هنوز منتظرم
الان رفته موتورش رو درست کنه در حالی که قبلا همیشه به من میگفت بیا پیشم بمون من کارمو بکنم
نمایش نسخه قابل چاپ
هنوز منتظرم
الان رفته موتورش رو درست کنه در حالی که قبلا همیشه به من میگفت بیا پیشم بمون من کارمو بکنم
خیلیییییی حساسی. اینجوری ضربه می خوری. باید بذاری اونم یه کم برای خودش تنها باشه و کارای مورد علاقشو بکنه. دوست داره تنها موتور درست کنه اشکالی نداره. به حریمش احترام بذار خودش میاد با تو وقت میگذرونه. تحقیقاتو باید قبل از ازدواج میکردی .الان وقت این حرفا نیست که ازدواج چندمشه.
عزیزم من بهش اعتماد دارم و فقط میخواستم از دوستان بپرسم از کجا بفهمم کی شناسنامه اش رو گرفته
اما مشکل اصلی من همون مشکل اوله که با من تنهایی بیرون نمیاد امروز که جمعه اس چون خانوم دوستش گفته نریم ما هم خونه ایم!!!
نمیدونم چرا کسی به من کمک نمیکنه؟؟؟
دیشب افطار رفتیم خونه شون و قرار بود واسه شام بریم پارک
همه چیز خوب داشتیم میرفتیم خانومش میگفت وسایل ها رو بذاریم تو سبد شوهرش میگفت بذاریم تو کوله پشتی بلاخره گذاشتن تو کوله ولی خانومش میگفت چای جا نمیشه و اینا من گفتم برو سبد رو بیار خودمون جا به جا میکنیم و شوهرش هم میگفت آخه واسه من سخت میشه همین جوری عادی داشتیم حرف میزدیم یدفعه شوهرم سرم داد و بیداد کرد که به تو چه ربطی داره تو چکاره ای اصلا زود باش بریم خونه لازم نیست بریم پارک و از این حرفا
خلاصه منم که لجباز ترم وسایلم رو برداشتم بریم خانومش نذاشت شوهرش هم رفت باهاش حرف زد مثلا بعد رفتیم پارک
همینجوری پامون رو گذاشتیم تو پارک هی دستمو میگرفت هی با من حرف میزد ولی من محلش نذاشتم چون هم شخصیتم رو خورد کرده بود و هم میدونستم واسه این میخواست با من خوب باشه که دو نفر مثلا فکر نکنن من مجردم و از این حرفا
نمیدونم چرا اینطوری میکنه اونم جلوی اونا نمیدونم میخواد چی رو نشون بده ؟
البته دیروز قبل رفتن هم دعوا کردیم اونم چون من لپ تاپش رو ویروسی کرده بودم:163: اما هر وقت دعوا میشه من میرم بالا اون خودش بلاخره میاد آشتی میکنه (البته 50 درصد مواقع)
ولی هر چی باشه اون بین خودمونه الان دیگه اصلا دلم نمیخواد با اونا رفت و آمد کنیم
اینجا هم که کسی راهنماییم نمیکنه
عزیزم از شوهرت با آرامش(تکرار میکنم با آرامش) بپرس علت اینکه انقدر دوست داره با این دوستش و خانومش ارتباط داشته باشه چیه؟
شاید اونا یه آرامش و خوشحالی خاصی به شوهرت میدن..این ایرادی نداره..فقط با آرامش نه با لجبازیو کلافه گی او گلگیو نیشو کنایه، ازش دلیل این کارشو بپرس
میتونی در لحظات خاص عاشقانه بپرسی ازش به شرطیکه بعدش که دلیلشو شنیدی جبهه نگیری و اون لحظات عاشقانه رو خرابش نکنی
همیشه میگه اینطوری بیشتر خوش میگذره منم میگم باشه اما اگه یعنی یکبار نیان دو تایی بریم یه پارکی یا جایی خوش نمیگذره؟؟؟مثلا دو تایی بریم!!!
من این دلیل رو باور نمیکنم:(
خب چرا ميگين باشه؟ خيلي قشنگ و واضخ بگين ولي من دوست دارم دو نفري هم بريم. بگين احتياج دارم كه با تو تنها بيرون برم. با اونها هم خيلي بهم خوش ميگذره ولي من اينطوري هم دوست دارم بريم. شما خواسته هاتون رو از ايشون طلب مي كنيد؟
باشه یعنی اینکه خوب حرف تو درستنقل قول:
نوشته اصلی توسط mr6262
من همیشه بهش میگم کل این یک سال رو بهش گفتم
اولا هنوز با اینا بیرون نمیرفتیم منو میبرد پارک نهار میبردیم تا میشستیم میخورد میگفت خوب حالا بریم دو دقیقه نمی نشست بازم من به همون راضی بودم ولی الان میریم تا شب هم بیرونیم اصلا مشکلی نیست انقدر هم بهش گفتم هر روز داریم میریم بهش میگم ولی یه اخلاقی داره به یه چیز زیاد کلید کنم عصیبانی میشه بدتر لجبازی میکنه
میخوام یکی کمکم کنه بدون گفتن مشکل رو حل کنم یا بدونم مثلا چرا مردها این کارها رو میکنن شاید من مشکلی دارم؟؟؟ یا شاید همه مردها همینطوری ان!!!
سلام گل خانوم
اصلا ناراحت نشو خانومی شوهر من هم همینطوره.همین دیروز گفتم افطار درست می کنم بریم بیرون 2 ساعت نشد گفت زنگ می زنم خالم و خواهرم هم بیاین .البته ما بچه نداریم و 5 سال ازدواج کردیم منم مخالفت نکردم تازه همه کارها رو هم خودم انجام دادم .عزیزم اوایل زن و شو هر بیشتر با هم میرن ولی بعد یک مدت از تنهایی خسته می شن .
جالبه بدونی منم زیاد دوست ندارم تنهایی پیک نیک برم .اگر دقت کنی می بینی که توی پارکها چقدر خانواده های شلوغ 10یا 15 نفره با هم می یان سعی کن خوش باشی.اما قبول دارم که آدم یک روزهایی می خواد تنها باشه .سعی کن آدمهای که با هاشون پیک نیک می ری رو عوض کنی مثلا یک بار خانواده شوهر -یک بار خانواده خودت -یکبار دوست-یکبار هم تنهایی.ثابت با یک گروه نرین بهتره .
فکر نکن که همسرت بهتون علاقه نداره اصلا اصلا اصلا اینطور نیست .بعضی شخصیت ها از تنهایی گریز دارند همسر منم اینطوریه.
در ضمن خودت رو خیلی وابسته به همسرت نکن .دلبسته همسرت باش .بزار یک جاهایی واسه خودشون باشه .شک شیطانه نزار در وجودت رسوخ کنه بهشون اعتماد کن .
شاد باشی:72::72::72::72::72:
ما خانم ها عادت داریم حرف هامونو با کنایه بگیم یا بپیچونیم خب اگه دوست داری تنها هم با هم بریم بهش بگو خیلی خوش میگذره بهم دست جمعی میریم بیرون اما خیلی دوست دارم دو نفره و رمانتیک بریم بیرون اینکار واقعا خوشحالم میکنه حتما جواب میده
اتفاقا باید به مردا بگی تا مشکلت حل شه ولی به مهربونی و چرب زبونی وگرنه عمرا خودشون متوجه بشن عزیزم