RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط لبخند :-)
میتونی یک دختر مناسب برا ازدواج پیدا کنی و بعد بری بگی مامان من میخوام با این دختر ازدواج کنم!!! ;-)
دخترش را پیدا کن بعد بشون بگو میخوام زن بگیرم و دخترش هم پیدا کردم...این قدر هم عجله نکن همین پیدا کردن دختر یه چند سالی طول میکشه تا اون موقع هم سنت بالا رفته و احتمالا خانواده موافقند..:)))
موفق باشی..
نه لبخند جان ! من می خوام مشکل رو همین جا حل کنم نه اینکه چند سال دیگه
عجله چیه ؟!؟!؟! دیر هم شده واسم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویدا@
با سلام
منظورت از خاص بودن چیه؟
چرا درکت نمیکنن؟
چرا خودشون رو به نشنیدن میزنن؟
چرا مستقیم نمیتونی صحبت کنی؟
بهتره بیشتر و کاملتر توضیح بدهی سوالت حالت معما شده
پدر و مادرت هر چقدرم خاص باشن فکر نکنم با ازدواج مخالف باشن
ببین ویدا خانوم .
بابا و مامانم اصلا به فکر من نیستن ، چرا خودشون در حرفاشون میگن "... خودت هم که ازدواج کردی ... " ولی این حرفاشون موقعی هست که حرفای من استرس زا باشه ولی هیچ حرفی در مورد ازدواج من در زمانی که ارامش برقراره نمی زنن .
نه اونا مسلماً با ازدواج بنده مخالف نخواهند بود اما درکم نمی کنند ، کدوم پدر و مادری از ازدواج بچه اش بدش میاد ولی از یه طرف دیگه کدوم پدر و مادری بچه شاخ شمشادی :311::82:مثه منو می تونه داشته باشه ولی به فکر ازدواجش نباشه ؟!
منظورم از خاص بودن خیلی حرفاست که نمی تونم اینجا توی این تاپیک عمومی عنوان کنم .
تقریبا همین کار ها رو کردن که داداشم تا 33-35 سالگی ازدواج نکرد با اینکه همه چیز داشت.
اونا ازدواج رو یه تهدید می بینن نه یه فرصت ، یه مشکل که نمی تونن چطور باهاش کنار بیان.
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
با توجه به صحبت هات امید عزیز چه راهی ما میتونیم پیشنهاد بدیم لطفا؟؟؟
قبول کن ارائه راه حل کمی مشکله
بهتره از گزینه بزرگتری که نفوذ داره رو والدینت استفاده کنی
امیدوارم مشکلت حل بشه
موفق باشی
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
شما میخوای سنتی ازدواج کنی؟ که مثلا مامان بابا بگردن برات دنبال دختر؟
خودت هم میتونی دنبال دختر مناسب بگردی و یک ارتباط سالم را شروع کنی برای شناخت طرفت ...و اگه همه چیز خوب بود به خانوادت معرفی کنی...به نظر من که این ازدواج خیلی هم میتونه موفق تر از ازدواج سنتی بشه...چون تو ازدواج سنتی همه چیز خیلی سریع میره جلو و شما ممکنه شناخت کامل نداشته باشی هنوز ولی قرار عقد هم با طرفت گذاشته باشی...
از همی الان شروع کن و دختر های اطرافت را زیر نظر بگیر...ممکنه چند سال طول بکشه که یکی را برای ازدواج پیدا کنی!!
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
لبخند جان ! بحث بر روی سنتی بودن ازدواج یا مدرن بودنش نیست.
بالفرض اصلا من رفتم و دختر مورد نطرم رو انتخاب کردم.
برای یه لحظه هم تصور کن ، اون چیزی رو که بابا و مامانم فکر می کنن ، امید با چه پر رویی رفته دختر هم واسه خودش انتخاب کرده !
بنده هدفم این هست که زمزمه ازدواج من راه بیفته و همه خانواده ام بدونن که من دیگه نمی خوام مجرد بمونم و حالا یکی دو تا هم خواستگاری هم با بابا و مامانمم برم ولی بعد از اون به کمک خواهرام یا داداشام بتونم انتخاب درستی بکنم . این جوری به نظرم عاقلانه تره ، تا اینکه من برم دختره رو انتخاب کنم بعد با مخالفت خانواده روبرو بشم.
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
پس پسر خوب بهترین و عملین راهکار صحبت با پدر مادرته اگرم مستقیم نمیتونی از کسی کمک بگیر.
انقدرم نیا هی غر بزن : زن میخوااااام زن میخوااااام
پاشو برو مقدماتو بچین پسر خوب
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
همه حرف من این بود که تو دخترش را پیدا کن ...نحوه راضی کردنشون را بذار بعدا پیدا کن..چه بسا تا اون موقع هم اوضاع کار و اقتصادیت بهتر شده باشه و دیگه بهانه ای برای مخالفت نباشه ....کلا یه جورایی تو عمل انجام شده قرار میگیرن و خیلی راحتتر می پذیرن....
اگه میخوای چند جا همین جوی خواستگاری بری که مگه دختر مردم بیکاره که میخوای سر کارش بذاری؟؟؟؟ که مثلا تجربه پیدا کنی برا بعدا؟؟
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
نه لبخند جان !
اصلا نمیشه خودم دختر انتخاب کنم بعدش پاشم برم بیفتم به پای بابا و مامانم که چی ؟ من فقط این دختر رو می خوام ، دوسش دارم :324:! اصلا بدم میاد اینجوری:300: اونم موقعی که من بخوام با این استرس جلو برم . اینجوری که دختر مردم بیشتر سر کار می مونه .
نمی خوام دختر مردم رو بذارم سر کار :302:
به دختری که اولین بار می رم خواستگاریش هم کاملا فکر می کنم ، و قاعدتا هدف من فقط رفتن به خواستگاری اول نیست تا بابا و مامانمو به راه بیارم . مطمئنا اگه اولین دختری که بابا و مامانم میخوان معرفی کنن با من یک سطح نباشه اصلا نمی رم .
، من حتماً بررسی هام رو انجام می دم و با دقت جلو می رم ولی هدف اصلی اینه که اگه روزی یه دختر خوب پیدا کردم ( چه خودم و چه خانواده چه دوستام ) به خاطر اینکه تا به حال حرف ازدواج من پیش نیومده از دستش ندم.:46:
لطفا راهکار ارائه بدین ، غیر مستقیم چی بگم و چیکار کنم تا بفهمن زن می خوام ؟!:302::302::302::302::302:
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
آقا امید رک بهت بگم از دستت عصبانی شدم .
یعنی چی اومدی تاپیک زدی که چطور نیازتو به پدر مادرت بگی.
خیلی مودبانه و رک و جراتمندانه بگو مادر عزیز من احساس میکنم زمان ازدواج من رسیده.
انقد هم نگو پدر مادر من خاص هستن .به قول بهار هر کی هر چی میگه شما یه چیز جوابش میدی.
اصلا تلفن خونتونو بده من زنگ بزنم مامانت بگم این داداش ما زن میخواد.:311:
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
ببین امید جان شما اگه زن میخوای باید انقد توانایی داشته باشی که صحبت رو باز کنی.
کاش یه کم در مورد شرایط خونوادتون توضیح میدادین چون اینجا کسی کسی رو نمیشناسه..
البته هر چیزی هم راه و روش داره..باید با توجه به شرایط خونوادت یه جوری بگی که حرمتها حفظ بشه..
نقل قول:
اونا ازدواج رو یه تهدید می بینن نه یه فرصت ، یه مشکل که نمی تونن چطور باهاش کنار بیان.
چرا اینطوری فکر میکنن؟دقیقا اون چیزی که میترسونشون چیه؟
مشکلات مالی؟جدا شدن بچه هاشون ازخودشون؟کلا ازتغییر و تحول میترسن؟رابطه پدر و مادرت با هم چطوره؟تا حالا شده پدر و مادرت بنالن که ازدواج باعث شده فلان فرصت زندگیشونو از دست بدن؟
امید حرف نمیزنی راه حل هم میخوای..راحت باش داداش من.
کلی بهت بگم پدر و مادرا معمولا دوست دارن اونچه که خودشون بهشون نرسیدن رو بچه هاشون صاحب بشن..مثلا پدر و مادر من هم تو نصیحتهاشون اینطورن.
بابای من که ازدست بعضیکارای مامانم ناراحته همش بهم میگه موقع ازدواج حواستو جمع کن.پسرباید فلان باشه بهمان باشه (منظورش اون خصلتهاییه که مثلا مادرم نداره)
اینجور وقتا باید به حرفاشون گوش کرد..یعنی بذاریم خودشونو تخلیه احساسی کنن.بعد باهاشون منطقی حرف بزنیم.
اگه پدر و مادر تو هم ازموضوعی درباره ازدواج میترسن همینکه سر صحبت رو باز کنن و باهات درددل کنن خوبه..بذار حرفاشونو بگن..همین میشه یه سر نخ برای ادامه صحبت..مثلا میتونی مثال زوجهای خوشبخت یا ادمای موفق متاهل براشون بیاری.
کم کم بحث ازدواج رو باز کن اما بگو..فکر نکن یه دفعه ای میتونی زن بگیری..منم عموم همینطوره..میخواد زن بگیره اما پدربزرگ و مادربزرگم مدام بهونه میارن..عموم هم عقب میکشه..اما اگه یه کم سیاست داشت الان زن گرفته بود.
تو مثلا باید بهشون بگی من واسه ازدواجم رو کمک شما حساب باز کردم..سایه بالاسری و حمایتتونو میخوام..حالا اونا ممکنه بهونه بیارن..اما تو کوتاه نیا..
مثلا مامان دلم میخواد کمکم کنی..بابا خیلی بهت احتیاج دارم.
این حرفا واسه پدر و مادرا معجزه میکنه..مطمئنا کم کم نرم میشن.
واقعا چون زیاد توضیح ندادی بیشتر ازاین از دستم برنمیاد.
موفق باشی
RE: درخواست راهکار عملی برای اینکه به خانواده بگم: زن میخوام!
برادر گرامي اول خواستت رو با شوخي بيان كن.مثلا يه جك بگو در مورد ازدواج كردن.خيلي نميخواد موضوع رو پيچيده كنيد همين طور كه راحت اينجا ميگي به پدر و مادرت هم بگو.مثلا بگو فلاني هم ازدواج كرد خوش به حالش.انشالله نوبت من بشه.يا بگو دوستاي متاهلم خيلي خوشحالن كه ازدواج كردن اينقدر از محاسن ازدواج گفتن ،كه من هم دوست دارم ازدواج كنم.
حالا به هر كدومشون كه راحتتري بگو.خيلي داري سخت ميگيري.من هم حاظرم به خانوادت بگم،
شما حرف دلتون رو بزنيد بالاخره يا موافقن يا مخالف.موافقن كه كار شما راحت ميشه مخالف هم كه باشن ادم نبايد عقب نشيني كنه كه برادرم .دليل هاتون رو براي ازدواج بگيد خيلي قاطع.حالا اگر گفتن نه دليل نميشه كه شما ديگه خواستتو بيان نكنيد.اگر هم كه گفتن ازدواج مانع پيشرفته بگيد من تمام جوانب رو سنجيدم و ازدواج كردن من باعث عقب افتادن من نميشه.
به هر حال اگر هم بامخالفت خانواده مواجه شديد دلسرد نشيد.روي خواستتون پافشاري كنيد .ولي به دلايل مخالفتشون هم خوب فكر كنيد و تمام جوانب رو بسنجيد.
موفق باشيد.