RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
سلام
خیلی دارم سعی میکنم با احتیاط پیش برم.
همش میخوام همه چیزو بسنجم.
میخوام آخر هفته یا اوایل هفته آینده ببینمش و حرف بزنیم.
به نظر خودم تا اون موقع چیزی به خانوادم نگم بهتره. چون جو خونه مون الان به شدت متشنجه.
من سه ساله که ندیدمش و خیلی از تغییرات روبی خبرم.
اما ازتون یه خواهش دارم .
خواهش میکنم کمک کنید.
چطوری میتونم یه شناخت بدور از احساسات و کاملاً منطقی و درست رو بدست بیارم؟
خودم دسته بندی کردم تو 5 محور اعتقادی ، اجتماعی ، مالی ، شغلی و خانوادگی اطلاعاتمونو رد و بدل کنیم.
اما درست نمیدونم چی ازش تو هر محور باید ملاک قبول یا رد ایشون باشه.
نمی خوام به جفتمون ضربه بزنم.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
25 سالشه بهار جان
انگار کمی دودل و پشیمان شدم. نمیدونم چرا. تو دلم نمیشینه.
دائم از اینکه من بهش بی تفاوتم شکایت میکنه. این چندروز خیلی باهام مهربون بوده و خیلی هم خوشحالو سرزنده از اینکه این فرصت پیش اومه.
دو دلی من بخاطر این هست که میترسم سنش مناسبم نباشه . قبلا هم آدم شادی بود. من مثل اون شاد نیستم. شاید بهتر بگم افسرده و غمگینم. حس ویکنم دنیاش با من فرق داره.
خیلی برام اوضاع بدیه. دائم با خودم میگم ای کاش این اتفاق نیوفتاده بود و بهش در مورد دادن این فرصت ، حرفی نزده بودم.
اون الان باور کرده که با هم ازدواج میکنیم. نمیدونم اگر شرایط چیز دیگه شد و یا شناختمون نسبت به هم نشون داد که مناسب هم نیستیم، آیا میتونه بپذیره؟؟؟؟؟؟؟ اون الان همه چیزو تمام شده میدونه.
گلنوش عزیزم ممنن به خاطر لینک های عالی که راهنماییم کرده بودی. خیلی استفاده کردم . واقعا مفید و شفاف بودند.
بهار شادی عزیزم، مساله سنش برای من به راحتی قابل هضم نیست . قبلا هم خوستگار داشتم که مثلاً دو ماه از من کوچیکتربودن من به سرعت و ندیده جواب منفی میدادم. چون نمیخواستم همسرم ازم کوچیکتر باشه. اما حالا با این شرایط نمیدونم باید چکار کنم.
از یه طرف عذاب وجدان داشتم اگر به تقاضا و ابراز علاقه و خواهشش بی توجهی میکردم و با خودم میگفتم یه فرصت بهش بدم .
از یه طرف دیگه حس میکنم شاید مناسب ازوداج نباشیم.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
عزیزم بخاطر همین گفتم ببین نظر خودت درباره اختلاف سنتون چیه و همه جوانبی که گفتم رو بسنج..مثل اختلاف قیافه..اختلاف طرز فکر و روحیه
ببین که اون از سنش بالاتره و به سن تو میخوره؟(که در اینصورت سن فقط یک عدده)
یا اینکه نه...رفتار و کردارش از سن تو پایینتره؟؟مثلا به همون 25 ساله ها میخوره!
درک میکنم که دوست داری مردت از خودت بزرگتر و یا حدااقل همسن خودت باشه..منم در این شرایط بودم با این فرق کهسن من بالاتره و پسرهاییکه از من کوچکتر بودند حدااقل 30 رو داشتند و به یه پختگی رسیده بودند..ولی شاید از نظرت 25 سال برای پسر سن کمی باشه.
البته پسرای 25 ساله داریم که واقعا پخته هستند و کامل برای ازدواج.
فکر میکنم در حال حاظر سن خیلی برات پررنگه..ولی عزیزم بازم میگم ببین نسبت به سنش چجور پسری هست
آیا مساوی سنشه یا بزرگتر از سنش
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
نادیای عزیز
شما خیلی بهم آرامش میدید.
