جدایی بعد 4 سال و اسیب دیدن های مکرر

با اینکه دوستم اطلاعی از شرایط این آقا نداشته ولی کلا خیلی سریع اعتماد میکنه مخصوصا به این فرد که سالها بهش پی در پی ابراز علاقه میکرده و ایمیل میزده... حس می کنم همون طور که گفتید از تنهایی زیاد راحت اعتماد میکنه و دل مبنده چون خودشم خیلی ساده و بی شیله پیله است

دوستم با مادر این آقا که صحبت کرده بود، ایشون گفته بوده که پسرشون در شرف افسردگی بوده و تو هم که هیچ پافشاری نکردی، مجبورش کردیم ازدواج کنه ولی اون آقا همیشه بعد ازدواجش هم میومده پیش مادرش و گریه میکرده و میگفته حالا من چجوری به .... (دوستم) بگم که ازدواج کردم و همیشه ابراز عشق و دلتنگی میکرده پیش مادرش. به اصطلاح زنش دادن که دوست منو فراموش کنه و حالش بهتر بشه ولی اینطوری شده...

بهش لینک هایی رو که دادید ، دادم بخونه. امیدوارم حالش بهتر بشه. ممنونم

چه عجیب!! اصلا درک نمیکنم که یه مرد چطوری ممکنه عاشق یکی بشه بدون اینکه مدت طولانی رو با هم گذرونده باشن.بعد ازدواج هم بکنه ولی عاشق زنش نشه و هنوز عاشق اون نفر قبلی باشه.جالبه برام واقعا.
این قسمت انجمن ازاد کجاست که این سوال ها رو بپرسیم اونجا؟

دنیای عجیبی شده، به هیچ چیز و هیج کس نه میشه اعتماد کرد، نه دل بست، نه .... هیچ جا جای امنی نیست دیگه

با حرفت کااااااااااااااااملا موافقم mr6262 جان.
اکثر آدما فقط برای رسیدن به خواسته هاشون به هم دروغ میگن و خالی میبندن.
نمیشه به کسی اعتماد کرد وباید زرنگ باشیو بتونی گلیم خودتو از آب بیرون بیاری.