RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
ali99 جان سلام
خوبی؟خوش اومدی به همدردی.:72:
پستهاتو خوندم.کاش سنت رو گفته بودی تا کمکت کنم با چه ادبیاتی با دوستت حرف بزنی.
به نظر میرسد میزان وابستگی دوستت زیاده و حتی اگر شما موضوع وابستگیش نباشی موضوع دیگری(شخص یا موقعیت یا شی دیگری)را مورد وابستگی خودش قرار بدهد.
الا ایحال به نظر میرسد اوشون نیاز به کمک تخصصی داشته باشد تا علت این وابستگیش مشخص شود اما شما به عنوان یه دوست چگونه می توانید هم به او کمک کنید و هم خودتان از این رابطه آسیب نبینید؟
بهتر است در یک فضای دوستانه دو تایی باهاش صحبت کنی و بهش بگی که نیاز به راهنمایی و کمک دارد تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.بهش بگو من زمان مشخص و میزان مشخصی رو می تونم باهات ارتباط داشته باشم و بیش از اون را نمی توانم و برایم محدودیت داره و بهتر است به یک مشاور مراجعه کند.
اگر این را پذیرفت که خوبه اگر نپذیرفت شما از طرف خودت محدودیت در این رابطه ایجاد کن و هیچ دینی بر گردن شما نیست.
یه بار این مسئله برای من هم پیش آمده و خدا رو شکر تونستم این رابطه رو تعدیل کنم و الان با اون دوست رابطه دارم اما معقولانه.همین طور مورد مشابهی قبلا به من مراجعه کرد و خدا کمک کرد تا کمکش کردم.
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
علی جان وقتی شما با دوستت در مورد عدم وابستگی صحبت میکنی و بی نتیجه هست بهتره دیگه در این مورد حرف نزنی و خودت بطور عملی کم کم ازش فاصله بگیری
دوست شما خواه ناخواه میفهمه نباید بیشتر از این اصرار کنه و در ضمن در نوع رفتار و معاشرت هم در مقابل شما بیشتر دقت میکنه
شما نباید افسرده بشی چون داری کار درست رو انجام میدی فقط اینکه در این مورد صحبتی نداشته باش و کار خودت رو بکن
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
من 17 سال سن دارم، آروم آروم شروع کردم که ازش فاصله بگیرم، یه بار در مورد این که پیش کسی بره و مشکلشو حل کنه صحبت هم کردیم، ولی قبول نمیکنه. میگه این چیزا بد نیست. من دارم تلاشمو میکنم. امیدوارم ایندفعه دیگه بشه... البته خودش تا حدودی این قضیه رو فهمیده ولی نمیدونم چرا واکنشی نشون نمیده... انگار براش یه مساله عادی هست..
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
به نظر من دوست شما مشکل جنسی داره!
تمایل به رابطه به همجنس,وابستگی عاطفی,بوسیدن,بغل کردن...
اینها نشونه های اختلالات جنسی و نوعی همجنسگرایی هست...
اگر در مدرسه مشاوری امین دارید قضیه رو برای مشاور توضیح بدید و بخواید که با دوستتون به بهونه ای سر صحبت رو باز کنه و بهش کمک کنه...
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
به نظر من دوست شما مشکل جنسی داره!
تمایل به رابطه به همجنس,وابستگی عاطفی,بوسیدن,بغل کردن...
اینها نشونه های اختلالات جنسی و نوعی همجنسگرایی هست...
اگر در مدرسه مشاوری امین دارید قضیه رو برای مشاور توضیح بدید و بخواید که با دوستتون به بهونه ای سر صحبت رو باز کنه و بهش کمک کنه...
شما خیلی پیچیده اش کردین، و منو نگران تر...
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
نمی دونم چی بهش بگم؟! ولی نمیگه چرا اخلاقت اینقدر فرق کرده؟
خواهش میکنم کمکم کنید دارم دیوونه میشم از دست کارام، دارم ناراحتش میکنم همش..:302:
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
نقل قول:
نمی دونم چی بهش بگم؟! ولی نمیگه چرا اخلاقت اینقدر فرق کرده؟
خواهش میکنم کمکم کنید دارم دیوونه میشم از دست کارام، دارم ناراحتش میکنم همش..302
راستش من هم از ابتدا که راجع به جزئیات رابطتون توضیح دادی همون طور که اقای مهرداد گفتن این احتمال رو دادم که دوستتون دچار اختلالات جنسی باشن چون همچین رفتارهایی و با این شدت احساس وابستگی
بین دو جنس موافق وجود نداره ..حتی من در بین دخترها که احساسی تر از پسرها هستن مشابه این رفتارها رو ندیدم!
به هر حال من کارشناس نیستم و امکان داره حرف من اشتباه باشه
درک میکنم که سخت که این ارتباط و قطع کنید و ناراحتی دوستتون رو ببینید اما هر چقدر هم سخت سعی کنید این کارو انجام بدید چون با ادامه دادنش هم کمکی به دوستتون نمیکنید ..خصوصا که امسال کنکور دارید و مهم و سرنوشت ساز هستش نباید فکرت مشغول باشه
دوستتون نیاز دارن که حتما به بک متخصص مراجعه کنن وگرنه مشکلشون حل نمیشه
میتونی بهشون بگی که امسال کنکور داری و میخوای ارتباطت رو با تمام دوستات به حداقل برسونی که ذهنت درگیر نشه و راحت درس بخونی..
نقل قول:
گفتش مگه تو مریضی که منو به خودت وابسته میکنی بعد میگی آدم نباید وابسته باشه،
همین طور بهش بگی که وابستگی از هر لحاظ یک رفتار غلط هستش و نشانه ی عدم رشد وبلوغه و شما باعث به وجود امدن این وابستگی نیستی و این وابسنگی فقط به خاطر احساس نیازی که دوستتون به شما داره به وجود امده و کسی جز خودش مقصر نیست و خودش باید دنبال چاره باشه که ریشه ی این نیاز رو پیدا کنه و برطرفش کنه که به کسی وابسته نشه
باید سعی کنه خلا های زندگیش رو خودش به تنهایی با تکیه به ارزشهای درونیش پر کنه نه با تکیه به افراد دیگه:72:
باید بشینه فکر کنه که چه انتظاراتی از شما توی این دوستی داره؟( نیاز داره که شما راه حل مشکلاتش رو بگی؟نیاز داره که شما به جاش تصمیم بگیری؟نیاز داره شما تاییدش کنی؟ نیاز به دوست داشته شدن از طرف شما داره؟)
قدم بعدی این که باید برطرف کردن این نیازها رو از خودش بخواد
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
فقط چه جوری بهش بگم که میخام رابطمو با دوستام محدود کنم؟ واقعا از ضربه هایی که خودم خوردم تجربه دارم، اون این موقع که ممکنه از این رفتار من ضربه بخوره و اون هم از درس خوندن بیافته... اون موقع دیگه واقعا شاید خودمو نبخشم... خیلی ممنون اگر راهنماییم کنید.
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
قرار نیست شما حرفی رو بزنید که خوشایند دوستتون باشه شما حرف حق و منطقی رو می زنید دیگه این مشکل دوستتون هست که چحوری باهاش کنار بیاد
این حرف رو به هر شکلی به دوستتون بزنید در حال به خاطر رفتار و عقاید نادرستش ضربه می خوره و کاری از شما ساخته نیست ..قبلا هم گفتم شما مسئول ناراحتی و خوشحالی دوستت نیستی عذاب وجدان شما بی مورده....شما میخوای زندگی و ایندت رو خراب کنی که دوستت ناراحت نشه؟!! هزار نفر ممکنه مشکل دوستت رو داشته باشن پس کل زندگیت رو بذار که فقط دیگران ناراحت نشن!!!
این لینک رو هم بخونید تقریبا مشکل مشابه شما رو دارن و کارشناسا راهنماییش کردن
موفق باشی
همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...
RE: وابستگی دوستم به من (احساس گناه من)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط d r e a m
قرار نیست شما حرفی رو بزنید که خوشایند دوستتون باشه شما حرف حق و منطقی رو می زنید دیگه این مشکل دوستتون هست که چحوری باهاش کنار بیاد
این حرف رو به هر شکلی به دوستتون بزنید در حال به خاطر رفتار و عقاید نادرستش ضربه می خوره و کاری از شما ساخته نیست ..قبلا هم گفتم شما مسئول ناراحتی و خوشحالی دوستت نیستی عذاب وجدان شما بی مورده....شما میخوای زندگی و ایندت رو خراب کنی که دوستت ناراحت نشه؟!! هزار نفر ممکنه مشکل دوستت رو داشته باشن پس کل زندگیت رو بذار که فقط دیگران ناراحت نشن!!!
این لینک رو هم بخونید تقریبا مشکل مشابه شما رو دارن و کارشناسا راهنماییش کردن
موفق باشی
همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...
خیلی مشترک بود، ولی بعضی جاها شبیه نبود، بازهم کمکم کرد. ممنونم
من عذاب وجدانم از اینکه اولش با هم خوب بودیم، یواش یواش احساس کردم ممکنه در آینده به مشکل بربخوریم و این مشکلات خیلی روی روانمون تاثیر بذاره، اولش با این رفتاراش مشکل نداشتم ولی وقتی جلوترو نگاه میکردم، ترسیدم که سال پیش دانشگاهی اذیت شیم، دوست نداشتم اینقدر وابسته باشه، برای همین عذاب وجدان دارم که کاش خیلی زودتر، اولای وابستگیش جلوشو میگرفتم و با خودم نمیگفتم که گذشت زمان درستش میکنه، البته من تلاشمو کردم ولی احساس خوبی ندارم اصلا، تلاشمو کردم که متعادل شه، سعی کردم ولی احساس گناه دارم، انگار باید کاری میکردم که نکردم... یه جوری تقصیر خودم میدونم و واقعا در عذابم... :302: