نقل قول:
نوشته اصلی توسط آستیاژ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آستیاژ
با سلام و احترام
شما همزمان تحت 3 فشار هستی که من این 3 فشار را از کم به زیاد در ذیل می آورم:
فشار کمترین:رفتارها و گفتار مادرت
فشار متوسط: رفتار منفعلی شما و تاثیرپذیری زیاد از مادرتون (با توجه به سن شما که 20 سال هست شما خانمی کامل و مستقل هستید و می توانید کمتر از محیط یا مادرتان متاثر شوید)
فشار زیاد: انتظاراتتان از یک مادر (به گفته خودتان) عصبی
توضیح:
1 - به گفته خودتون مادرتون عصبی هست. یعنی بیمار گونه رفتار می کند.
2 - از طرفی شما با تفکر و دقت نظری که دارید نسبت به او باید موثرتر و اثر گذار تر باشید.
3 - اما به خاطر تاثیرپذیری که دارید مادر شما با عصبی بودن قدرت اثر گذاری بر شما دارد و شما با سالم بودن خود بیشتر متاثر هستید.
4 - علت اثرپذیری شما از رفتار ناسالم مادرتان ذهن شماست. شما در ذهنتان خود را محتاج مادر و رفتار او می دانید. همچنین در ذهن انتظار یک مادر سالم از او دارید. همچنین در ذهن رفتارهای او زیاد از حد مورد توجه قرار می دهید. اینها در ذهن شما موجب بزرگ دیده شدن مادرتان و رفتارهایش شده است.
5 - تمرکز زیادی شما روی رفتارهای اشتباه مادرتان موجب شده است. همه افراد و کارها و اشیاء دیگر در زندگیتان را نبینید. یا اینکه تحت تاثیر مادرتان ببینید.
6 - شما مادر بیمارتان را از مرکز ثقل توجهتان خارج کنید. مثال: در نقل قولی که از شما گرفته ام جملاتی را رنگ قرمز کرده ام که نشان می دهد شما هر کار که می کنید باز دو چشمی به دهان مادرتان نگاه می کنید تا عکس العملش را ببینید. در حالیکه شما اصلا نباید رفتار و گفتار اشتباه مادرتان را معیاری برای رفتار خود قرار دهید.
خلاصه:
1 - فشار اصلی روی شما انتظاراتتان و افکارتان نسبت به مادر عصبی اتان هست. اول باید تاثیر پذیری خود را نسبت به مادر به حداقل برسانید.
2 - در مرحله دوم باید مواظب ذهن خود باشید. و سعی کنید بیشتر تاثیر گذار باشید تا اینکه تحت تاثیر باشید.
3 - کمترین فشار هم رفتارهای یک مادر بیمار هست که باید در گام اول پذیرش داشته باشید و او را همین گونه بدانید و نباید سعی کنید او را تغییر دهید یا اینکه سعی کنید کارهای او را آنالیز کنید. کاری که هم اکنون زیاد انجام می دهید و فشار زیادی را تحمل می کنید.
شما قوی باشید، اثر بخش باشید و تصمیم گیری هم باشماست.