نامزدم فکر میکنه من بچه ام!!!!

سلام زیبا خانم
به نظرم نباید انقدر رو حرافای نامزدت دقیق شی و مو شکافی کنی
حالا با دو بار شنیدن این مطلب که بهت بگه بچه ای ...واقعا منظورش این نیست که بالغ و عاقل نیستی
سعی کن حرفاش رو برای خودت ترجمه و تفسیر نکنی و بزرگشون نکنی...
خوب سنتم 7 سال کمتره کودک درونت هم زنده هست ممکنه حس کنه از اون بچه تری
ولی نه اینکه به درد زندگی کردن نمی خوری که!!!!

این موضوعاتی هم که گفتی نشون نمیده بچه باشی

زیبا خانم اگر خیلی حساس شدی به نظر من می تونی ازش در مورد کودک درون بپرسی و بفهمی آیا خوشحال از اینکه کودک درون تو فعال و زنده است یا نه؟ولی رو خودت برچسب نذار یعنی نگو به نظرت من بچم و این حرفا..

خوب من خودم برام خیلی مهمه همسرم کودک درونش زنده باشه و این رو یک پوئن خیلی خوب می دونم نه بد...

ممنونم از راهنماییتون نازنین جان:72::72:

سلام زیبا خانوم

خواستم بگم همسر من هم 7 سال ازم بزرگتره و با اینکه در همه موارد مهم زندگی من رو قبول داره و طرف مشورتش هستم ولی گاهی بهم میگه این حرکتت مثل بچه هاست والبته بیشتر از این نظر خوشحاله تا ناراحت.

مثلا وقتی میریم دریا یا آبشاری جایی من تقریبا به هیچ چیز فکر نمیکنم و فورا به نحوی خودمو خیس میکنم اصلا کنترل ندارم و همیشه بعدش سرما میخورم و همسرم همیشه با نگاه تایید آمیز در این جور موارد میگه چقدر این وقتا بچه میشی اصلا نمیشه هیچ جوری کنترلت کرد و ... ولی ناراحت نیست از این موضوع

فکور جان مرسی از اینکه تجربه قشنگت رو بهم گفتی:72:
راستش منم خودم از اینکه کودک درونم زنده هست خوشحالم.چون باعث میشه با چیزهای خیلی کوچیک هم خوشحال بشم و این به نظرم یه نعمته.
اما خوب زندگی مشترک نمی دونم چطوریه.نمی دونم این کودک درون تو زندگی مشترک مشکل ساز میتونه باشه یا نه.شما خوبیش اینه که میدونی همسرت دوست داره این حالتت رو.ولی من نمیدونم.:72:
البته من رفتارهای کودکانه ام زیاد نیست.علایقم کودکانه هست.فرضا نامزدم به کتاب ها ی شعر و فلسفه و اخبار علاقه داره.من به فیلم طنز و خوراکی و کارتون و ...:311: فرضا کتابهایی که ایشون خونده رو نام میبرد من یه خطش رو هم حوصله ندارم بخونم در عوض کتاب بر باد رفته و ان شرلی و ... رو دوست دارم و ....:310:

سلا م زيبا جان :72:

مسلمه كه تو بچه نيستي... اگه خودتم اينو باور كني كه بچه اي ، كم كم همين ميشه رفتارت ...
شما يه كم هم به اين كلمه حساس شدي و فكر ميكني همسرت با قصد اين حرف رو ميزنه.... نه جونم... اين قدر كه ما خانومها تو قيد و بند الفاظ و كلماتيم آقاييون اين طوري نيستن
كافيه يه مرد بگه "ف" ، اون وقت ما خانومها تا فرهزاد ميريم........
زياد خودت رو درگير الفاظ و كلماتي كه همسرت به كار ميبره نكن
اما اگه واقعا توي رفتارش با تو اين رو نشون ميده كه مثله يه بچه باهات رفتار ميكنه،اونجا ديگه مسالش فرق داره

مثلا همسرت توي تصميم هاي مختلفي كه ميخواد بگيره نظره تو رو ميپرسه؟؟
از مسايل كاريش واسه تو صحبت ميكنه يا فقط اوقاتتون به خنده و شوخي و قربون صدقه ميگذره؟؟
با تو مشورت ميكنه؟؟
زياد بهت امر و نهي ميكنه يا بهت اعتماد داره؟؟
ميشه مسئوليت يه كاري رو به تو بسپاره و خودش توش دخالت نكنه؟؟

وقتي به اين سوال ها جواب بدي، ميتوني تا حدي متوجه بشي كه نظرش چيه

اين مساله رو هم به عنوان نقطه ضعفت نشون نده به همسرت

قربونت برم راما جون.مرسی از کمکت عزیزم:72:
راستش ما هنوز نامزدیم و اونقدر وارد مسایل زندگی نشدیم که بخوایم تصمیمان مشترک زیادی داشته باشیم.ولی همون چند موردی هم که پیش اومده نظر من رو پرسیده.ولی کلا چون پدرش فوت شده بود و ایشون مسیول خانواده بوده کلا یه جورایی احساس میکنم که احساس مرد خانواده بودن و بزرگتر بودن و اینا داره.ولی همیشه حتی اگه نپرسیده باشه هم کاری رو که میدونه طبق سلیقه منه انجام میده( فرض کنید که باغ عروسی روهم از الان خودش انتخاب کرده بود بدون مشورت .من خوشم نیومد ولی بعد دبدم دقبقا گشته بود طبق سلیقه من پیدا کنه)
در مورد کارهاش صحبت میکنه.حتی یه اختلاف سلیقه باا همکارش داشت برای من گفت .من انتقاد نکردم که کار بدی کردی و ... ولی خودش فهمید خیلی هم مورد تایید من نبوده اون حرف.بدون اینکه به من بگه زنگ زد از دل همکارش در اورد و خودش به من گفت با تو حرف زدم متنبه شدم.
ولییییییییییییییییییییییی ییییییییییی باز الان به من گفت سلام کوچولو وووووووووو!!!!!!!!!!!!!:160: