RE: چگونه با خانواده ي همسرم برخورد كنيم كه كمترين آسيب رو ببينيم.؟
یسنا جون به نظر من هم باید یه کم به فکر خودتون باشین. بعضی از آدمها ظرفیت محبت زیادی رو ندارند. من با خانواده همسرم حدود 6 سال توی یه ساختمون زندگی میکردم. هر کاری واسشون میکردم اصلا به چشمشون نمیومد. همیشه روز زن و عیدا و روز پدر بهترین کادوها رو میدادم. همیشه برادر شوهرم اینا رو شام و ناهار دعوت میکردن و حتی یه تعارف خشک و خالی هم به ما نمیکردن. انگشت شمار پش اومد که شام یا ناهار خونشون باشیم. بعدش هم که باید همه ظرفها رو میشستم بدون یه تشکر خشک و خالی. انگار که همه چی وظیفم بود. تا اینکه حدود 1 سال و نیم پیش از اونجا پاشدیم و رفتیم خونه خودمون. اوایل هر روز به مادر شوهرم زنگ میزدم. بعد دیدم که این زن اصلا قدردان نیست. منم یه مدت بعدش تصمیم گرفتم که باهاشون خیلی رسمی برخورد کنم و زیاد بهشون محل نذارم. البته در عین حال تا جایی که میتونم بهشون احترام بذارم. باور کن از وقتیکه همچین تصمیمی گرفتم و اجراییش کردم، مادر شوهرم از این رو به اون رو شد. مادر شوهری که اصلا احترام حالیش نبود الان همچین حواسش به رفتاراش هست که یه وقتی به من بی احترامی نکنه. تقریبا هر دو هفته یک بار هم میریم خونشون از صبح تا شب اونجا هستیم ولی من تمام مدت خودم را به چیزهای مختلف سرگرم میکنم که زیاد باهاشون قاطی نشم. حتی در مورد ظرف شستن هم مدتیه که سعی میکنم اصلا به خودم زحمت ندم و واقعا نتیجه خوبی گرفتم. البته یه خواهر شوهر مجرد دارم که معمولا اون ظرفها رو میشوره. توی سفره پهن کردن کمک میکنما. ولی ظرف نمیشورم. البته بگما اونها هیچ وقت خونه ما کمک نمیکردن و نمیکنن. شاید اگه میکردن منم کمک میکردم. در کل من به این نتیجه رسیدم که با خانواده شوهر باید یک حد و مرزهایی رو حفظ کنی و یه جوری رفتار کنی که همیشه باهات رودروایسی داشته باشن. کلا بعضی از آدمها خودشون باعث میشن که به جای صداقت مجبور شی باهاشون با سیاست رفتار کنی.
در مورد شمام فکر میکنم که کم کم باید به این وضع خاتمه بدین. بذارید هر چی دلشون میخواد بگن. ولی بهشون کوچکترین بی احترامی نکنین. بالاخره یه روزی متوجه میشن. همسر شما باید شما و فرزندتون رو در اولویت قرار بده. این موضوع رو باید خانوادش هم بفهمن. ممکنه خیلی مورد اتهام قرار بگیرین ولی فقط باید صبور باشین و از خدا کمک بخواین که بهتون قوت قلب و صبر بده.
ایشالله همه چی حل میشه
RE: چگونه با خانواده ي همسرم برخورد كنيم كه كمترين آسيب رو ببينيم.؟
هی واقعا آدم دلش به درد میاد . من واقعا به مرگشون راضیم منم خیلی از دستشون کشیدم .
واقعا آرزوی مرگشون رو دارم.
بد بختای پسر ندیده دنیا پرست .
:163:
ببخشید ولی خیلی دلم ازشون پره چیکار کنم؟