RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
آقای serok با مطلبی که گذاشته اید موافقم
اما مساله اینجاست که من از عادی شدن خوبی ها میترسم
احساس میکنم که خوبی ها و نقاط مثبت ممکنه عادی بشه...
اما آیا نقاط ضعفی که حتی در اولویت های ما در درجه بعد از نقاط مثبت قرار دارند... آیا اونها هم عادی میشن یا اینکه نه ...با عادی شدن خوبی ها تازه پر رنگتر هم میشن!
نمی دونم منظورمو متوجه میشن دوستان یا نه؟
گذشته از مساله برادرم دوست دارم خودمم این را بدونم...
بله دوستان با همتون موافقم شاید بهتره من کاملا خودمو بکشم کنار و فقط از برادرم بخوام که اگه خیلی مصممه حتما به یک مشاور مراجعه کنند
آیا سنش (25 سال) تاثیری توی این قضیه داره؟؟ یعنی توی این سن هنوز معیاراش کاملا واسش مشخص نیست؟
راستش اولش که به ما گفت زن می خواد من خیلی موافق نبودم(پیش خودم البته نه که بهش بگم)
چون شدیدا آدم هیجانی ای هست...از آون ادمهای پر انرژی شیطون که بعضی وقتام نمیشه روش حساب کرد!!:163:
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
سلام مجدد خانم اندیشه،
بعنوان یک فرد که حدود پنج سال در یک رابطه عاطفی (بیشتر احساسی، کمتر منطقی) درگیر بوده سعی میکنم نظرات شخصی ام رو عرض کنم.
نیکی کردن بیش از حد در یک رابطه (خواه عاطفی یا دوستی) ممکنه بجای محکم کردن رابطه طرفین اونها رو بیشتر به سمت رابطه ارباب/خادمی سوق بده، مخصوصاً اگر طرفین از نظر فکری به بلوغ کافی برای ازدواج نرسیده باشند (مثل رابطه سابقم). انتظارات زوج در یک رابطه باید معقولانه باشد، هم انتظارات از خودشان و هم انتظارات از طرف رابطه شان. به اعتقاد من نیکی کردن همیشه باید بجا و مثبت باشد. به عنوان مثال در رابطه قبلیم با مساعدت بیش از حد در دروس به طرف رابطه ام او را بصورتی افراطی به خود وابسته کرده، و فرصت رشد را از او سلب کرده بودم در صورتی که اگر درخواست کمک را بصورتی منطقی و بدون ناراحت کردنش رد میکردم، او میتوانست مستقل بماند و رشد کند. گاهی اوقات ناامید کردن میتواند جنبه ای انسانی به همراه داشته باشد. میتواند به کسانی که ناامیدشان کرده ایم فرصتی دهیم تا متوجه شوند انتظاراتشان ممکن است منطقی نباشد. این همان دادن فرصت برای رشد است.
در رابطه با کمرنگ شدن ضعف ها، راستش نظر خاصی ندارم چون برای هر فردی این مسئله میتونه متفاوت باشه (؟). کم نیستند کسانی که ضعفهای همسرشان در طول رابطه براشون کمرنگ شده. کم هم نیستند زوجهایی که بعد از 30 تا 40 سال هنوز مثل دو پرنده عاشق با احترام با هم رفتار میکنند. اینجا تاپیکی هست که زن و شوهرها از خوبیهای همسرشون تعریف میکنند. هر وقت فرصت کنم به اونجا سری میزنم. آن عزیزان نمونه های بارزی از افرادی هستند که بعد از سالها زندگی مشترک هنوز شاد و راضی هستند.
هر فردی با شرایط زندگی اش در یک سنی به بلوغ فکری میرسه. وضعیت فکری، اجتماعی و شغلی برادرتون چند فاکتور مهم در این مسئله هستند. شاید برادرتون برای ازدواج آماده باشند. شخصاً 25 سالگی رو "یک ذره!" زود میدونم.
امیدوارم نظرات شخصی ام گمراهتون نکنه.
یا حق.
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
حس خیلی بدیه ادم فکر میکنه که می خواد بره یک چیزی از بازار بخره!
اندیشه 22 عزیز
فکر میکنم برادرتون هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیدن و اگر قصد ازدواج دارن بهتره پیش یک روانشناس برن و اگر قصد ازدواج با این خانم رو دارن در مرحله ی بعد حتما با هم برن.
