دوستان لطفا به منم کمک کنید خواهشن
لطفا اگه ممکنه یکی از کارشناسا یه کم رفتارشون رو تحلیل کنن
از خانومای محترم هم ممنون میشم اگه نظرشونو بگن
شما تنها کسایی هستید که میتونید کمکم کنید. خیلی ممنون
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان لطفا به منم کمک کنید خواهشن
لطفا اگه ممکنه یکی از کارشناسا یه کم رفتارشون رو تحلیل کنن
از خانومای محترم هم ممنون میشم اگه نظرشونو بگن
شما تنها کسایی هستید که میتونید کمکم کنید. خیلی ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
:104::104::104::104::104:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط boy21
با سلام
ما ازدواج چکی و وعده دار را توصیه نمی کنیم.
هر وقت شرایط ازدواج را داشتید رسما از طریق خانواده برای فردی که مطلوب نظرتان هست اقدام فرمایید. تا اسیر این بازیها نشوید.
بحث دوست دختر و پسری و ازدواج متفاوت هست.
----- در دوستی ها تعهدی نیست. بالا و پایین زیادی هست. و بحث بر سر احساسات هست. و فقط حرف هست.
-----اما در مورد ازدواج کاملا رسمی و با حمایت و پشتیبانی خانواده ها و فرایند کاملا واقعی هست.
سلام
دوست جوان من، در ابتدا عرض کنم درسته که چند سالی باهم اختلاف سنی داریم، اما خیلی خوب تو را میفهمم و حالت را درک میکنم،
میخوام دوستانه و خیلی رک برات بنویسم .
خیلی خوب میدانم که میدانی داری نادیده گرفته میشود و این را منطق ات نیز میگوید منتها احساسات بلند پرواز تو چشم منطق ات را کور کرده.
خیلی خوب میفهمم که دوست داشته شدن و دوست داشتن در این سنین چقدر لذت بخش است و اینکه احساس کنی کسی را داری چقدر آرامش بخش است.
اما آیا تو آرامش داری؟
اگر برایت لذت داشته باشد از چه چیز این ربطه لذت میبری؟
فکر میکنی اگر این خانم به شما بله بگه خیلی زندگی راحتی خواهی داشت اگر باهاش ازدواج کنی؟
بذار من بهت جواب بدم نــــــــــــه
اون نمیخواد تو اذیت بشی، میدونه پسری نیستی که اهل سو استفاده کردن باشی و نامرد باشی، نمیخواد اذیت بشی چون اون خودش نمیخواد به این رابطه هیچ تعهدی داشته باشه، نه یک بار بلکه چند بار بهت گفته و تو اینقدر غرق در احساس بودی که هیچکدام از این نه گفتن ها روی تو اثر نگذاشت، بزرگترین تلنگر اینه که ،دوست من ، این خانم برای تو نان و آب نمیشود، و هیچ تمایلی به رابطه رسمی ندارد.
بارها گفته نه، از یک جواب نه هیچ تأثیر پذیری نداشتی، آخه عزیز من شما باید در روابط دنبال سرنخ ها باشی ،که هزار بار خودش سرنخ رو داده دستت،چرا میخوای با ترحم باهات رفتار کنه؟ نگو که اینطور نیست .
وقتی موارد اینچنینی را میبینم که دختر یا پسری خودش را نادیده میگیرد تا دل طرف مقابلش از این راه برای او شود ،بشدت ناراحت میشوم به حالش.
هر چه زودتر از فکر این رابطه بیرون بیای یه قدم جلوتری از زندگی
_______________________________________
از طرف دیگر نمیدانم روی چه حسابی و با چه معیاری ،اصلا" از چی این خانم خوشت اومد که برای ازدواج میخوایش؟
در هر رابطه ای ؛چه زنا شوئی و چه دو دوست هم جنس ، هر وقت دو طرف مقابل مثل آهن ربا همدیگر را جذب کردند میتوان به آن رابطه امیدوار بود، ولی اگر مثل قطب موافق عمل کنند! میدانی که خیلی راحت این یکی آن یکی را دفع میکند.