شاید این تاپیک من از نظر خیلی ها که تو تالارن و حدودا 260 بار مشاهدش کردن اونقدر پیش پا افتاده باشه که فقط چندتایی پست مشاوره ای داخلش باشه.
واقعیت اینه که گزینش بچه های تالار نسبت به تاپیک ها کمی دلسرد کننده است. در صورتی که من فکر میکنم هر کسی در تالار بالاخره مشکلی داشته که نتونتسته تنهایی حلش کنه و به این محیط مجازی پناه اورده.
:72:
نادیای عزیزم دارم سعیمو میکنم از حساسیتم نسبت به سنش کم کنم. اما به هر حال برام مهمه.
به این فکر میکنم بعد از یه دوره شناخت به این نتیجه برسم که ممکنه به درد هم نخوریم بعد او نتونه با این مساله کنار بیاد و بهم بگه مثلا " تو که منو نمیخواستی چرا بهم فرصت الکی دادی و دلمو خوش کردی "
واقعا از دل شکستن میترسم چون دل خودم به شدت شکسته . نمیخوام کسی این رنج رو ببره.
پای زندگیم وسطه . باز هم خواهش میکنم ازت عزیزم اگر چیزی بلدی یا نظری داری حتما بهم بگو. واقعا برام مهمه.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
برای این مورد هم راهکار وجود داره:
از این میترسی که در دوران شناخت اون بهت وابسته بشه و همه چیزو تمام شده بدونه و اگر بعد از مدتی گفتی مابرای هم مناسب نیستیم طرف شکست عشقی بخوره.
از همون اول بهش آرام و منطقی بگو که این مدت من میخوام شناخت بهتر و بیشتری ازت پیدا کنم و خواستگاری دلیلی برای تموم دونستن همه چیز نیست.
یه چیزایی برام خیلی مهمه که بدونم مرد آینده زندگیم اونارو داره و یا از پس بعضی مسائل برمیاد یانه..
بهش بگو این شناخت بیشتر برای خودشم بهتره و نمیخوای روزی برسه که بگه:
حالا من جوونی و خامی کردم..تو که سنتم بیشتر بود و به قول خودت فهمیده تر بودی چرا چیزی نگفتیو چشم بسته قبول کردی!!
تمام موارد رو براش خاطر نشان کن و بگو اگرم بعد مدتی به این نتیجه رسیدم یا رسیدیم که برای هم مناسب نیستیم هر کدوم در کمال احترام میریم سراغ زندگی خودمون.
قرار نیست فقط این مهم باشه که به هم برسیم به هر قیمتی
مهم اینه که انتخاب درستی داشته باشیم تا بتونیم یه عمر کنار هم شاد و خوشحال زندگی کنیم نه اینکه فقط همدیگرو تحمل کنیم.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
سلام
ممنونم از همه دوستایی که تو این مدت کمکم کردید تو این تاپیک
راستش اومدم بگم چیکار کردم تا دوباره راهنماییم کنید.
شنبه دیدمش.
اما اونچه که برام نکته مثبت و منفی بود جداگانه میگم تا شما کمکم کنید.
مثبت :
بسیار فهمیده و پخته تر نسبت به 3 سال قبل که دیده بودمش.
از نظر قیافه خیلی جاافتاده و مردانه تر.
بسیار مهربان و مودب.
از اینکه منو دیده بود خیلی اظهار خوشحالی میکرد.
خودم پیشش راحت بودم (البته نه خیلی) و راحت و بدون استرس حرف میزدم.
دائم میگفت مهم نیست که تو گذشته هامون چه اتفاقی افتاده و باید از این به بعد درست و وفادارانه نسبت به هم رفتار کنیم.
نکات منفی:
به نظرم اومد که اونقدر که از نظر فهم و شعور بالاست ولی تو کلام شاید هنوزم کمی احساساتی و بچه گانه حرف میزد.
یکبار بعد از اینکه از خودم و اعتقاداتم حرف زدم، پرسید :من تعجب میکنم تو با این اعتقادات ، چطور قبلاً عاشق شدی؟(این حرفش خیلی سنگین بود و من بسیار جا خوردم ) البته سریع عذرخواهی کرد ولی برای من خیلی مهم بود.