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
ممنون آقای serok ممنون از نظراتتون و کاملا موافقم
راستش برادر من خارج از کشور درس خوونده و الانم قصد بازگشت داره ...این تنها بودن حسابی اونجا زجرش داده و شاید به خاطر همین می خواد ازدواج کنه! این دختر خانم مورد بسیار خوبین چون خودش هم قصد ادامه تحصیل در همون کشورو دارن...خوب این پارامتر خیلی خوبه اما قطعا بعد از ازدواج دیگه مطرح نیست!!! و شاید بعد از ازدواج ذهن طرفین بره سراغ ویژگی هایی که در هم نپسندیدن!! درست نمی گم؟؟
این دختر خانم مهربون منطقی و با یه عالمه ویژگی مثبت هست ویزگی هایی که برادرمو مجذوب کرده اما نمی دونم این ویژگی ها تا کی می توونه توی یه زندگی مشترک جذاب باشه؟؟
tamas عزیز...به نظر من این یه واقعیته...همه چیز توی این دنیا همیشه اون قدر رومانتیک و براساس روابط احساسی نیست! به نظر من این کاملا منطقیه که طرفین باید از ظاهر هم خوششون بیاد...و همه می دونیم که هرکس علایق خاص خودشو داره که هیچ دلیل خاصی هم نداره و دلیل هم بر خوب و بد بودن کسی نیست!!یکی سفید دوست داره یکی سبزه یکی بلند یکی کوتاه ...حالا من می خوام بدونم این علایق خاص(سلایق فردی) چقدر بعدا قابل تغییره؟؟ مخصوصا واسه پسرها
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
مستقل بودن برادرتون در خارج از ایران یک خصوصیت مثبت هست که به رشد فکری ایشون کمک زیادی کرده. مطمئنم ایشون معیارهای دیگری جز تنهایی برای انتخاب همسر رو مد نظر دارند.
دو مطلب زیبا از مدیر همدردی در انجمن پیدا کردم (اینجا) که تقریباً پاسخی برای اکثر سوالاتتون هستند. این دو مطلب رو خدمت شما نقل قول میکنم، امیدوارم شما هم از خواندنش لذت ببرید:
نقل قول:
(29/12/1385)
نقش قيافه ظاهري همسر
يكم :اگر معيارهاي ازدواج در اين شخص وجود دارد و شما او را متناسب خود مي بينيد، و مدت نامزدي شما آنقدر بوده است كه او را بشناسيد و ميزان شناسايي شما هم عميق بوده است.
آنگاه محبت و علاقه نسبت به صفات مثبت ايشان كم كم در شما شروع به شكل گرفتن مي كند. معمولا قيافه به آن اندازه اهميت دارد كه در مرحله مقدماتي آشنايي شما را بر مي انگيزد كه نامزدي را شروع كنيد و ادامه دهيد. و اگر قيافه فرد براي شما دلبستگي به همراه نداشته باشد از همان اول اين فرايند را شروع نخواهيد كرد.
نكته دوم : قيافه و وجه ظاهري به مرور به علت عادت كردن و روز مرگي عادي مي شود. به اين مفهوم كه اگر با شخصی بسيار زيبا ازدواج كنيد باز هم به مرور احساس شما نسبت به صورت او عادي مي شود ليكن به صفات و شيوه زندگي او هر لحظه به خاطر كارهايي كه انجام مي دهد تازه و تازه تر مي گردد.
نكته سوم: قيافه امري كاملا نسبي است. شما با هر شخص زيبارويي ازدواج كنيد به زودي مي فهميد اشخاص خوش اندام تر و زيباتر ديگري وجود دارد. معمولا كساني كه به اين پوسته گرفتار مي شوند، هيچ وقت نمي توانند لذت كافي را از زندگي ببرند.
نكته چهارم : زيبايي ابعاد متفاوتي دارد و معدل تمام اين ابعاد زيبايي را تعيين مي كند. و البته بعضي ابعاد و جنبه هاي زيبايي براي بعضي افراد مهمتر است. مثلا يك شخص مي تواند زيبايي هاي زير را داشته باشد:
موها و ابروهاي زيبا، چشمان خوشگل، ، لبان دلربا و اندامي متناسب. ازطرف ديگر ، نحوه راه رفتن، نحوه نگاه كردن، نحوه عشق ورزيدن و عشوه گري، نحوه نشستن ، نحوه سخن گفتن، نحوه لباس پوشيدن و سليقه به خرج دادن ، نحوه آرايش كردن. نحوه نگارش . طنازي و شوخ طبعي،نحوه خنديدن، ريلكس بودن و شاد بودن، نحوه ارتباط جنسي موثر.
از طرف ديگر ، زيبايي در طرز تفكر و نگرش. زيبايي در اخلاق پسنديده ، سازگاري جالب با محيط و زندگي، نرمال بودن از نظر رواني ( عصبي نبودن ، زود رنج نبودن ، وسواسي نبودن ، غمگين نبودن، شكاك و بدبين نبودن ) ، راضي بودن به وضع موجود، خلاق بودن و حل خردمندانه مسائل زندگي، كارا بودن از نظر اقتصادي ، مدير بودن در زندگي و از نظر علمي صاحب نظر بودن.
لذا شما نسبت به اهميتي كه به هر يك از اين جنبه هاي مي دهيد و آنها را در آن شخص تجزيه و تحليل مي كنيد راحت تر به تصميم گيري خواهيد رسيد. البته بايد همه اين مسائل را در تناسب با خود ارزيابي كنيد. يعني شما بتوانيد با اين صفات وي ، سازگاري هنرمندانه بر قرار كنيد.
خلاصه اينكه:اگر ظاهر شخص آنقدر بوده است كه شما فرايند نامزدي را با او شروع كنيد ( از او فراري نبوديد) و او نيز معيارهاي ازدواج را داشته و زيبايي هاي كلامي، فكري، اخلاقي ، منشي ، شخصيتي ، رواني ، علمي و ... را دارا هست ، مطمئن باشيد روز به روز تازگي و نشاط در زندگي بيشتر مي شود
نكته مهم:در اين ميان شما بايد نسبت به خودتان نيز شناخت كافي داشته باشيد.
اگر فردي هستيد كه ظواهر بسيار براتون اهميت دارد، يا بسيار تحت تاثير حرفهاي ديگران هستيد، يا در مسائل ديگر مثل خريد لباس ، وسايل ، ماشين و ... بسيار به ظاهر و تك بودن آن اهميت مي داديد يا براي تنوع مرتب آنها را عوض مي كرديد ، در آن صورت به اين ازدواج توصيه نمي شود. چرا كه اگر آن شخص همه شرايط ازدواج را داشته باشد ، باز هم شما به خاطر قشري نگري و ظاهر بيني نمي توانيد با او كنار بيائيد . ولي اگر شما فرد عميق تري هستيد و در زندگي مفاهيم ، افكار ،طرزنگرش ها و ... براي شما لذت بخش و جالب بوده اند، در اين صورت اين مسئله براي شما مشكل حادي ايجاد نخواهد كرد.
نقل قول:
(27/3/1386)
به چه کسی می گن زیبا؟!
در مورد زيبايي بايد نكات ذيل را نيز در نظر گرفت: چون ابعاد زيبايي متفاوت است:
1 – زيبايي گويش : لهجه، عشوه كلامي، تكه كلامي ، سيالي كلامي، حاضر جوابي، لطافت سخن، گفت و شنود به اندازه. شوخ طبعي
2 – زيبايي حركات: عشوه گري ، طنازي، فيگور و ژست هاي دلربا، قد و اندازه و تناسب بدن، نحوه راه رفتن.
3 – زيبايي بينايي:خوه نگاه كردن، نحوه پلك زدن، محجوب بودن، جذاب نگاه كردن و ...
4 – مسئله تاثير آرايش بر قيافه: که مي توانيد با خانواده مشورت كنيد.
5 – زيبايي در سليقه: نحوه انتخاب پوشش ، نحوه لباس پوشيدن ، نحوه چيدن منزل، نحوه انتخاب ادكلن
6 – زيبايي در تعاملات: نحوه ارتباط با شما و دوستان و فاميل، ميزان سازگاري و ارتباط عاطفي با آنها و ...
