عشق قدیمی 1طرفه دوباره اومد/من دست و پام لرزید/چه جوری دوباره عاشق نشم؟

سلام unknowngirl .
ممنونم .
خب دلم گیر بوده دیگه . میگم دو سال احساس می کردم فراموشش کردم ولی اون روز تا دیدمش بهم ریختم ، دست و پامو گم کردم .
.
چرا اسم عشق رو خراب می کنم ؟ آخه می دونم که ایشون با بنده سنخیتی نداره خب .
اصلا ما کجا اینا کجا !
من اگه ایشون رو به عنوان همسر آینده ام انتخاب کنم عاقلانه تصمیم نگرفته ام . صرف دلایل خنده دار من کافی برای یه ازدواج نیست .
اگه دختره مثلاً می پرسید چرا من ؟ من هم همین ها رو میگم !!! نمی گن پسره مشکل داره ؟
اصلاً به هیچ عنوان نمی خوام دور و برش باشم . می خوام ازش دور باشم . چون حتی اگه یه بار هم بهم زنگ بزنه از هم می پاشم . به همین خاطر می خوام همین اول ترمیه دست نیافتنی باشم .
می خوام حتی اگه بهم زنگ زد جواب ندم . حتی اگه التماسم کرد ، بازم جوابشو ندم . نمی خوام اصلا هیچ ارتباطی باهاش داشته باشم .
.
من یه زمانی ازش خوشم میومد حالا دیگه نه .
.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی همش فکر می کنم الانه که بهم زنگ بزنه .
یا الانه که سر و کله اش پیدا میشه . :302::302::302::316::316:

امروز دیدمش دانشگاه ، کمک می خواست برای درساش .
منم گفتم اصلا بلد نیستم بهتره بره از یکی دیگه بپرسه.
باز هم می ترسم پیداش بشه .
نمی دونین چقدر سخته یکی رو که دوسش داشتی حالا اینطور کنار بزنی .:302::302: