RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
سلام مدیر همدردی
با کمال احترام خدمتتان عرض کنم که به شما هیچ ربطی ندارد که کسی در زیر نوشتار کسی دیگر تشکر بکند و اینکه غرض ورزانه بخواهید با آوردن دلایل منبعث از مسایل شخصی خود،روی دیگران و نظرات آنان تأثیر بگذارید بسیار ناپسند است.خواهش می کنم بدانید که دیگران هم اندیشه و فکر دارند و تنها شمای مدیر یا بنده،مسئول،مجرب و متفکر نیستیم.
البته تقصیر شما هم نیست،بلکه تقصیر آنهایی است که تنها یک جنبه و بُعدشخصیت افراد را می بینند و اندکی درصدد اندیشه درباره منش اشخاص بر نمی آیند و مدام هندوانه زیر بغل *پاره ای* می دهند.
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
. . . .مَساَلَتُن:
1-شرع و قانون دقیقاً چه راهکاری و با چه کیفیت و جزییاتی را برای شناخت دختر و پسر از هم قرار داده است؟
2-آیا ساعتها گفتگو در خانه دختر(بیشتر) و پسر می تواند شناخت نسبتاً کاملی از طرف مقابل در اختیار دختر و پسر قرار دهد؟
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
به نظر من، اگه دو نفر قصد ازدواج نداشته باشن راحت تر همدیگه رو می شناسن. علاقه ای که بین دو طرف ایجاد میشه، مانع از شناخت میشه، به دلیل 1- کوچک دیدن عیبها و بزرگ دیدن خوبیها 2- حفظ ظاهر به علت ترسیدن از « از دست دادن»
اول باید شناخت باشه، دوم علاقمندی، سوم ازدواج
اما الان معمولا اول علاقمندی، دوم ازدواج، سوم هم اگه خدا بخواد شناخت!!
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
به نظر من اول سعی کن بدون علاقه مند شدن و احساساتی شدن باهاش رفت و آمد داشته باشی و توی رفتاراش و برخورداش و صحبت هاش بدون تعصب دقت کنی تا به شناخت لازم برسی.
زمان در این مواقع خیلی مؤثره و انسانها برای طولانی مدت سخت میتونن خودشونو اونی که نیستن نشون بدن درضمن یه سری به کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی تألیف باربارا دی آنجلیس ترجمه هادی ابراهیمی بزن مطمئنم دیدت به معیارهات و طرز شناخت طرف مقابلت خیلی باز و عوض میشه.
راستی کتاب عشق تنها کافی نیست هم خیلی خوبه..سعی کن مطالعه ات رو توی این زمینه ها بالا ببری.
موفق باشی
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
سوم: البته با توجه به رشته تحصیلی شما که غیر مشاوره هست ، هیچ انتقادی برای شما ندارم، چون نظر شخصی شماست، اما این انتقاد را نسبت به ASRIN GOZALI دارم که تشکر از چنین پستی، غیر حرفه ای ایست، چون شما به عنوان مشاور باید دید نقادانه نسبت به خطاهای شناختی داشته باشید. و نظرات تخصصی خود را به آنها اضافه کنید. اگر شما به عنوان یک مشاور چنین اعتقادی دارید، پس توصیه می کنم حداقل در حوزه مشاوره خانواده وارد نشوید، چون توفیق چندانی نخواهید یافت.
فراموش نکنیم هر کجا تعقل ، تدبیر، مشورت و تخصص کاهش می یابد، خطا و آزمون و آنچه که شانس نامیده می شود بیشتر می شود.
در مسئله ازدواج هم به اندازه ای که بررسی، دقت، تعقل ، مشورت و ... کم می شود به همان نسبت ریسک بالا می رود.
پسری که دختری را در دانشگاه می بینه و یک دل نه صد دل عاشقش میشه وهیچی از او چون ظاهر و حرفهای قشنگش نمیدونه، حتما هم باید بعدا بگه شانس نیاوردم!!!!!
سلام !
مدیرهمدردی جان !
بنده اولا مشاور نیستم و تا مشاور شدن خیلی کار دارم و هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم و اگر هم میخواستم در اینجا ادعایی داشته باشم ، مطمئن باشید لااقل یه درجه ویژه و پست مدیریتی برای شناخته شدن درخواست می کردم !
درباره ی توصیه ی شما برای مشاور شدن یا نشدن من : شما که بهتر میدونید ! برای شناختن فرد از ابزار های مختلفی مثل : مشاهده ی منظم ، آزمون ، مصاحبه ، شرح حال گیری از دوستان ، همکلاسان ، والدین معلم یا استادان و ... استفاده میشه ! حالا شما چطور درباره ی شخصیت بنده و وارد شدن یا نشدن در شغلی خاص آن هم با یک تشکر قضاوت کردید ، برای من عجیبه ! بنده با نوشته های گرد آفرید موافقم و حتما شما هم موافقید که در جامعه ی ما فرصتی قانونی و عادی برای افراد عادی ( برای مثال کسی که دانشجو نیست یا شغلش در محلی مختلط نیست ) برای شناخت جنس مخالف وجود ندارد . آیا موافقید ؟
یکی از اساتیدمان یک الگویی برای ما نوشت که بسیار هم جالب هست :
آشنایی ( زمان / ارتباط ( به عنوان کاتالیزور ) ) => شناخت ( زمان / ارتباط ) علاقه ( زمان / ارتباط ) دوست داشتن ( زمان / ارتباط ) عشق ( زمان / ارتباط ) کمال !
آیا بستر این الگو در جامعه ی ما فراهم هست ؟! یا این که عکس جهت این الگو در جامعه ی ما برقرار هست ؟!
جسارت بنده رو میبخشید اما شما بهتر میدانید در مباحث یادگیری « فرصت یادگیری » یک موضوع مهم هست ، برای به وقوع پیوستن « آشنایی و شناخت » در الگوی بالا ، آیا « فرصت شناخت و آشنایی » در جامعه ی ما برای ما وجود دارد ؟ استاد عزیز ! یکی از همکلاسان من در کمال تعجب و ناباوری من آمد و به من ابراز علاقه کرد ! ( رابطه ی ما فقط در حد سلام و علیک بود !!!!! ) در حالی که آنچه که او از من میشناخت فقط نقش اجتماعی من به عنوان دانشجو در کلاس بود و من مطمئن بودم که ایشان فقط ذره ای از جنبه های شخصیتی بنده را دیده بودند ! چطور از عواطف ، هیجانات و طرز فکر من در مسائل دیگر باخبرند ؟! ایشان چطور من را شناختند ؟ شاید من را موقع نماز خواندن در نماز خانه دیده باشد ، اما نداند که من تا دلش بخواهد اهل بزن و بکوب و شادی و موسیقی و حرکات موزون هستم ! ( البته با رقص اشتباه نگیریدش ! ) جالبه که این خانم قاری قرآن هست !!!
میبینید ؟ این یک مورد عینی از عدم وجود فرصت شناخت در جامعه ی ما هست ! ایشون بدون شناخت من و فقط مشاهده ی رفتار من در دانشگاه به من علاقمند شده بود در حالی که من رو هرگز در لباس مربی گری ورزش ندیده که چطور رفتار میکنم ، یا به عنوان فرزند خانواده یا همسر چطور خواهم بود ؟ ...
من از یک پلیس پرسیدم : آیا ما میتوانستیم با هم قرار ملاقات بگذاریم و با هم بیرون برویم یا نه ؟ ( دقت کنید که موقع پرسش تاکید داشتم که فقط و فقط به قصد ازدواج و نه نیت دیگری ) ، جوابش جالب بود : طبق قانون این کار روابط نامشروع تلقی و جرم میباشد !!!
چقدر جالب !
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
قابل توجه آنهایی که هندوانه زیر بقلشان است و از دسته *عقل کلها* هستند:
**من از یک پلیس پرسیدم : آیا ما میتوانستیم با هم قرار ملاقات بگذاریم و با هم بیرون برویم یا نه ؟ ( دقت کنید که موقع پرسش تاکید داشتم که فقط و فقط به قصد ازدواج و نه نیت دیگری ) ، جوابش جالب بود : طبق قانون این کار روابط نامشروع تلقی و جرم میباشد !!!چقدر جالب!**
بنده ضمن سپاسگزاری از اسرین گذالی جان؛با عنایت به این نوشتار واقعی و نیز نوشتار شماره 6 در این گفتار،تنها و تنها می خواهم یک پاسخ منطقی ازمدیر همدردی ببینم . . .
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
سلام asrin gozali
با تشکر از دقتی که به پست من کردید ، همچنین توضیحاتی که جهت رفع ابهام دادید، خواهش می کنم مجددا با این توضیح به پست شماره 7 نگاهی کنید:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2440&pid=22706#pid22706
خدایی نکرده بحث سر شخصیت شما یا کسی دیگری نیست، بحث سر نتیجه گیری خطایی است که پس از مقدمه چنینی آقای گرد آفرید به این صورت کرده است:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
ازدواج و گزینش در آن همچون هندوانه سر بسته و گونه ای ریسک و متکی به شانس است و بس.
اتفاقا من پیشاپیش مثالی در همان پست در رابطه با رابطه دختر و پسرها در جامعه خودمون زده ام که از قضا منطبق با اتفاقی هست که برای شما پیش آمده است. و تذکر من به شما (که با عرض معذرت شاید با ادبیات غیرصحیحی بوده است)، اشاره اصلاح این خطای شناختی دارد که که ازدواج را به گونه ای ریسک و متکی به شانس ببینیم.
اما در مورد راههای شناخت:
یکم: نقطه نظرات یک پلیس به معنی قانون نیست.
دوم: من و شما در همین جامعه هستیم، اگر هم نباشیم با گشتی در این تالار متوجه می شوید، دختران و پسرانی که نمونه این جامعه هستند، در این تالار مشکلاتشون بیشتر از اینکه ممانعت جامعه از ارتباط باشد از چگونگی نحوه ارتباط آنهاست. حتی خودتون با مشاهده پست می بییند این ارتباط ها تا کجا هم پیش می رود.
سوم: وقتی بحث ازدواج است دیگر نیازی به پنهانکاری و دور زدن خانواده ها و جامعه و قانون و ... نیست. و رسما مسیر شناخت باز است و چه در منزل یکدیگر باشد چه بیرون باشد و هیچ کسی مجوزه تعرض ندارد. بحث سر اینست که بعضی ها وارد یک رابطه احساسی یک جانبه و گاها بدون هدف ازدواج شده و همه چیز را پنهان می کنند.
من به صدها مراجع به صورت تلفنی، حضوری و اینترنتی در رابطه با ازدواج راههای رسمی (بدون پنهانکاری )جهت ازدواج دادم و بعضی از آنها حتی 6 ماه تا یکسال با هم رفت و آمد حتی خانوادگی داشتند و در جریان ریز و درشت مسائل شناختی و شخصیتی هم قرار گرفتند و هیچ کدام نیز توسط هیچ پلیسی نه دستگیر شده اند و نه مواخذه شده اند.
خلاصه:
1 - در ازدواج اگر چه به میزانی متغیرهای ناشناخته که ما آن را به شانس تعبیر می کنیم وجود دارند، اما هرچه اشتباهات فاحش را کم کنیم و دقت بیشتری داشته باشیم و از احساس ورزی افراطی جلوگیری کنیم کمتر دچار مشکل می شویم. و می توانیم مطمئن تر انتخاب کنیم.
2 - اگر نحوه تذکر من در پست 7، حمل بر بی ادبی شده،(چنان که شما برداشت کردید)، من از شما معذرت می خواهم و امیدوارم مرا ببخشید.
3 - راههای شناخت اگر رسمی باشد و ضوابط آنرا رعایت شود با موانعی بسیار کمی روبرو خواهد بود.
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
حضرت آقای سنگ تراشان،مدیر سایت همدردی
از شما خیلی بعید است که در پردازش منطقس یک سخنان پیوسته،تنها بخشی از آن را بیرن کشیده و سپس تمام نظر اشتباه خود را بر مبنای آن بنیان نهید؛.بنده اگر چنین حرفی زده ام،نتیجه گیری از وضع اسفناک بیشتر ازدواج هاست که به نظراین جانب عدم شناختهای کافی طرفین در پیش از ازدواج،اصلی ترین علت العلل آن است.
خوب حالا من بعنوان کسی که به هرحال بنا بریک سری تجربیات(آشتی دادن و پند دادن برخی زوج های جوان در پیرامونم،در عین مجرد بودن،شرکت در جلسات بحث درباره آسیب شناسی روند صعودی طلاق در کشور و مهمتر از همه اندیشه ورزی در این باب)درباره زناشویی و اوضاع نابهنجار کنونی به یک سری باورهایی رسیده ام،دیدگاهم را پس از برشمردن دلایلی روشن و واقع نمایانه بیان نمودم.
اما شما آن موارد واقعیت نما را سراسر نادیده گرفتید و تنها به نتیجه بنده چسبید اید؟؟!واقعیت این است که هر مردی(پسری) بخواهد بدون رفتار طبیعی از نظر انسانی و ناپسند از دید برخی،مثلاً دست دختری را بگیرد و با او برود،در یک خراب شده ای تا با هم حرف بزند یا در سطح اجتماع ظاهر شوند تا رفتار همدیگر را در برخوردهای اجتماعی زیر نظر داشته باشند،آیا این جامعه عقب اُفتاده ما گنجایش و رشد کافی برا تحمل این کارشان راد دارند؟؟؟
شما یا در این اجتماع زندگی نمی کنید(علی ارغم آنچه می گویید) یا حواستان نیست!!زیرا در صورت این کار علاوه بر اینکه هردوی آنها را با توهین و تحقیر دستگیر می کنند و بر آنها اتهام رابطه نامشروع را هم می زنند،پدرشان را هم در می آورند.از دیگر سوی چه این اتفاق بیفتد و چه نیفتد و کسی از آشنایان یا خانواده آن دختر او را با آن پسر ببیند،دگر کار آن دختر زار است و کتک،توهین و تحقیر از سوی خانواده اش نسبت به او صورت می گیرد.
اینجاست که بنا بر باور من نشستن در خانه دختر یا پسر و ده بیست لیتر چای خوردن،ده بیست کیلو میوه و شیرینی خوردن و پرسیدن پرسشهایی به ظاهر شکافنده شخصیت طرف مقابل تنها به یک خیمه شب بازی مسخره بیشتر می ماند تا روشی درست برای شناخت از هم.
در مورد مشکلاتی که دختران و پسران درباره روابط دوستیشان با هم دارند نیز باید بگویم که این مسایل کاملاً عادی است؛زیرا در جرگه *تجربیات* قرار می گیرند.اگر اتفاقی هم می اُفتد با آگاهی هردوسوی رابطه است.اگر دختری راضی به ارتباط جنسی از هرگونه آن می گردد،این را بدانید حتی دختران روستاها نیز از تبعات این عمل و واکنش خانواده شان در صورت اطلاع آنها،حتماً آگاه هستند.اگر هم منظور ناراحتی و دلگیری از بی توجهی یک طرف ماجراست که خود می دانید پس از مدتی جریان فراموش می شود و تنها سه استثنا از دید من وجود دارد و آنهم تجاوز جنسی است و فیلم برداری از روابط جنسی و نیز مهم بودن باکره بودن از سوی دختری و پس از آن ایجاد رابطه جنسی است که دراین مورد اخیرباید به عقل طرف شک کرد.در دو مورد نخست بنده به شخصه مرگ را لایق مرتکبین آن جنایات می دانم و بس و در مورد سوم باید طرف را از نظر روانی درمان نمود.
اکنون می پندارم باور و دیدگاهم را به طور مبسوط توانسته باشم برای حضرتعالی روشن نمایم و پیروی آن توقع رعایت انصاف را در نقل قول بیانات خودم دارم و همچنین پردازش آنها.
جانم فدایت،باقی بقایت و برعکس . . .
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
مدیرهمدردی جان سلام !
پلیس مورد نظر ، نگفت به نظر من ... بلکه گفت طبق قانون روابط نامشروع و جرم حساب میشه . البته ممکن هست به قول شما نظر خودش بوده باشد ، برای روشن شدن موضوع قانونی ، بنده پیشنهاد میکنم یا خود شما یا گردآفرید در صورتی که وقت کافی دارید و وجهه قانونی مسئله هم برایتان مهم هست ( که برای تخصص شما حتما هم همینطور هست ) ، از یک پلیس یا حقوقدان ورزیده موضوع را پیگیری کنید . سوال من دقیقا از آن پلیس اینگونه بود : آیا دختر و پسری میتوانند با اطلاع پدر و مادر هر دو طرف و با هدف و نیت ازدواج و نه چیز دیگری بایکدیگر بیرون بروند ؟ ایشان هم در جواب همانی را گفت که بنده قبلا هم عرض کردم و مواردی درباره ی عدم وجود رابطه ی نسبی و سبی و ... گفت !
از نظر بنده وقتی دو نفر به یکدیگر تا حدودی جذب شده اند و قصد دارند به نیت ازدواج همدیگر را بشناسند ، بدون نیاز به جار انداختن موضوع ، خودشان میتوانند مراحل ابتدایی را طی کنند . برای مثال بیرون رفتن و مشاهده ی رفتار فرد مقابل در موقعیت های واقعی از نظر بنده یکی از راه های مناسب برای شناخت وی هست نه حرف های قشنگی که می زند !!! آخر در جامعه ی ما چطور همدیگر را بشناسیم ؟ دختر میگه : شما چه غذایی دوست دارید ؟ پسر میگه : قرمه سبزی ! دختر : اوی خدای من چه تفاهمی !!! :58: پسر : فدایت شوم !!!
من خودم تا موضوعی قطعی نشده دوست ندارم اون رو به اطلاع عموم برسونم حتی خانواده خودم و در بیشتر امور زندگی خودم همینطور هستم .
دستگیری توسط پلیس برای فردی در شرایط بنده یک بار اتفاق بیفته تا آخر عمرم کافیه !
و در آخر من هم شما را دوست دارم و یک سو تفاهم دلیل بر دلگیری نیست !
RE: چطور مي شه طرف رو امتحان كرد كه آيا.....
بنابرین لزوم آشنایی خارج از خانواده و با کنترل درونی و عدم درگیری احساسات برای شناخت دو طرف صددرصد لازم است.این امر تنها درباره کسانی که با هدف ازدواج به این عمل مبادرت می ورزند و دارای بلوغ کافی عقلی و احساسی هستند،اکیداً سفاش می شود.والسلام،نامه تمام؛؛؛