7 – زيبايي فكر: فراهم آوردن زيبايي با خلاقيت در زندگي، به روز بودن معلومات و دادن آگاهي به شما، همفكر بودن، استقلال در نحوه تفكر و مشورت دادن ،مديريت متفاوت و زيباي مسائل خانواده و ...
8 – زيبايي هنري: آشنايي با موسيقي، نقاشي، صداي خوش، رانندگی، و ساير هنرها
همانطور كه مي بينيد مي توان تمام اين ابعاد زيبايي را بررسي كرد.
دوم: اگر فردي با تمام ابعاد بالا از نظر شما آنچنان زيبا باشد كه به دلتون بچسبد و خواستارش باشي كفايت مي كند و حالا نوبت به بررسي دقيق مسائل اساسي تري چون معيارها و شرايط ازدواج مي رسد.
سوم: نكته مهم اين است كه اگر شخصی به لحاظ زيبايي از يك نمره معمولي در ازدواج برخوردار باشد ، اما در ساير معيارهاي اساسي مثبت باشد، كم كم مهر وعشق شما را چنان بر مي انگيزد كه قيافه زياد براي شما مطرح نيست. (به دوستان خود توجه كنيد، شما بيشتر بر اساس معرفت و ... آنها را مي شناسيد و با آنها صميمي هستيد نه قيافه – همسر هم همينطور است تنها فرقي كه در مورد همسر وجود دارد اينست كه بايد به طور كلي دلپذير باشد و يك حداقلي براي جذب شدن ، داشته باشد.)
چهارم:زيبايي يك امر نسبي هست، شما هر همسري با هر اندازه زيبايي انتخاب كنيد به زودي متوجه مي شويد شخصی زيباتر نيز وجود داشته است. و اين نكته مهم است كه نبايد به هر چيزي بيشتر از اندازه خودش بها بدهيم. مثلا زيبايي در حد متعارف كه به دلمان بنشيند كافي هست، مگر اينكه كلا از همان اول او را نپسنديدم .
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
خیلی ممنونم از پست های مفیدتون
اینی که گفتین «مستقل بودن برادرتون در خارج از ایران یک خصوصیت مثبت هست که به رشد فکری ایشون کمک زیادی کرده. مطمئنم ایشون معیارهای دیگری جز تنهایی برای انتخاب همسر رو مد نظر دارند. »
خیلی دلگرمم کرد... ممنون
با اینکه برادرم از من بزرگتره (1 سال و خورده ای)...اما چون از بچگی همیشه باهم بودیم و همبازی هم همیشه احساس میکردم خیلی بچه است ...مخصوصا اینکه توی رفتارش خیلی شورو نشاط داره و واقعا ادم هیجانی ای هست!!!
می ترسیدم تصمیم اشتباه بگیره و زندگیش خراب بشه...
ممنون از کمکتون ...این لینکهایی هم که دادین میدم بخوونه...ممنون:72:
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
اندیشه 22 عزیز
یادم یکبار یک روانشناسی می گفت (اگر درصدشو درست یادم مونده باشه) اگر دونفر 50 درصد با هم تفاهم داشته باشند عالیه!
حالا که برادر شما بنظرش تا این حد با این خانم تفاهم داره دیگه یک ایراد کوچیک در قیافه واقعا قابل چشم پوشیه.قیافه برای اقایون مهمه تا اون حد که می گن اقایون با چشم عاشق میشن ولی من با خیلیها در این زمینه صحبت کردم همگیشون گفتن بعد از یک مدت برات عادی میشه!بنظر من قیافه باید در حدی باشه که بنظرت بد نیاد نه اینکه ملاک اصلی ازدواج باشه عشقی که از سر رنگی بود عشق نبود اخر سر ننگی بود (اگر شعر و درست یادم مونده باشه)
چیزی که باعثه خوشبختی در یک زندگی میشه بلوغ فکری طرفین و تفاهمه.این نظر من به عنوان یک اقا بود.
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
یک نکته کوچک رو یاداوری کنم
اینکه می گن ظاهر همسر عادی می شه به هیچ وجه اینطور نیست همانطور که در پست قبلی هم گفتم هیچ چیزی عادی نمی شه! درسته ما به انچه می بینیم عادت می کنیم اما این موضوع هرگز برای ما عادی نخواهد شد و این نکته ظریفی است که باید دقت کنید
هر چند معتقد هستم زیبایی علاوه بر صفتی نسبی، سلیقه ای و فرهنگی نیز هست و الزاما همگان مانند هم از یک نوع زیبایی لذت نمی برند و البته وقتی شخصی زیباست ( در تمامی زمینه ها) تمامی افراد نسبت به او احساس خوشایندی خواهند داشت
در روابط زوجها، اگر شخصی از نظر ظاهری، ترکیب چهره، تناسب اندام، رنگ پوست و ... مورد پسند دیگری باشد. بعد از گذشت سالها دیدن این مشخصات ظاهری برای همسرش عادت می گردد و اگر چند هفته ای او را نبیند باز هم زیبایی ظاهری وی را دوباره کشف خواهد کرد ولی اگر مورد پسند واقع نشود، همیشه خود را زیاندیده تصور کرده و با دیدن هر چهره جذاب و زیبایی دل از کف می دهد و افسوس می خورد
هرچند این اتفاق افتاده است که اشخاص در اثر ارتباط مداوم با شخص دیگر در رابطه مشتاق به دیگر مسائل طرف مقابل شده اند و از زیبایی ظاهری چشم پوشی کرده اند.... عاشق شده اند ( اصطلاحاً و نه به معنی واقعی که حکایت مفصلی دارد و اشکال اساسی هم اینجاست) که البته بعدها با همین زیبایی ظاهری طرف مقابل دچار مشکل شده اند و با بهانه تراشی به مشاور مراجعه کرده اند
تذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که متاسفانه طرز فکر و بلوغ عاطفی و معنوی و دانش و کمالات همسر نیز بعد از سالها دچار همین عادت می شود پس اگر انتخاب مطرح است تمامی جنبه های سلیقه ای مد نظر خواهد بود
هر چند اقایان تا بلوغ کامل فکری، تعاریف متفاوتی از زیبایی ارائه می دهند
با وجود این نکات لطفا پست قبلی من رو مطالعه کنید و به نظر من برادر شما هنوز برای ازدواج جوان هستند
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
سلام عزیزم
نظرات شخصی و تجربی خودم:
خب دقیقادر مورد برادرتون نمیشه نظر داد بستگی به شخصیت و پذیرشش داره...
اما بنظر من ظاهر خیلی مهمه که اونو برا خودت پسندیده باشی و بعدش سراغ شناختای دیگه بری چون ازدواج هم با قیافه و رفتار و جذابیت و زیبایی واندامو چشم و ابرو کار داره هم با پیشرفت و رشد اقتصادی و اجتماعی و عقل و هوشو ...
یعنی دامنه ازدواج خیلی وسیعه نمیشه چیزی رو فدای جیز دیگه کرد هرکدوم بجای خود باارزشن
هرچند برا خود من رفتار جذاب خیلی مهمه...
اینم هست که طی روابطی برادرتون میتونن بفهمن که واقعا این خانومو میخاد یا خودشو قانع میکنه (اگه قانع میکنه کار درستی نیس)
چند جلسه ایشونو دیدن؟ شاید اگه بیشتر ببیندش به نتیجه خوبی برسه یا اینکه بفهمه تغییری تو تردیدش ایجاد نشده و بیخیال بشه!
RE: آیا ظاهر بعد از ازدواج برای پسرها هم عادی میشه؟
با سلام
من فقط یه چیز میتونم بگم و اون اینه که تو این دوره زمونه بد اگه دختری پیدا بشه که نجیب باشه رو باید روی هوا زد.من خودم برادر دارم و تو سن ازدواجه.اما معیاری که هم برای خودش هم برای ما مهمه نجابته و البته قطعا کمی زیبایی.چه عیبی داره یه دختر خوب باشه و یه کم پوست صورتش تیره باشه؟ چه بسا دخترای خوشکل و سفید و مثل عروسکی که متاسفانه.....
اگه دختره خوب باشه اونقد روی برادرتون تاثیر مثبت میذاره که رنگ پوستش دیگه میوفته تو اولویت 10000ام
من خودم به شخصه ترجیح میدم زن داداشم خانوم و نجیب و مهربون و بی شیله پیله باشه تا سفید پوست.
در ضمن ظاهر بعد از ازدواج عادی میشه ولی نه برای کسی که این قضیه براش تو اولویت اول ,دوم یا سومه
موفق باشید