلا صدای زنگ تلفن؟ صدای زنگ در؟ یا صدای مادر یا پدرت که داره بلند می شه و تو رو یاد دعوا کردن می ندازه. ببین چی هر روز اعصابتو خورد می کنه و برات می شه ناراحتی پیوسته.
مگه قلبت مشکلی پیدا کرده؟ اکوی قلب کردی مشکل داشت؟ استرس به این راحتی سریع نمی زنه به قلب. قلبت مشکلی داره؟
الان به جز ارشد خوندن کار دیگه ای روی دوش خودت گذاشتی که نتونسته باشی هنوز انجامش بدی و برات بشه فشار؟
اگه فقط مشکل درس خوندن توی محیط خونه است می تونی بعضی وقتا بری یه کتابحونه نزدیک خونه یا بری پیاده روی و همراهش درس خوندن. یعنی از محیط خونه دور شو و برو کتابخانه درس بخون. واسه خودت و دیگران هم از طریق رفتارت مشخص کن که چه رفتاری داشته باشن. مثلا اگه می ری کتابخونه درس بخونی دیگه هر کی زنگ می زنه حتی مادرت جوابشو نده وقتی داری درس می خونی. به مادرت قبلش بگو که اگه کاری داشت ممکنه صدای مبایلو نشنوی چون درس می خونی و بعدا که ببینی بهش زنگ می زنی یا هرچی. منظورم اینه که یه مقدار حدود اختیار برای خودت تعریف کن که زیر فشار خفه نشی. اینجا این اختیار می تونه همین باشه که وقتی داری درس می خونی و تمرکز روی درس خوندنت داری یکهو مجبور نباشی وسط خوندنت درسو ول کنی جواب تلفن یکی دیگه رو بدی. این چیزا رو خودت با رفتارت تعیین کن و با رفتارت به اطرافیانت نشون بده. کم کم عادت می کنن.