سلام دوست عزیز خیلی ممنونم ه انقد با حوصله سعی می کنید کمکم کنید
نقل قول:
از طرف دیگر نمیدانم روی چه حسابی و با چه معیاری ،اصلا" از چی این خانم خوشت اومد که برای ازدواج میخوایش؟
راستش من فعلن هیچ حرفی در مورد رسمیت و ازدواج نزدم و فک می کنه پیشنهاد من صرفا برای دوستی هست
اینکه از چش خوشم اومد. فقط اینکه اون در اکثریت خصوصیات اخلاقی با من مشترک. اکثر خوبی ها بدی ها عیب ها برتری ها و ... البته هروقت میگم که بخاطر اینا دوست دارم میگه نه ما مث هم نیستیم !
درسته بارها گفته نه ولی بعضی رفتارای متناقضش بود که باعث میشد من امیدوار شم بعضی وقتانقل قول:
بارها گفته نه، از یک جواب نه هیچ تأثیر پذیری نداشتی، آخه عزیز من شما باید در روابط دنبال سرنخ ها باشی ،که هزار بار خودش سرنخ رو داده دستت،
تو همین فروم یه مطلب خوندم که توش نوشته بود بعضیا وقتی کسی عاشقشون میشه وقتی طرفشون میخواد نزدیکشون شه و رابطه برقرار کنه با حرفا و رفتارشون پیام های دور باش بهش میدن. و هرقت طرف ازشون دور میشه با رفتارشون این پیامو بهش مین: حالا ناراحت نشو پسر/دختر خوب! میتوانی کمی به من نزدیک شوی!
در مورد اون دقیقن همینه که باعث گیج شدنم میشه. مثلا همین دیشب یه اس بهش دادم در مورد این زلزله ی اخیر (مکانش نزدیک هر دومون بود) فک نمی کردم جواب بده اما باز جواب داد و یه کم باهم صحبت کردیم در این مورد. و انگار نه انگار که تا یک ماه بام قهر بودیم و یک ماه پیش من کلی التماس می کردم که با من مث بقیه دوستات رفتار کن و کاریت نباشه اونم تنها چیزی که گفت این بود که فک کن من مردم خوبه؟ یه ماه بدون رابطه و دیشب مث دوتا دوست صمیمی معمولی1
واقعا گیج شدم نمیدونم آخرش چی میشه این که کلا فراموشش کنم هم خیلی سخته چون تو دانشکده بارها خواهم دیدش تا 3 سال!
و به دلایلی احتمالن با هم برخورد هم داشته باشیم(بدون اینکه خودمون بخوایم)
تورو خدا بگید من چیکار کنم دقیقا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوستان
تو این مدت یه کم به حرف ها و راهنمایی های خوب شما فک کردم و به این نتیجه رسیدم که دیگه کلن بی خیال این رابطه بشم
قبلن بهم گفته بود که خسته شده و میخواد همه چیز رو از این ترم جدید تغییر بده و ....
چن روز پیش باهاش در این مورد اس ام اسی صحبت کردم(خیلی عادی و معمولی و جدی صحبت کردیم) و در این مورد ازش یه چیزایی پرسیدم و دیگه صحبت نکردیم
خلاصه الان به این نتیجه رسیدم که این همه که تو این مدت اصرار کردم چقد اشتباه بود و چقد خودمو اذیت کردم. و به خاطر این تصمیم از شما ها خیلی ممنونم
فقط یه نکته ای که هست از نظر شما بعد از این باهاش چطور رفتار کنم؟ یه دوست معمولی؟ یا کلن قطع رابطه کنم؟ با توجه به اینکه بالاخره چش تو چش خواهیم شد
اصلن بهش بگم که این تصمیمو گرفتم؟ چی کار کنم؟
boy21 سلام
خوشحالم که به این نتیجه رسیدی
میتوانی خیلی روشن بهش بگی ادامه رابطه بی تعهد به صلاح هیچکدومتون نیست
و به صورت کامل قطع رابطه کنی
برات موفقیت آرزومندم:72: