RE: خیانت به همسر مهربانم
در جواب شما عرض می کنم که انسان ها ملغمه ایی از صفات و خصوصیات خوب و بد هستند.
هیچ انسانی خوب تمام نیست و هیچ انسانی هم شر تمام نیست.
اما از اونجاییکه خراب کردن همیشه آسان تر از ساختن هست، بدی ها که قدرت ویرانگر دارند، معمولا و در صورت غفلت، بر خوبی ها که قدرت ساختن دارند، غلبه می کنند.
من نمیگم اون آقا شیطان مجسم هست، شاید کارهای خوبی از دستش بر میاد که داره انجام میده، نمی گم که نیت واقعیش نابودی زندگی شماست، اما کاری که می کنه اینه که ناخودآگاه یا آگاهانه زندگی شما رو به سمت پرتگاه سوق میده، بنابراین این آدم میتونه آدم خطرناکی باشه.
چون بدی هاش بر خوبی هاش داره غلبه می کنه.
چون ادامه ی این روند در نهایت و بی برو برگرد، نابودی زندگی شماست،
هر لطفی در حق شما کرده، با دستای خودش و با کمک شما و بدون توجه به سرنوشت همسرتون، داره نابود می کنه.
هر چند ماهی رو هر وقت از آب بگیرید تازه است، اما مواظب باشید انقدر دیر نشه که اون ماهی رو مرده بگیرید
همین الان کاملا، قاطعانه، باهاش قطع ارتباط کنید،
سعی کنید زندگی رو خودتون بسازید تا لازم نباشه در ازای ساختنش، همه ی زندگیتون رو ، آرزو ها رو و عشقتون رو ببازید.
RE: خیانت به همسر مهربانم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.m
بعد از چندماه تلاش تونست منو به خونه ببره و متاسفانه........
یعنی رابطعه جنسی داشتی .
چرا ازدواج کردی اومده سراغت خوب معلومه . چون زن شدی خیالش از همه چیز راحته .
اون وقت دوشیزه بودی .
چطوری میگی زندگیت رو دوست داری . با اینکه رابطعه اونم به این شکل دارید .
. باز هم جای امیدواری هست که تالار رو انتخاب کردی که مشکلت رو حل کنی .
RE: خیانت به همسر مهربانم
خیانت بدترین حسی هست که یک شخص میتونه تو زندگی مشترک تجربه کنه.
تصور کنید اگه شما جای خانم اون اقا بودید یا همسرتون بهتون خیانت میکردن چه حسی داشتین.
اگه زندگیتونو دوست دارید این رابطرو هرچه زودتر کات کنید
RE: خیانت به همسر مهربانم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.m
اما الان احساس میکنم دوباره بهش علاقه مند شدم .....
اون هروز بهم زنگ میزنه من زندگیمو خیلی دوست دارم کمکم کنید.
اما الان بعد از چندماه تلاش تونست منو به خونه ببره و متاسفانه........ ا
اون واقعا آدم خوبیه ....
باید چیکار کنم نمیفهمم چرا انقدر دوسش دارم.
با سلام
همین الان می توانی یکی از این سه راه را انتخاب کتی.
1 - ارتباطت را بدون هیچ بهانه ای به صفر برسان.
2 - از همسرت طلاق بگیر.
3 - با وجود همسرت رابطه ات را همچنان با بهانه های نمی دونمو ، نمیشه و .... ادامه بده!!!!
راه اول نجات صددرصد شماست، و تشکیل یک زندگی جدید و بر گشت امنیت و آرامش
راه دوم، نجات 50 در صد از زندگیت و راهی بد که جلوی راه بدتری را می گیرد. و تا اندازه ای می تواند فشارت را کاهش دهد. اما زندگیت را تباه می کند.
راه سوم: یعنی راهی که همین الان در آن گام بر می داری. بزودی زندگی دنیایت را تباه می کنی ، آبرویت را به باد می دهی و آخرتت هم .....
پس وقتی این دست و اون دست می کنی.... و در حال چانه زدن و تصمیم گیری بین این سه هستی در واقع در راه سوم قدم بر می داری که باخت کامل هست. خیلی خیلی سریع تصمیمت را بگیر و به یکی از دو راه اول یا دوم برگرد.
اگر قوی هستی سریع راه اول را انتتخاب کن و اگر در تعارض هستی،( سریع قبل از اینکه کاملا خودت را ببازی و همه چیز را یکباره از دست بدهی) راه دوم یعنی جدایی را انتخاب کن.
:300:همین حالا وهمین لحظه تصمیمت را بگیر و انتخاب کن. ثانیه دیگر هیچ ضمانتی نیست که این مشاوره به دردت بخورد. :300:
با تشکر از راهنمایی همه دوستان.
این تاپیک به خاطر تکنیک های مشاوره ای و زمینه بسترسازی خطا برای مراجع قفل می شود. مراجع آنقدر فرصت ندارد که بخواهد این تاپیک را ادامه دهد.:160:
اگر تا اینجای تاپیک برای مراجع کفایت نکند. حتما ادامه تاپیک برایش آسیب رسان خواهد بود و باید پیگیر مشاوره حضوری شود.