راستش نکته منفی دیگه ای یادم نمیاد.
در مورد خانوادم و مسائل و مشکلاتم رودر رو و صادقانه حرف زدم. راجع به تفاوت سنی مون هم گفتم. گفت که اصلاً براش مهم نیست و مامان خودشم از باباش یکسال بزرگتره و این مشکلی رو براش ایجاد نمیکنه.
اما نکته ای که برام خیلی خیلی مهم بود آرامشی بود که داشت . شاد و سرزنده و میگفت که تو خانوادشون بسیار راحت و آروم هستند و اهل شادی و مسافرت و خوشی هستنند. بر خلاف ما که خیلی وقته درگیر مشکلات هستیم تو خونه مون و زندگی سختی رو داریم.
برام خیلی اهمیت داره جای ازدواج کنم که آرامش تو اون خانواده باشه.
گفت که مشکل مالی نخواهد داشت و بعد از اتمام درسش ، میتونه شرایط شغلی بسیار خوبی داشته باشه (با توجه به رشته تحصیلی و ورزشیش درست گفت) تا حدودی نگرانی منو کم کرد.
چیزی که هست اینه که خیلی دلش میخواد بیشتر همدیگه رو ببینیم.
من بهش گفتم از اینکه مخفیانه و بدون اطلاع خانوادم باشه ، ناراحتم . اما میگه دیدار تا قبل از اطلاع خانواده ها ، خیلی براش مهمه و به شناختمون کمک میکنه. کمی دلشوره دارم که به خانوادش هنوز چیزی نگفته.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
عزیزم بذار بیوفته تو فاز خواستگاریو دیدارهای رسمی.
پسرا دوست دارند قضیه مخفی و پنهانی باشی ولی دخترا از مخفی کاریو پنهون کاری زجر میکشن و اذیت میشن و همش در استرس هستند.
بگو اگه واقعا عاشقته و میخوادت و نمیخواد که اذیت بشی حتما رسمی اقدام کنه و خانوادشم در جریان بذاره.
اخطار!!!
دیدارهای پنهانی و یواشکی کم کم کار دستتون میده.
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
عزیزم بذار بیوفته تو فاز خواستگاریو دیدارهای رسمی.
پسرا دوست دارند قضیه مخفی و پنهانی باشی ولی دخترا از مخفی کاریو پنهون کاری زجر میکشن و اذیت میشن و همش در استرس هستند.
بگو اگه واقعا عاشقته و میخوادت و نمیخواد که اذیت بشی حتما رسمی اقدام کنه و خانوادشم در جریان بذاره.
اخطار!!!
دیدارهای پنهانی و یواشکی کم کم کار دستتون میده.
سلام نادیا جان
صد در صد موافقم . قطعاً من وارد این دیدارهای یواشکی نمیشم . من خیلی زنج کشیدم که بتونم درست زندگی کنم و نمیخوام که دوباره اشتباه کنم. اصلاً واسه همینه که اینجام تا راهنمایی بگیرم.
میدونم که دیدار دیگه ای نخواهیم داشت.
اما راجع به سایر برداشت هام چه نظری دارید؟ منتظرم . راهنمایی شما برام خیلی مهمه
RE: دودلی در انتخاب همسر و اجازه خواستگاری
"من تعجب میکنم تو با این اعتقادات ، چطور قبلاً عاشق شدی؟....البته سریع عذرخواهی کرد."
اگه منظورت این حرفه که باید بگم فقط بلند فکر کرده همین.اگر بعدش سوالاتی در اینباره ازت میپرسیده و میخواسته موشکافی کنه یعنی اینکه موضوع هنوز براش هضم نشده ولی اینکارو نکرده یعنی موضوع براش منتفیه.
مطمئن باش اگه براش مهم بود حتما سوالای متعددی میکرد تا مساله براش روشن شه..چون ذاتا آقایون نمیتونن چیزی رو تو ذهنشون تحمل کنند و اگه براشون جایی سوالی باشه حتما میپرسن تا ذهنشون از درگیری بیاد بیرون.
بقیه چیزها هم که مثبت بوده از نظرت.
دیگه باید برید تو فاز رسمی شدن جریان.تمام