RE: پسری که میخواد اینده اش رو خراب کنه
نه مطمئن شدم که الان حسش بهم بد نیست و بخاطر راحتی هست
چون توی شهر خودمون زندگی نمیکنه یه مقدار راضی کردنش به رفتن پیش مشاور سخت میشه اما سعی میکنم اون و عمه رو قانع بکنم ...
یعنی هیچ راهی برای متوجه کردن بزرگترا نیست ؟؟؟
همش میگه من اگه اینقدر راهم دور نبود بیشتر بهم سر میزدن با مامنش دعوا داره که باید اون شهر رو ترک کنیم و بیایم اینجا .....
کاش میتونستم کاری بکنم
RE: پسری که میخواد اینده اش رو خراب کنه
سلام:72:
می تونید از همسرتون کمک بگیرید و همین حرفایی رو که شما میخواین بهش بزنید از زبان همسرتون گفته بشه؟
فقط یه مساله باقی میمونه: ایشون از بچگی مستعد وابستگی بودن (شخصیت وابسته). مشکل فعلیشون به همین علت هست که شخص خاصی رو جهت وابسته شدن بهش ندارن . سعی کنید تو راهنمایی هایی که بهشون می کنید این مساله رو در نظر داشته باشید که مجددا به شما ، همسرتون یا هر فرد مشاوری وابسته نشن.
گفتید ایشون بچه اول هستند. سعی کنید بهشون اعتبار بدین. هدایتش کنید به این سمت که مرد خونه هست و تصمیماتش و رفتارش باید اینقدر عاقلانه باشه که دیگران نتونن بهش بی احترامی کنند. سعی کنید حس های مرده در وجودش رو زنده کنید . احترام و محبت رو باید با احترام گذاشتن و محبت کردن جذب کرد . بگید اگه مثلا به مادرت محبت کنی و احترام بگذاری اونم به خودش اجازه نمیده بی احترامی کنه . در برخورد با فامیل و ... هم همینطوره. بزرگی کردن رو واسش ملموس کنید.
:72::72: