خانم های عزیز مراقب باشید بیش از اندازه داریم پت و پوت زندگی شوهرامونو میریزیم رو آب ها:311:
آقا امید برو زن بگیر دیگه چقدر بگیم مسائل مالی حل میشه:300: .زود استینارو بزن بالا که منتظرته:227:
نمایش نسخه قابل چاپ
خانم های عزیز مراقب باشید بیش از اندازه داریم پت و پوت زندگی شوهرامونو میریزیم رو آب ها:311:
آقا امید برو زن بگیر دیگه چقدر بگیم مسائل مالی حل میشه:300: .زود استینارو بزن بالا که منتظرته:227:
امید عزیز
دوستان لطف کردن و تجربه شروع زندگی مشترکشون با وجود مشکلات مالی نوشتن
من هم معتقدم سپردن امور به خداوند و توکل به او، میتونه کارها رو راحت تر، سریع تر و صحیح تر پیش ببره
اما نباید بی گدار به اب بزنی
هزاران تجربه تلخ هم در مورد مشکلات مالی ابتدای ازدواج وجود داره، که حتی ممکنه منجر به جدایی بشه
ممکنه ادعا کنیم در اینجور مواقع مشکل اصلی مشکل مالی نیست، بلکه بی کفایتی، عدم مدیریت، نداشتن تحمل و توکل و مواردی از این قبیل باعث مشکل میشن
و به مسائل مالی دامن میزنن
بنظر من این ادعای درستی هست
با این توضیح باید به نقطه ای برسی که مطمئن باشی با وجود کمبود منابع مالی میتونی از پس مشکلات بربیای
حتی الامکان باید مشکلات دیگه رو مرتفع کنی، مثلا در مورد خونوادت
به هر دلیلی نمیتونی از حمایت مادی اونها استفاده کنی اما قطعا به حمایت معنوی اونها نیاز داری
عملا دو راه داری
یا به دنبال ایجاد دوستی و رابطه عاطفی با یه دختر باشی، که نهایتا حاضر باشه با وجود مشکلاتی که داری حاضر به ازدواج با شما بشه
یا اینکه از طریق خونوادت یه خواستگاری سنتی رو تجربه کنی و با جلب اعتماد خونواده دختر، در مورد خصوصیات مثبت دیگه ای که داری، به نتیجه برسی
من متوجه نشدم که جایگاه خونوادت رو در مورد ازدواجت چطوری تعریف کردی؟
ازشون چه انتظاراتی داری؟ احتمال میدی چقدر باهات همراهی کنن؟
پیدا کردن دختر مناسب، مرحله اشنایی اولیه و خواستگاری، مراسم عقد و عروسی و . . .
تا چه حد میخوای مستقل عمل کنی ؟
سلام آقا امید
درسته الان شرایط زندگی سخت شده ولی شما هم قرار نیست همه سختیهاشو یک نفره و تنها در یک شب بکشی!
25 سالتونه، سعی کنین این یکسال فوق هم پشتشو بزارین و تمومش کنین، یه دختر خوب و قانع را انتخاب کنین و نامزد کنین، تو مدت نامزدی تلاشتون را بکنین که انشالله بتونین شرایط یه زندگی دانشجویی کارمندی را فراهم کنین. میتونین همسر شاغل انتخاب کنین که کمک خرج زندگیتون باشه، مخصوصا اول راه... بعدا که اوضاع تون رو براه شد میتونین از خجالتش در بیاین.
یکی از دختر خاله هام، یک ساله ازدواج کرده، هر دو دانشجوی دکتری، شوهر، دانشجوی تهرانه و پدرشون کشاورز اطراف تهران(یه خانواده بسیار معمولی که شرایط حمایت را ندارند) وبه دلیله مشغله تحصیلی، کار نمیتونه بکنه مگه گاهی تدریسه جزئی و گاهی هم مسافر کشی، دختر خاله من دانشجوی بورس در شماله و تقریبا هم درس میخونه و هم حقوق میگیره، تقریبا همه در آمد زندگیشون ، حقوق دختر خالست، شوهر دختر خاله به خاطر دانشگاه همسر، منزل رو در شمال گرفتند و خودش با مشقت هر هفته آخر هفته ها میره پیش همسر،
اونقدر مهربون و با ادب که طرز رفتارش با دختر خالم زبانزد همست، من واقعا حس میکنم خوشبخت واقعین،
باور کنین وقتی اومد خاستگاری دختر خالم دانشجوی فوق بود و سرمایش یه پراید که مسافر کشی میکرد.
فکر میکنم حتی شرایط فعلی شما رو هم نداشت که قدم جلو گذاشت، اون هم یه دختر از یه طبقه خوب و خودش از سطح متوسط اجتماع، اما شوهر خاله وقتی دیدش، اعلام کرد این پسر جنم کار و زندگی را داره و برای ما همین بسه!
البته شرایط مالی مهممه اما میتونین، نامزدی یا عقدتون را طولانی تر کنین تا کمی اوضاع مالیتون بهتر شه ....
سخت نگیرین
توکل به خدا کنین که خدا روزی رو میرسونه از جایی که فکرش رو هم نمیکنین فقط کافیه بهش اطمینان داشته باشین:323:
منم این حرف بچه ها رو که گفتن برکت میاد تو زندگی رو قبول دارم.
ولی آقا امید دو تا تجربه ی مهم دارم که سال ها بخاطرش سختی کشیدم. پس ازت میخوام بهشون واقعا فکر کنی:
1- هیچوقت بخاطر مسایل مالی ازدواج رو عقب ننداز. باور کن تا ازدواج نکنی موفقیت های مالی به دست نمیاری
2- حتی اگر بابات یه شب اومد کلی دلگرمی بهت داد و گفت خودم به فکر آینده ات هستم، روی کمکش حساب نکن. برای ازدواجت رو حرف هیچکس حساب نکن. خودت باش و خودت و البته همراهت!
این هزینه ها رو اصلا نمیخوای یکجا انجام بدی که نگرانش باشی. مرحله به مرحله میری جلو. از طرفی وقتی با یه نفر وارد رابطه ی ازدواج شدی، از همون اول صادقانه همه چی رو بهش بگو. بذار از اول با همه چیت کنار بیاد.
اینجا بچه ها تجربه های خوبی گفتن که من یکی که 1 سال از عروسیم میگذره و یه جور مشکل دیگه دارم ازش استفاده کردم
[size=large]یکی از دوستای همسرم مهندس پروژه است با حقوق بالای 2 تومن. 7ساله کار میکنه خانوادشم نیازی به کمکش نداشتن. تنها پس اندازش تو این مدت یه پژو206بود. همه پولشو تو این سالها خرج کرده بود سالی یه سفر خارجو...
الان چند ماهه نامزد کرده یه وام گرفته داده یه خونه نقلی پیش فروش کرده که 2سال دیگه آماده میشه. الانم با حقوقش دارهخ قسطای آپارتمانو و وامو میده. ایشالا تا 2سال دیگه که بخواد بره سر خونه زندگی خودش مشکلاتش حل میشن. اما اگه زن نمیگرفت هنوزم هیچ تکونی بخودش نمیداد.
برا همین منم مثل دوستان دیگه اعتقاد دارم تا آستیناتو بالا نزنی و شروع نکنی اتفاق خاصی تو زندگیت نمیفته. هیچوقت نمیشه مجرد بمونی تا وقتی پس اندازت اونقدر بشه که بتونی از پس همه پی بر بیای.
پس اگه کسی سراغ داری که دختر معقول و مطابق معیاراتتتون و قانع هستش آستین بالا بزنین تازه رو همفکری و توان اقتصادی همسرتونم حساب کنین چون الان دوره و زمونه جوری شده که یه دست واقعا صدا نداره:305:[/size]
سلام امید چان
خیلی دوست دارم یه سری مطالب رو اینجا باز کنم .ترس از این دارم که تاپیک منحرف بشه . به خاطر همین مطلب رو باز نمی کنم .
من و امید توی قضیه زن گرفتنمون شبیه هم هستیم . فقط با این تفاوت که من از نظر مالی تامین هستم ولی با این حال تمام در ها به روم بسته هستش . هر دری رو می زنم فایده نداره
اکثر ما ها اعتقاد داریم که وقتی یک نیت خیر باشه کار ها خود به خود ردیف می شه و رو غلتک میوفته ولی مثل اینکه ازدواج برای من یکی شر شده
من که نا امید شدم و دیگه دست از گشتن برداشتم . امید جان شما بگرد و به بهونه مشکلات مالی دست از گشتن برندار .
خدا پول رو می رسونه
برادر خودم چند ساله که ازدواج کرده . سال 88 از طرف بانک زنگ زدن خونه من گوشی رو برداشتم و گفتن منزل فلانی گفتم بله گفتن که فلانی تو قرعه کشی بانک برنده شدن گفتم مبلغش چقدره ؟ گفت به خودش می گیم به شما نمی گیم . 25 میلیون تومان وجه رایج مملکت برنده شد برادرم . فکر می کنی چه حسابی بود که برنده شد ؟؟
حساب قرض الحسنه مشترکی بود که برای وام ازدواج باز کرده بودن . یعنی اگر ازدواج نمی کرد این 25 میلیون تومن رو برنده نمیشد .
حالا بماند که به خاطر این 25 میلیون تومن چه پول های دیگه ای سرازیر شدن سمت ما
دوست دارم یک تاپیکی در مورد مشکل خودم در ازدواجم بزنم ولی نمی دونم موضوع تاپیک چی باشه . اگر کسی چیز خوبی به نظرش میرسه برام پیغام خصوصی کنه
سلام خارپشت!نقل قول:
من متوجه نشدم که جایگاه خونوادت رو در مورد ازدواجت چطوری تعریف کردی؟
ازشون چه انتظاراتی داری؟ احتمال میدی چقدر باهات همراهی کنن؟
پیدا کردن دختر مناسب، مرحله اشنایی اولیه و خواستگاری، مراسم عقد و عروسی و . . .
تا چه حد میخوای مستقل عمل کنی ؟
خواستگاری سنتی . نهایتا کسی بیاد و فردی رو معرفی کنه و با تحقیق و شناخت گزینه رد یا قبول بشه. (با همکاری خانواده)
من اصلا نمی تونم کسی رو توی دانشگاه یا محل کارم انتخاب و معرفی کنم .
یکی اینکه واقعاً کسی رو نمی بینم و نیست به قول دوستام تو مشکلت اینه که کیس نداری ! :302:
حتی توی فامیلهامون هم دختر تموم شده . من به کمک خواهرم خیلی امید بستم . انشالله در این مقطع حساس کنونی یاور من شه .
من نمی خوام مستقل عمل کنم . فکر میکنم ماشین ازدواج من استارت که بخوره . همه چیز درست میشه.
امید جان
شرایط منم تا اندازه ای شبیه به شماست.می فهمم چی میگی.ان شا الله خدا کمک به همه جوونا میکنه!
از خدا بخواه...هر چی که برات خیر و صلاح و مصلحت میدونه.:323:
بسپار بهش و ایمان داشته باش که بهترین مسیر رو میزاره جلو پات.اونوقت شگفت زده خواهی شد که چگونه این راه ها باز میشن.:310:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
من اگه بخوام دختری رو انتخاب کنم مطمئناً کسی رو انتخاب خواهم کرد که بتونه با شرایط من که شرایط عمومی پسرای ایرانه بسازه .
اما اون چیزی که ذهن منو مشغول کرده اینه که آیا با این شرایط اقتصادی و عدم امنیت روانی ، بهتر نیست که کلاً حداقل تا 10 سال آینده از مقوله ازدواج دوری کنم ؟
بدی این کار هم این هست که ما وضعیتی داریم که معلوم نیست آیا وضعیت اقتصادی بدتر بشه یا خوبتر ؟
.
تقریباً سردرگمم ، نمی دونم چیکار کنم . انگیزه مو برای ازدواج برای ادامه تحصیل و برای همه چی از دست دادم .
تقریباً خودم جواب خودمو می دونم ، می دونم که میگن اگه کسی به خاطر ترس از شرایط اقتصادی ازدواج نکنه ، به خدا شک کرده .
.
نمی دونم والا .